علیرضا گوهری روز دوشنبه در گفت و گو با ایرنا اظهارداشت: در سالهای گذشته در توسعه شهرها، مبنای میزان موجودی منابع آب مورد توجه قرار نگرفته و همین امر بارگذاریهای بیش از حد بر روی ذخایر آبی را به دنبال داشته است.
وی ادامه داد: نبود دید جامع، کامل و دراز مدت، عدم برنامهریزی برای مدیریت مصرف و مدیریت تقاضا، توسعه بیش از حد کشاورزی سنتی و صنایع آببَر و به دنبال آن افزایش جمعیت در حوضه آبریز زاینده رود سبب خشکسالیهای اخیر شده است.
استادیار گروه مهندسی آب دانشگاه صنعتی اصفهان اضافه کرد: تاریخ نشان میدهد که در دهه ۶۰ کشور نیازمند توسعه سریع بود و به دلیل فوریهای موجود مکان یابی توسعه صنعت برمبنای مطالعات دقیق و آمایشیابی درستی انجام نشد، باید توجه داشت که توسعه صنعت باید در جایی که آب بیشتری موجود بود انجام میشد و هزینهای که اکنون صرف انتقال آب برای صنعت میشود میتوانست صرف ایجاد محورهای مواصلاتی و دسترسی به مناطق سختگذری که دارای آب هستند بشود.
گوهری با تاکید بر اینکه خشکسالیها در استان اصفهان و جریان دورهای زایندهرود را باید بیش از گذشته جدی گرفت، افزود: در آن زمان نیاز به نگاهی جامع بود و در توسعه جوامع انسانی باید به دیگر بخشهای آشامیدنی، صنعت و کشاورزی بر مبنای آمایش سرزمین توجه میکردیم اما در زمان حاضر شرایط متفاوت است و میزان ذخایر را باید بیشتر بررسی کرد.
وی با بیان اینکه رشد و توسعه صنعت و افزایش جمعیت، تشدید مشکل کمبود آب را به همراه دارد، خاطرنشان کرد: در صنعت نیاز به بازنگری داریم و در ادامه طرحهای توسعه یا طرحهای جدید، بهتر است با آمایش سرزمین از نظر آب، خاک، امنیتی، سیاسی و همه جانبه تر پیش برود.
عضو هیات علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان تصریح کرد: در هنگام جنگ از نظر امنیتی نیاز بود صنعت در فلات مرکزی ایران متمرکز شود ولی اکنون با توجه به شرایط اقلیمی و آب فلات مرکزی، باید صنعت را در مناطق دیگر بویژه در جوار دریاها گسترش داد.
گوهری در پاسخ به این پرسش که متولیان امر برای رفع این مشکلات چه طرحهایی ارایه کردند که هنوز چالشها رفع نشده است؟ گفت: دیدگاههای قبلی مدیریت درباره آب دیدگاههای عرضه محور بود و بیتر سعی کردند مشکلات را از طریق استراتژیهای عرضه آب با دیدگاه کوتاه مدت و راه حل ساده رفع کنند، دیدگاه مذکور به شرایط آبی کشور ضربه زد زیرا متولی فقط عرضه آب را وظیفه خود میدانست و به جنبههای دیگر مانند برقراری توازن در منابع آبی و همچنین مدیریت و اصلاح الگوی مصرف اهمیت کمی میداد، مثلا اکنون همه به دنبال استفاده از آبهای ژرف هستند، اما هزینه در مطالعه و بهرهبرداری از آبهای ژرف را میتوان در راستای مدیریت مصرف و مدیریت تقاضا در بخش صنعت و شرب و کشاورزی کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
رودخانه زایندهرود در یک دهه اخیر به دلیل کاهش بارشهای جوی در سرچشمه، افزایش بارگذاری در طول مسیر و ناهماهنگی در مدیریت منابع آب در بیشتر ماههای سال به ویژه در منطقه پایین دست خود خشک بوده و حتی این خشکی به افزایش خطر نابودی تالاب گاوخونی در منتهی الیه این رودخانه منجر شده است.