کتاب 'خاکهای نرم کوشک' خاطرات و روایتهای زندگی شهید عبدالحسین برونسی است، شهید برونسی از رزمندگان دیار خراسان و از شاگردان درسهای قرآن مقام معظم رهبری در مسجد امام حسن مجتبی(ع) بوده است.
شهید عبدالحسین برونسی از جمله فرماندهان با تقوا و مخلص دوران هشت سال دفاع مقدس بود؛ وی در شهریورماه ۱۳۲۱ در روستای گلبوی کدکن از توابع شهرستان تربت حیدریه به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش گذراند؛ ابتدا به کشاورزی و سپس به بنایی پرداخت.
وی در سال ۴۷ ازدواج کرد و پس از چندی با هدفی مقدس به کار سخت و طاقت فرسای بنایی روی آورد و بعد از پیروزی انقلاب به گروه ضربت سپاه پاسداران پیوست .
شهید برونسی عهدهدار فرماندهی تیپ ۱۸ حضرت جوادالائمه(ع) بود؛ این شهید بزرگوار سرانجام در بیست و پنجم اسفندماه ۱۳۶۳، در هورالعظیم به فیض شهادت نائل آمد.
شهیدعبدالحسین برونسی در تاریخ ۲۳ اسفند سال ۱۳۶۳ با مسئولیت فرماندهی تیپ ۱۸ جوادالائمه(ع) در منطقه عملیاتی بدر به شهادت رسید و پیکرش در منطقه عملیات بر جای ماند. سالها بعد در جریان تفحص شهدا پیکر ایشان شناسایی و در تاریخ هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۰ در سالروز شهادت حضرت زهرا(س) در بهشت رضا(ع) در مشهد مقدس به خاک سپرده شد.
این کتاب با ارائه یک زندگینامه فشرده و مختصر از شهید برونسی، به نقل خاطرات اطرافیان، آشنایان و همرزمان ایشان پرداخته و ۷۰روایت کوتاه و خواندنی از ابعاد شخصیتی و زندگانی این فرمانده نقل میشود و هر خاطره نقل شده در مورد شهید با یک عکس از شهید همراه است.
نویسنده در این کتاب از طریق مصاحبه با اطرافیان آن شهید و تحقیقات بسیار از وی خاطره زندگی او را به شیوه خاطره نویسی بیان کرده است.
این کتاب به زبان انگلیسی عربی و اردو ترجمه شده که ترجمه انگلیسی کتاب به سرپرستی محمد برومندی منتشر شده است.
ترجمه اردوی این کتاب را خان محمد صادق جونپوری، دانشجوی دکتری زبان فارسی دانشگاه دهلی هند، انجام داده و عنوان اردوی آن «بابا خداحافظ» است که در شمارگان یک هزار نسخه و به صورت مصور چاپ و منتشر شده است.
گزیده ای از بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی درباره شهید برونسی«... الان چند سالی است که کتابهایی دربارهی سرداران و فرماندهان جنگ باب شده و مینویسند و بنده هم مشتری این کتابهایم و میخوانم. با اینکه بعضی از اینها را من خودم از نزدیک میشناختم و آنچه را هم که نوشته، روایتهای صادقانه است – این هم حالا آدم میتواند کم و بیش تشخیص دهد که کدام مبالغهآمیز است و کدام صادقانه است- بسیار تکاندهنده است. آدم میبیند این شخصیتهای برجسته، حتی در لباس یک کارگر به میدان جنگ آمدهاند؛ این اوستا عبدالحسین بُرُنسی، یک جوان مشهدی بنّا که قبل از انقلاب یک بنا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشتهاند و من توصیه میکنم و واقعاً دوست میدارم شماها بخوانید.
۷۱۵۰ /۶۰۲۶/