خشم در سراسر جوامع، رشد فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را به تعویق میاندازد، یک جامعه شناس معتقد است، ضمن بهبود شرایط اجتماعی، با همت دولتها، فرهنگ مدارا، تحمل و تامل از جانب مردم، میتوان باعث فروکش خشم اجتماعی شد.
به گزارش ایسنا-منطقه اصفهان، پیغام رویت رنگ سبز، هنوز به مغز راننده ردیف اول پشت خط عابر پیاده مخابره نشده که صدای بوق ماشین پشت سرش از آن سبقت میگیرد. چند دقیقه دیگر، بوق ممتد یک ماشین، گردش به راست ماشین سمت چپش را تنبیه میکند. به همین منوال، با چند تنش دیگر، خیابان پر از صداهای خشمگین میشود.
این اولین صحنهای است که صبح زود در زندگی همه ما تصویر میشود. در ادامه همین روز، برخوردهای مغرضانه، تلافیهای خصمانه و فحش و فصیحتهای زیرکانه چاشنی روز میشود.
روز به اتمام رسیده و در راه خانه، فکرهای عجیب و غریب صرفهجویی در هزینههای روزانه، پرداخت اجاره خانه، شهریههای اجباری ماهانه، برخورد با اعضای خانواده، نقشه کشیهای ضرور برای برخوردهای فردا و دیگر مصائب، کولهبار خستگی روز را تکمیل میکنند و شب هنگام، بعد از زمان زیادی سرو کله زدن، با موجی از اخبار منتشر شده از فضاهای مجازی، سر به بالین گذاشته و بالاخره نیمههای شب، خواب مغز را در اطاعت از فرمانهای اختیاری دیگر ناتوان میسازد.
صبح روز بعد، جنگ تکراری روزانه، با ویبره یادآور تلفن همراه، آغاز میشود. تمام این تصاویر، وصف خالصانه و شفاف از روز یک انسان عادی بود؛ انسانی که در تصاویر کلیشهای پیشتر رسم شده از "خشم"، ناظر صحنه اعدام هم هست، همسرش را تا مرز مرگ و زندگی کتک میزند، با سیگار دست کودک خردسالش را میسوزاند، حیوانی را سلاخی میکند و سطل آشغال شهر را برای تفریح چهارشنبه سوریاش به آتش میکشد.
شاید نسبت دادن تمام این حوادث به خشم جاری در کشور، به نظر برخی، قدری سیاهنمایی برسد، اما در تفکر به ریشه این خشم، میتوان دریافت مشکلات روزمره که راه گریزی هم برایشان وجود ندارد و حاصل شرایط زندگی و معیشت افراد هست بیتاثیر نیستند.
اگر قدری کارشناسانهتر به چرایی وجود خشم در جامعه نگاه شود، شاید علت، پیشگیری و درمان این مرض اجتماعی را بتوان دقیق تر مشخص کرد، این که در مرحله اول، بدانیم "خشم اجتماعی" چگونه تعریف میشود، زوایای مهم "چرایی وجود این معقوله در جامعه"، "نوع برخورد صحیح با آن" و بالاخره "ریشهکنی این مشکل اجتماعی" راحت تر دیده میشود.
رضا اسماعیلی، جامعه شناس در گفت و گو با خبرنگار ایسنا، خشم را "یک واکنش احساسی-هیجانی منفی" معرفی کرد که افرادی که با ناکامی در دستیافتن به خواستهها، اهداف و تمناهایشان روبرو شدهاند، از خود بروز میدهند.
وی گفت: عدم تحقق خواستهها، رفتارهای منفی را به وجود میآورد؛ افراد در رسیدن به اهدافشان ناکام میمانند و واکنش خود را به صورت خشونتهای کلامی و جسمی و واکنشهای شدید و خشن از خود نشان میدهند.
وی افزود: بخشی از خشونتها تابع نظام قانونی است و از منظر جامعهشناسی، خشونت پاسخی به عدم تناسب اهداف، آرزوها و آرمانهای یک جامعه با شیوههای رسیدن به این اهداف است.
اسماعیلی گفت: خشونت میتواند زمینههایی چون احساس نسبت، کینه، بدبینی و عدم اطمینان به یکدیگر داشته باشد، اما از منظر جامعهشناسی، زمینههای نامساعد اقتصادی، شرایط نامناسب ساختاری، نبود عدالت و برابری فرصتها، تضییع حقوق افراد و مشکلات اجتماعی-سیاسی از این دست زمینههای بروز خشونت عمومی را ایجاد می کند.
