یک اصفهان شناس گفت: خور در برخی منابع به معنای خورشید و آفتاب و فرشته موکل آفتاب آمده است. در دیگر منابع، یازدهمین روز هر ماه شمسی را خور گفتهاند و در جای دیگر زمین پایین رفته و ساحل کمعمق در اصطلاح جغرافیایی خور گفته شده است.
محمد حسین ریاحی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا- منطقه اصفهان، در خصوص وجه تسمیه شهرستان خور و بیابانک، اظهار کرد: شهرستان خور و بیابانک در استان اصفهان به مرکزیت شهر خور با وسعت 11676 کیلومتر مربع بر کرانه کویر مرکزی ایران در منتهیالیه مشرق استان اصفهان قرار گرفته است. این شهرستان از شمال به استان سمنان، از مغرب به شهرستان نائین و از جنوب شرقی به استان یزد محدود میشود.
وی افزود: این منطقه از نظر موقعیت تاریخی و جایگاهش، جایگاه قابل توجهی داشته است و سابقه تاریخی آن به قبل از اسلام میرسد.
این اصفهان شناس گفت: از نظر تقسیمات کشوری، خور و بیابانک تا اواخر دوره فتحعلی شاه قاجار از توابع یزد بوده است و در سال 1240 هجری قمری جز توابع سمنان میشود، در سال 1347 قمری جز طبس و استان خراسان میشود و در سال 1301 شمسی، یک ولایت مستقل میشود که این مستقلی تا 1306 ادامه مییابد.
ریاحی ادامه داد: بعد از این تاریخ دوباره به استان سمنان متصل میشود و پس از آن ضمیمه یزد میشود و در سال 1327 شمسی تابع نائین میشود و در سال 1388 به عنوان یک شهرستان مستقل محسوب میشود.
وی با بیان اینکه منطقه خور یک منطقه فوق العاده است، افزود: در منابع مقدمین مانند سفرنامه ناصرخسرو، نزهت القلوب حمدالله مستوفی، مسالک و الممالک استخری و معجم البلدان یاقوت حموی نام خور آمده است.
این اصفهان شناس و استاد دانشگاه، تصریح کرد: در بیان واژه خور و تبیین آن معانی متعددی آمده است که سه مورد آن بیشتر قابل توجه است. خور در برخی منابع به معنای خورشید و آفتاب و فرشته موکل آفتاب آمده است. در دیگر منابع، یازدهمین روز هر ماه شمسی را خور گفتهاند و در جای دیگر زمین پایین رفته و ساحل کمعمق در اصطلاح جغرافیایی خور گفته شده است و در یک دوره بسیار قدیمی، این منطقه دشت کویری در کنار دریا بوده است و چون این ناحیه در کرانه آن قرار داشته است به همین جهت آن را خور نامیدهاند.
ریاحی ادامه داد: به هر حال موارد و مسائل متعددی که وجود دارد نشان میدهد که خور یک ناحیه باستانی بوده است و نامهایی که در روستاهای اطراف خور باقی مانده است، بیانگر همین ریشههای باستانی و تاریخی فوقالعاده آن است. روستاهایی با نامهای ایرج یا ایراج، مهرجان، گرمه، بیاضه و جندق در اطراف خور هستند که قدمت برخی از این روستاها به پیش از اسلام و حداقل به زمان ساسانیان میرسد.
وی گفت: شهر جندق شهری فوقالعاده است که گاهی از خودِ خور هم بیشتر مطرح بوده است، اما خور هم دارای تاریخ قابل توجهی است؛ یکی از آبادیهای کهن ایران خور بوده است و گویش خوری آکنده از واژههای ناب فارسی است و مهمترین دلیل بر قدمت این منطقه به شمار میرود.
این اصفهان شناس با بیان اینکه از پیشینه شهر خور قبل از دوران صفوی، اطلاعات زیادی در دست نیست، گفت: بر روی یکی از دو طوق عَلَم موقوفه حسینیه خور تاریخ 974 هجری قمری ذکر شده است که این تاریخ متعلق به دوران شاه طهماسب اول صفوی است.
ریاحی افزود: همچنین قبالههایی از خریدو فروش آب و املاک و اسناد ازدواج از دوره شاه سلطان حسین صفوی موجود است. خور تا پایان عهد قاجار یکی از 7 قریه ولایت جندق و بیابانک بود. دو رشته قنات قدیمی نیز در خور است که بسیار قدیمی است.
