این روزنامه در ادامه نوشت: در زندگی بشر، امنیت از چنان منزلت و موقعیتی برخوردار است که برخی معتقدند: بعد از نان و قبل از آزادی، مهمترین خواسته بشر «امنیت» است و تجربیات تاریخی نیز این معنا را تا حدود زیادی به اثبات رسانده است.
ادامه این مطلب حاکیست: مصونیت فرهنگ فرد و جامعه، از هرگونه تعرض و تهدید را امنیت فرهنگی مینامند» بهعبارتدیگر: «امنیت فرهنگی، عبارت از ایجاد وضعیتی مطمئن، آرامبخش و خالی از هرگونه تهدید و تعرض است که انسان نسبت به دین، افکار، اخلاق، آداب و رسوم، باورها و ارزشها، میراث فرهنگی، آثار ادبی و... تدارک دیده است .
این روزنامه در ادامه نوشت: بر اساس این تعریف، امنیت فرهنگی در معنای عینی آن
«فقدان تهدید» میراث فرهنگی و آثار و ارزشهای کسبشده است و در معنای ذهنی آن «فقدان ترس» از هجمهها و حملههایی است که ارزشها، آداب و رسوم، اعتقادات و باورها را در معرض خطر استحاله یا نابودی قرار میدهد.
در ادامه این مطلب آمده است: گاه تعریف«امنیت فرهنگی» به نوع تعریفی که از لحاظ کاربردی، از فرهنگ ارائه میشود، بستگی پیدا میکند؛ زیرا در تعریف های متنوع و مختلفی که از طرف دانشمندان علوم اجتماعی ارائه شده است، هرکدام از این دانشمندان با توجه به دیدگاه و کاربردی که از فرهنگ در نظر داشته اند.
این روزنامه در ادامه این مطلب نوشت: از بحثهای بسیار مهم و گسترده، در ارتباط با امنیت، موضوع راه ها و روشهای تولید و تأمین امنیت است در پاسخ به این سووال که تأمین امنیت در جامعه، با حکومت است یا با مردم؟ آیا امنیت، کالای خصوصی است یا کالای عمومی؟ باید گفت که قسمت کمی از تأمین امنیت، دارای طبیعت کالای خصوصی است و لذا توسط خود بخش خصوصی تولید و تأمین میشود. مواردی چون حفاظ روی پنجرهها، دزدگیر منازل و خودروها، استفاده از گاوصندوقها و غیره.
در این مطلب افزوده شده است:اما در سطوح ملی و اجتماعی، حکومت مسئول تأمین امنیت و نگهبانی از آن است؛ زیرا فلسفه وجودی حکومت در جوامع بشری چیزی جز تأمین نیازهای عمومی و نظم و نسق بخشیدن به زندگی جمعی انسانها نیست که یکی از مهمترین آنها، نیازمندیهای امنیتی است.
این مطلب در پاسخ به این پرسش که با چه روش و ابزاری باید امنیت را تأمین کرد، نوشت: به این پرسش نمیتوان یک پاسخ مشخص و ثابتی داد؛ برخی از موارد باید از روشهای تربیتی و آموزشی بهره گرفت و در جای دیگر از شیوههای حقوقی و وضع قوانین کیفری استفاده کرد و در موردی از روشهای سیاسی و زمانی هم باید از قدرت نظامی در تأمین امنیت مدد گرفت.
ادامه این مطلب حاکیست: بعضی از فیلسوفان و دانشمندان، منبع اصلی ناامنی را در طبع بشری جستوجو میکنند و معتقدند که با توسعه آموزشی، اخلاقی، مذهبی و فلسفی، نوع بشر میتواند در صلح و امنیت زندگی کند. این نظر بر سطح تحلیل فردی برای جستوجوی ناامنی توجه میکند،شماری دیگر براین باورند که ناامنی از روشهای مناسبی که جوامع، اقتصادها و ملتها بر اساس آن سازمان داده میشوند، نشأت میگیرد و تدوین درست ساختار جامعه، اقتصاد یا سیاست، میتواند علل اساسی جنگها را رفع کند، بر اساس تحلیل فوق، ساختار نادرست دولتها و جوامع مختلف، منبع ناامنی و تهدیدهای امنیتی است و سطح تحلیل آن، دولت است.
در ادامه این مطلب آمده است: شمار دیگری از متفکران، اعتقاد داشته اند که مهم ترین منبع ناامنی، هرج و مرج حاکم بر روابط میان دولتها در دنیاست. در مطالعات معاصر روابط بین الملل، از این مسئله، زیر عنوان «معمای امنیت» نام برده می شود، درون هر سیستم آشوب زده، هر واحدی از ناحیه واحد دیگر، حتی به صورت بالقوه احساس خطر می کند و برای رفع تهدید امنیتی، به اقداماتی دست می زند و همین تصور در واحدهای دیگر نیز نسبت به این واحد وجود دارد. سطح تحلیل نظریه فوق، سیستماتیک بوده و طرفداران این نظریه، سیستم بینالملل را عامل ناامنی قلمداد می کنند.