این استاد دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان افزود: یکی دیگر از عوامل بروز خشم اجتماعی، افرادی هستند که از قدرت و موقعیت خود بهرهبرداریهای سوء و خاص کرده و باعث بروز خشم در ابعاد زیاد در سطح اجتماع میشوند.
وی گفت افزود: در حیطه حقوقی و قانونی هم اگر قواعد و مقررات وسیع باشند، بهطوریکه افراد دچار سردرگمی شوند و مرز میان هنجارشکن و هنجارگرا بسیار کم باشد و نتوانند تکلیف خود را تشخیص دهند، افراد وارد خشونت میشوند.
اسماعیلی ادامه داد: البته تنها یکی از عواقب شرایط گفته شده، بروز خشم است. بعضی افراد خشم را در درون خود فرو میبرند، در نتیجه دچار بیماریهای روانی میشوند یا به الکل، مواد مخدر و ملعبههای دیگر روی آورده و خود را از جامعه جدا میکنند. این استاد دانشگاه، راه کاهش و پیشگیری از این رفتار نا به هنجار را "گشایش عدالت در سطح کلان" دانست و گفت: جامعهای که از عدالت برخوردار باشد و توزیع فرصتها در آن به سمت برابری میل پیدا کند و زمینههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به گونهای باشد که افراد در چارچوب مقررات به اهداف و آرزوهایشان دست یابند، خشونت به میزان زیادی کاهش پیدا خواهد کرد.
به اعتقاد وی یکی از بحثهای مهم در مقابله و کاهش خشم در اجتماع، ایجاد فرهنگ مدارا، تحمل و تامل است، تا مردم ناملایمات را بررسی کرده، شناخته و بهترین گزینه رفتاری را انتخاب کنند، چرا که اگر میزان مدارای اجتماعی هم پایین باشد، میزان خشم جامعه نیز افزایش خواهد داشت. خشم، انواع مختلف و ابعاد گوناگونی را در بر میگیرد، اما آنچه در تمام این ابعاد و انواع، مهم جلوه میکند، آثاری است که خشم افراد خشمگین بر زندگی افراد آرام و صبور میگذارند و در این مهم، قوانین و تلاش مسئولان، بیشترین تاثیر را در مقابله با خشم ایفا خواهد کرد.
انتهای پیام
به گزارش ایسنا-منطقه اصفهان، پیغام رویت رنگ سبز، هنوز به مغز راننده ردیف اول پشت خط عابر پیاده مخابره نشده که صدای بوق ماشین پشت سرش از آن سبقت میگیرد. چند دقیقه دیگر، بوق ممتد یک ماشین، گردش به راست ماشین سمت چپش را تنبیه میکند. به همین منوال، با چند تنش دیگر، خیابان پر از صداهای خشمگین میشود.
این اولین صحنهای است که صبح زود در زندگی همه ما تصویر میشود. در ادامه همین روز، برخوردهای مغرضانه، تلافیهای خصمانه و فحش و فصیحتهای زیرکانه چاشنی روز میشود.
روز به اتمام رسیده و در راه خانه، فکرهای عجیب و غریب صرفهجویی در هزینههای روزانه، پرداخت اجاره خانه، شهریههای اجباری ماهانه، برخورد با اعضای خانواده، نقشه کشیهای ضرور برای برخوردهای فردا و دیگر مصائب، کولهبار خستگی روز را تکمیل میکنند و شب هنگام، بعد از زمان زیادی سرو کله زدن، با موجی از اخبار منتشر شده از فضاهای مجازی، سر به بالین گذاشته و بالاخره نیمههای شب، خواب مغز را در اطاعت از فرمانهای اختیاری دیگر ناتوان میسازد.
صبح روز بعد، جنگ تکراری روزانه، با ویبره یادآور تلفن همراه، آغاز میشود. تمام این تصاویر، وصف خالصانه و شفاف از روز یک انسان عادی بود؛ انسانی که در تصاویر کلیشهای پیشتر رسم شده از "خشم"، ناظر صحنه اعدام هم هست، همسرش را تا مرز مرگ و زندگی کتک میزند، با سیگار دست کودک خردسالش را میسوزاند، حیوانی را سلاخی میکند و سطل آشغال شهر را برای تفریح چهارشنبه سوریاش به آتش میکشد.