وی با بیان اینکه پس از این دوران، خور جمعیت زیادی پیدا میکند و آثار تاریخی آن حکایت از قدمت فوقالعاده این منطقه میکند، ادامه داد: برخی از آثار قدیمی شهر خور عبارتند از گنبد سید داوود از نوادگان امام موسی کاظم(ع) که بقعه آن از دوره صفویه است و مانند گنبد مسجد شیخ لطفالله بدون استفاده از خشت و آجر بنا شده است.
این اصفهان شناس و استاد دانشگاه اظهار کرد: قبر شاعر دوره قاجار یغمای جندقی که در سال 1276 هجری قمری فوت کرده زیر گنبد سید داوود قرار دارد. برخی آثار دیگر که در نقاط مختلف این شهرستان قرار دارد مانند مسجد جامعه فرخی که در سال 1249 هجری قمری ساخته شده است و بقعه امامزاده ابومحمد و درخت زیتون کهنسال آن همگی جزئی از آثار فرهنگی و تاریخی این شهر است.
ریاحی تصریح کرد: مسجد قلعه جندق، خانقاه جندق و سنگ قبری متعلق به 670 هجری قمری، دیوانخانه امیر اسماعیلخان عرب عامری، امامزاده جنید با گچبری های زیبا ساخته شده در 1262 قمری در گرمه، و مزار شمسالدین حاجی محمدشاه مورخ در مهرجان از دیگر آثار تاریخی و فرهنگی شهرستان خور و بیابانک است.
وی گفت: جندق نام آورترین روستای منطقه بوده است که به صورت شهری کوچک درآمده و از قدیم دارای شهرت فراوانی بوده است. با اینکه امروز خور مرکزیت پیدا کرده است، اما جندق اشتهار بیشتری داشته است. جندقی ها بر خلاف ساکنان روستاهای دیگر گویش خاصی ندارند و به زبان فارسی فصیح سخن میگویند.
این اصفهان شناس افزود: نام رسمی ناحیه بیابانک تا اوایل عصر پهلوی اول، "جندق و بیابانک" بوده است، اما از آن زمان به بعد به نام خور و بیابانک مشهور شده است.
ریاحی با بیان اینکه در ناحیه خور و بیابانک آثاری از دوره ساسانی وجود دارد، گفت: آتشگاه ساسانی در نخلک وجود دارد و زندان انوشیروان نیز در جندق وجود دارد که متعلق به دوره ساسانیان است. مهمترین امامزادهای که در آنجا وجود دارد امامزاده سید داوود است که از خاندانهای معنوی و مشهور آن منطقه هستند.
وی ادامه داد: آموزش و پرورش این ناحیه در قدیم به شکل سنتی بوده است و یکی از شخصیتهایی که مدرسه را در خور، بنیان گذاشت حبیب یغما است که مجله یغما را نیز در تهران راهاندازی کرد. در سال 1305 حبیب یغما نخستین مدرسه را در منطقه برپا کرد و بعدها هم کتابخانهای را به این ناحیه واگذار کرد.
این اصفهان شناس افزود: خور و بیابانک از قدیم دارای کشاورزی و دامداری بوده است و به دلیل خشکسالی امروز این بخشها دچار مشکل هستند. چرای شتر در مناطق خور متداول بوده است که هماکنون نیز وجود دارد. درختان نخل و زعفران و پسته با توجه به کمآبی با این منطقه سازگاری دارند و محصولاتی مانند گندم، جو، پنبه، رناس و آفتابگردان در این منطقه کشت میشود.
ریاحی گفت: آداب و رسوم منطقه خور و بیابانک منبعث از دوران باستان است. جشن سده، علمگردانی، چهارشنبه سوری و قاشق زنی رسومی است که از دوران باستان باقی مانده است.
وی خاطرنشان کرد: شاعر معروف خوری یغمای جندقی از چهرههای مطرح این ناحیه است. علمای بزرگی مانند سید میرزای جندقی، شیخ علی فقیهی، میرزا عبدالله طباطبایی و حجتالاسلام خاتمی از شخصیتهای برجسته خور و بیابانک هستند.
این اصفهان شناس افزود: امیدواریم این منطقه با توجه به ظرفیتها و منابع و معادن زیاد بیشتر مورد توجه قرار گیرد. این منابع کمک شایان توجهی میتواند به رونق اقتصادی ناحیه خور و بیابانک کند. منطقه خور دورترین ناحیه به مرکز استان اصفهان است و نسبت به شهرهای دیگر استانهای همجوار نیز تقریباً همین حالت را دارد.
کد خبرنگار: 13040
انتهای پیام