گ / 6020 /6027 ** خبرنگار: علیرضا حکیمیان* انتشار: شکراللهی
کانال اطلاع رسانی : https://telegram.me/esfahanirna
منبع : ایرنا
ادامه این مطلب حاکیست: مصونیت فرهنگ فرد و جامعه، از هرگونه تعرض و تهدید را امنیت فرهنگی مینامند» بهعبارتدیگر: «امنیت فرهنگی، عبارت از ایجاد وضعیتی مطمئن، آرامبخش و خالی از هرگونه تهدید و تعرض است که انسان نسبت به دین، افکار، اخلاق، آداب و رسوم، باورها و ارزشها، میراث فرهنگی، آثار ادبی و... تدارک دیده است .
این روزنامه در ادامه نوشت: بر اساس این تعریف، امنیت فرهنگی در معنای عینی آن
«فقدان تهدید» میراث فرهنگی و آثار و ارزشهای کسبشده است و در معنای ذهنی آن «فقدان ترس» از هجمهها و حملههایی است که ارزشها، آداب و رسوم، اعتقادات و باورها را در معرض خطر استحاله یا نابودی قرار میدهد.
در ادامه این مطلب آمده است: گاه تعریف«امنیت فرهنگی» به نوع تعریفی که از لحاظ کاربردی، از فرهنگ ارائه میشود، بستگی پیدا میکند؛ زیرا در تعریف های متنوع و مختلفی که از طرف دانشمندان علوم اجتماعی ارائه شده است، هرکدام از این دانشمندان با توجه به دیدگاه و کاربردی که از فرهنگ در نظر داشته اند.
این روزنامه در ادامه این مطلب نوشت: از بحثهای بسیار مهم و گسترده، در ارتباط با امنیت، موضوع راه ها و روشهای تولید و تأمین امنیت است در پاسخ به این سووال که تأمین امنیت در جامعه، با حکومت است یا با مردم؟ آیا امنیت، کالای خصوصی است یا کالای عمومی؟ باید گفت که قسمت کمی از تأمین امنیت، دارای طبیعت کالای خصوصی است و لذا توسط خود بخش خصوصی تولید و تأمین میشود. مواردی چون حفاظ روی پنجرهها، دزدگیر منازل و خودروها، استفاده از گاوصندوقها و غیره.
در این مطلب افزوده شده است:اما در سطوح ملی و اجتماعی، حکومت مسئول تأمین امنیت و نگهبانی از آن است؛ زیرا فلسفه وجودی حکومت در جوامع بشری چیزی جز تأمین نیازهای عمومی و نظم و نسق بخشیدن به زندگی جمعی انسانها نیست که یکی از مهمترین آنها، نیازمندیهای امنیتی است.
این مطلب در پاسخ به این پرسش که با چه روش و ابزاری باید امنیت را تأمین کرد، نوشت: به این پرسش نمیتوان یک پاسخ مشخص و ثابتی داد؛ برخی از موارد باید از روشهای تربیتی و آموزشی بهره گرفت و در جای دیگر از شیوههای حقوقی و وضع قوانین کیفری استفاده کرد و در موردی از روشهای سیاسی و زمانی هم باید از قدرت نظامی در تأمین امنیت مدد گرفت.
ادامه این مطلب حاکیست: بعضی از فیلسوفان و دانشمندان، منبع اصلی ناامنی را در طبع بشری جستوجو میکنند و معتقدند که با توسعه آموزشی، اخلاقی، مذهبی و فلسفی، نوع بشر میتواند در صلح و امنیت زندگی کند. این نظر بر سطح تحلیل فردی برای جستوجوی ناامنی توجه میکند،شماری دیگر براین باورند که ناامنی از روشهای مناسبی که جوامع، اقتصادها و ملتها بر اساس آن سازمان داده میشوند، نشأت میگیرد و تدوین درست ساختار جامعه، اقتصاد یا سیاست، میتواند علل اساسی جنگها را رفع کند، بر اساس تحلیل فوق، ساختار نادرست دولتها و جوامع مختلف، منبع ناامنی و تهدیدهای امنیتی است و سطح تحلیل آن، دولت است.
در ادامه این مطلب آمده است: شمار دیگری از متفکران، اعتقاد داشته اند که مهم ترین منبع ناامنی، هرج و مرج حاکم بر روابط میان دولتها در دنیاست. در مطالعات معاصر روابط بین الملل، از این مسئله، زیر عنوان «معمای امنیت» نام برده می شود، درون هر سیستم آشوب زده، هر واحدی از ناحیه واحد دیگر، حتی به صورت بالقوه احساس خطر می کند و برای رفع تهدید امنیتی، به اقداماتی دست می زند و همین تصور در واحدهای دیگر نیز نسبت به این واحد وجود دارد. سطح تحلیل نظریه فوق، سیستماتیک بوده و طرفداران این نظریه، سیستم بینالملل را عامل ناامنی قلمداد می کنند.
گ / 6020 /6027 ** خبرنگار: علیرضا حکیمیان* انتشار: شکراللهی
کانال اطلاع رسانی : https://telegram.me/esfahanirna
منبع : ایرنا
کپی شد