بیگمان همه ما تاکنون چند فیلم مستند تاریخی درباره شخصیتها و حوادث یک یا دو قرن پیش اروپا یا آمریکا دیدهایم.
زندگی فلان شخصیت یا نویسنده اروپایی، فیلمی راجع به زمینههای اجتماعی و اقتصادی جنگ جهانی اول، مستندی راجع به جنگهای داخلی آمریکا، یا پیش از آن، فیلمی راجع به شکوفایی انقلاب صنعتی یا عصر روشنگری.
درباره هر یک از اینها چیزهای کلی و مبهمی میدانیم. مطالبی سربسته که در دنیای تخصصی شده تاریخ، کمتر پاسخگوی مورخ مربوطه است.
متأسفانه متونی که رنگ و بوی تاریخ اجتماعی دارند با محوریت نهاد سیاست نوشته شدهاند، به گونهای که صدا و تصویر مردم عادی در آن بسیار کمرنگ است. رستم التواریخ نوشته "رستم الحکما" و تاریخ عضدی نوشته "احمدمیرزا عضدالدوله" از این دست آثار هستند.
اینجاست که باید قدردان صدها متن سفرنامهای بودکه سیاحان خارجی درباره کشور ما نوشته و گوشههایی از تاریخ اجتماعی ایران را ثبت و ضبط کردهاند.
بعد از آن باید به سراغ روزنامهها رفت، که بنا به ماهیت خود، همواره نگاهی به اوضاع اجتماعی روز نیز داشتهاند و اخباری در این باره چاپ میکردند. برای تکمیل بحث هم لازم است سری به دیوانهای شعرا و متون ادبی زد که از زندگی و روزمرگی بسیار نوشته اند. این است بضاعت ناچیز تاریخ ما درباب تاریخ اجتماعی.
اما این که تاریخ اجتماعی چیست و به چه کار میآید؟
باید گفت که "تاریخ اجتماعی، سرگذشت مردمانی است که همه کاره و هیچکاره تاریخند". تاریخ اجتماعی نگاه به مردمی میاندازد که در دفتر کهنه تاریخ کمتر سخنی درباب آنها رفته است.
اگر موضوع تاریخ سیاسی، قدرت باشد. میتوان گفت موضوع تاریخ اجتماعی، زندگی است. و زندگی با وسعتی که دارد، مسلم بسیار شیرینتر و جذابتر از موضوع خشن و بیروحی چون قدرت است.
این که در مطالعات و پژوهشهای تاریخی، تاکنون تاریخ اجتماعی مغفول مانده است، از اعوجاجهای فرهنگی ماست که خوشبختانه اندک اندک در حال اصلاح و جبران است.
اما خوشبختانه در سالهای اخیر نگاه به تاریخ اجتماعی در محافل آکادمیک مهربانانهتر شدهاست.
در همین راستا نگارش کتاب "برگهایی از تاریخ اجتماعی اصفهان معاصر" به کوشش عبدالمهدی رجائی با رویکرد موضوعات اجتماعی در یک صد ساله اخیر است.
این کتاب آمیزهای از تاریخ محلی و تاریخ اجتماعی است.
گوشههای پنهان زندگی اجتماعی، جاهای بی سروصدای حیات جمعی مردم، پشت و پسلهای شهر، کنج خلوت خانوادهها، تاریکی سینماها و لحظههای سیاه قحطی و جنگ، صحنههای جرم و جنایت... همگی در زیر نگاه دوربین این جلد از کتاب قرارگرفتند.
موضوعاتی که شاید در نگاه اول کمی عجیب به نظر برسند: حمامها، فاضلاب شهری، دوچرخه، بیمارستانها و...، اما تاریخ اجتماعی یعنی پرداختن به همین چیزهای جزئی اما مهم و دمدستی.
در این کتاب تاریخچه چند موسسه مهم شهری از جمله شهرداری، دادگستری، آموزش و پرورش و دانشگاه اصفهان نیز به تصویر کشیده شدهاست. دادههای کتاب روی روزنامههای محلی، اسناد و کمی تاریخ شفاهی استوار است.
در کتاب "برگهایی از تاریخ اجتماعی اصفهان معاصر"، شهر اصفهان به گونهای تصویر میشود که گرفتار پیامدهای منفی و معضلات تبدیل شدن به شهر مدرن است.
در این تصویرسازی گوشههای پنهان زندگی اجتماعی، لحظههای سیاه قحطی و جنگ، صحنههای جرم و جنایت و... ترسیم میشود.
دو فصل از کتاب حاضر اوضاع عمومی شهر اصفهان را در زمان دو جنگ جهانی اول و دوم بررسی میکند.
سه فصل "کجرویهای اجتماعی" ، "چالشهای خانواده" و نیز "اعتراض به سینمای مبتذل" مضامین نزدیک به هم دارند و همگی از روزگار پهلویها سخن میگویند.
زمانی که باورهای فرهنگی جامعه با ارزشهای وارداتی در تقابل قرار گرفتند روزنامهها بهعنوان برآیند افکار عمومی جامعه و صدای آن تلاش داشتند این تضاد را نشان دهند. آنها میخواستند به حاکمان وقت بگویند این روند سرانجام خوبی نخواهد داشت.
فصل "گفت وگوهای زنانه" نیز همین آهنگ را دارد ولی در این فصل قصد آن بود که بدون دخالت نظرات مولف، به بازنویسی حرفهای دو طرف پرداخته شود.
لازم به ذکر است که بعضی از فصول این کتاب پیشتر به صورت مقاله در مجلات معتبر داخلی به چاپ رسیدهاند.
جلد اول این کتاب شهری را نشان میدهد که در مسیر فاصله گرفتن از دنیای قدیم و ورود به عصر جدید قرار داشت.
اما جلد دوم، شهری را به تصویر میکشد که به پیامدهای منفی و معضلات تبدیل شدن به شهر مدرن گرفتار آمدهاست.
جلد نخست سال ۱۳۹۳ در ۵۳۸ صفحه با شمارگان یکهزار نسخه و جلد دوم سال ۱۳۹۷ با همان شمارگان در ۳۶۴ صفحه توسط جهاد دانشگاهی دانشگاه اصفهان به چاپ رسیدهاست.