شاید نسبت دادن تمام این حوادث به خشم جاری در کشور، به نظر برخی، قدری سیاهنمایی برسد، اما در تفکر به ریشه این خشم، میتوان دریافت مشکلات روزمره که راه گریزی هم برایشان وجود ندارد و حاصل شرایط زندگی و معیشت افراد هست بیتاثیر نیستند.
اگر قدری کارشناسانهتر به چرایی وجود خشم در جامعه نگاه شود، شاید علت، پیشگیری و درمان این مرض اجتماعی را بتوان دقیق تر مشخص کرد، این که در مرحله اول، بدانیم "خشم اجتماعی" چگونه تعریف میشود، زوایای مهم "چرایی وجود این معقوله در جامعه"، "نوع برخورد صحیح با آن" و بالاخره "ریشهکنی این مشکل اجتماعی" راحت تر دیده میشود.
رضا اسماعیلی، جامعه شناس در گفت و گو با خبرنگار ایسنا، خشم را "یک واکنش احساسی-هیجانی منفی" معرفی کرد که افرادی که با ناکامی در دستیافتن به خواستهها، اهداف و تمناهایشان روبرو شدهاند، از خود بروز میدهند.
وی گفت: عدم تحقق خواستهها، رفتارهای منفی را به وجود میآورد؛ افراد در رسیدن به اهدافشان ناکام میمانند و واکنش خود را به صورت خشونتهای کلامی و جسمی و واکنشهای شدید و خشن از خود نشان میدهند.
وی افزود: بخشی از خشونتها تابع نظام قانونی است و از منظر جامعهشناسی، خشونت پاسخی به عدم تناسب اهداف، آرزوها و آرمانهای یک جامعه با شیوههای رسیدن به این اهداف است.
اسماعیلی گفت: خشونت میتواند زمینههایی چون احساس نسبت، کینه، بدبینی و عدم اطمینان به یکدیگر داشته باشد، اما از منظر جامعهشناسی، زمینههای نامساعد اقتصادی، شرایط نامناسب ساختاری، نبود عدالت و برابری فرصتها، تضییع حقوق افراد و مشکلات اجتماعی-سیاسی از این دست زمینههای بروز خشونت عمومی را ایجاد می کند.
این استاد دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان افزود: یکی دیگر از عوامل بروز خشم اجتماعی، افرادی هستند که از قدرت و موقعیت خود بهرهبرداریهای سوء و خاص کرده و باعث بروز خشم در ابعاد زیاد در سطح اجتماع میشوند.
وی گفت افزود: در حیطه حقوقی و قانونی هم اگر قواعد و مقررات وسیع باشند، بهطوریکه افراد دچار سردرگمی شوند و مرز میان هنجارشکن و هنجارگرا بسیار کم باشد و نتوانند تکلیف خود را تشخیص دهند، افراد وارد خشونت میشوند.
اسماعیلی ادامه داد: البته تنها یکی از عواقب شرایط گفته شده، بروز خشم است. بعضی افراد خشم را در درون خود فرو میبرند، در نتیجه دچار بیماریهای روانی میشوند یا به الکل، مواد مخدر و ملعبههای دیگر روی آورده و خود را از جامعه جدا میکنند. این استاد دانشگاه، راه کاهش و پیشگیری از این رفتار نا به هنجار را "گشایش عدالت در سطح کلان" دانست و گفت: جامعهای که از عدالت برخوردار باشد و توزیع فرصتها در آن به سمت برابری میل پیدا کند و زمینههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به گونهای باشد که افراد در چارچوب مقررات به اهداف و آرزوهایشان دست یابند، خشونت به میزان زیادی کاهش پیدا خواهد کرد.
به اعتقاد وی یکی از بحثهای مهم در مقابله و کاهش خشم در اجتماع، ایجاد فرهنگ مدارا، تحمل و تامل است، تا مردم ناملایمات را بررسی کرده، شناخته و بهترین گزینه رفتاری را انتخاب کنند، چرا که اگر میزان مدارای اجتماعی هم پایین باشد، میزان خشم جامعه نیز افزایش خواهد داشت. خشم، انواع مختلف و ابعاد گوناگونی را در بر میگیرد، اما آنچه در تمام این ابعاد و انواع، مهم جلوه میکند، آثاری است که خشم افراد خشمگین بر زندگی افراد آرام و صبور میگذارند و در این مهم، قوانین و تلاش مسئولان، بیشترین تاثیر را در مقابله با خشم ایفا خواهد کرد.
انتهای پیام
کپی شد