این کتاب نفیس و ماندگار با عکسهایی از حسن مقیمی و به اهتمام برادران فلاحیان برای نخستین بار در سال ۱۳۹۶ به تعداد ۲ هزار و ۱۰۰ نسخه چاپ شد.
کتاب در ابتدا حوضه آبریز زایندهرود و بخشهای مرتبط با آب تجدیدپذیر، منابع و مصارف آب زیرزمینی، منابع و مصارف آب زایندهرود را مورد بررسی قرار میدهد و در تمامی صفحات عکسهای بزرگ، با کیفیت و دیدنی اثربخشی مطالب را صدچندان میکند.
بررسی تمامی سرشاخه های زایندهرود، بلوک آبخور زایندهرود، سد و شبکههای آبیاری از ویژگیهای بارز این کتاب به شمار میرود که نویسنده آن هوشمندانه کوشیده با تحلیل و موشکافی انواع اطلاعات دقیق، مباحث تاریخی و زیست محیطی را بطور کامل برای خوانندگان ارائه کند.
حشمتالله انتخابی در پیشگفتار این کتاب مینویسد حدود ۵۰ سال پیش بود که گرفتار زایندهرود شدم اولین روز بعد از امتحانات که به دِه(روستا) رفته بودم یک بعد از ظهر داغ تابستان در پیچ رودخانه مقابل اسماعیل ترخان(منطقهای در شهرستان مبارکه در جنوب غربی اصفهان) بود اینجا پارک هتل نبود باریک راهی بود کنار زایندهرود.
بچههای ده با سر و صدای زیاد مشغول شنا بودند و من هم بیتامل لباس درآوردم و پریدم توی آب، آب چرخید و چرخید و مرا سخت به آغوش کشید. حالا دنیا با سرعت میچرخید و کسی صدای مرا نمیشنید. آب میچرخید و میچرخید و مرا بیشتر به آغوش میکشید. ناگهان پشیمان شد و مرا پس زد.
نویسنده پس از نجات از این حادثه نقل میکند: در حالی که لباسهایم را میپوشیدم با غیظ به رودخانه نگاه میکردم و به چرخش آب در گرداب. روز بعد زودتر از بچههای ده کنار رودخانه بودم زیرا نمیخواستم بگویند که بچه شهری از آب ترسید.
اما ظاهرا گرفتار شده بودم گرفتار رودخانه، اثری از خشم در نگاه من نبود، انگار همان آنی که مرا سخت در آغوش کشید دلبستهاش شدم. شاید از این که مرا به زندگی پس داد مهرش به دلم نشست؛ حالا زایندهرود در تمام رگهای من جاری است.
در بخشی دیگر از این کتاب آمده است: طی سالیان دراز نمیگویم گام به گام اما میتوانم بگویم دِه به دِه از سراب تا پایاب رودخانه را گشتهام پیاده، با دوچرخه با موتورسیکلت و اتومبیل حداقل ۲ هزار کیلومتر از حاشیه زایندهرود و بیش از ۳۰ سرشاخه همه را طی کردم عکس گرفتم با آگاهان محلی گفت و گو کردم نقشههای موجود را بررسی و تکمیل کردم و یادداشت برداشتم از سال ۷۰ تاکنون به طور تقریبی هر کتاب یا که مطلبی درباره رودخانه بود و به دستم رسیده مطالعه کردم و نکات مهم آن را بیرون کشیدم از این یادداشتها مجموعه به نام سفرنامه زایندهرود تدوین شد که آماده چاپ است اما هنوز صدها پرسش پاسخ در آن بجا مانده است.
مولف این کتاب در هر بخش توانسته در حوزههای مختلف این رودخانه را مورد بررسی قرار بدهد، در قسمتهایی در موضوع فنی و مهندسی وارد بحث شده و از سوی دیگر از جنبههای تاریخی و گردشگری پلهای مستقر روی رودخانه زایندهرود را مورد بررسی قرار داده است.
از عکسهای مختلف و زیبای موجود در این کتاب نمیتوان به سادگی گذشت، عکسهایی که با کیفیت در ابعاد مختلف با زیباییهای بسیار زیاد که جلوههای بصری ارزشمند از رودخانه را برای هر خوانندهای به نمایش گذاشته است.
زایندهرود بزرگترین رودخانه فلات مرکزی ایران نقش مهم و حیاتی در تامین آب آشامیدنی، کشاورزی و صنعت منطقه مرکزی دارد، آب آشامیدنی نزدیک به پنج میلیون نفر از ساکنان چهار استان اصفهان، چهارمحال و بختیاری، یزد و مرکزی و همچنین آب صنایع بزرگی همچون مجتمع فولاد مبارکه، ذوب آهن پالایشگاه، پلی اکریل و صنایع وابسته به آن و دهها مجتمع صنعتی دیگر را تامین میکند.
تامین آب کشاورزی دشتهای بزرگ لنجان، مبارکه، فلاورجان، نجفآباد، خمینیشهر، اصفهان، برخوار، برآن و رودشتین را در وسعتی بالغ بر ۲۰۰ هزار هکتار بر عهده دارد.
سرشاخههای اصلی این رودخانه در رشته کوههای زاگرس در شهرستانهای کوهرنگ، فریدن و چادگان است و این رود پس از مسافتی نزدیک ۴۹۰ کیلومتر به تالاب گاوخونی میریزد.
این رودخانه که علاوه بر جاذبه تفریحی و فرهنگی، همواره نقشی مؤثر در نگهداری و حفظ محیط زیست، کشاورزی و اقتصاد منطقه مرکزی کشورمان و هستی تالاب گاوخونی داشته است، در دهههای اخیر به علت کمبود بارشها، خشکسالیهای متوالی، تراکم جمعیت و افزایش برداشت به یک رودخانه فصلی تبدیل شد و در پایین دست در فصول گرم بویژه تابستان با خشکی مواجه شده است.