شب گذشته، نمایش پشت صحنه فیلم ماندگار داریوش مهرجویی، آغازگر باشگاه فیلم هنر و تجربه در سیتی سنتر اصفهان بود.
به گزارش خبرنگار ایسنا-منطقه اصفهان، خاصیت هنر، انتقال غیرمستقیم مفاهیم به مردم است، مردمی که پس از گذشت سالها و ماهها و روزها، اکنون، بیش از هر زمان دیگری شتاب را در همه شئونات زندگیشان تجربه میکنند و هنر، به ویژه هنر معناگرا برای چنین مردمی، کارکرد استعلای روح را دارد.
با آمدن سینما و پخش نخستین فیلم صامت در ایران به نام "دختر لر"، تعریف جدیدی از هنر مطرح شد.
هر چند به زعم عدهای، صنعت سینما و فیلمسازی در کشورمان از بدو شروع تاکنون بیشتر برای مردم کارکرد سرگرمی داشته، اما نمیتوان از نقش فیلمهای معناگرایی همچون فیلم "گاو" در ارائه تعریف جدیدی از سینمای معناگرا در ایران و حتی جهان غافل شد.
وقتی داریوش مهرجویی، "گاو" را ساخت، بسیاری از منتقدان سینما بر این باور بودند که او از کشور دیگری آمده و از چرخه صنعت سینمای ایران آگاه نیست، اما حالا و بعد از گذشت 50 سال از ساخت این فیلم، بسیاری از کارشناسان و منتقدان فیلم و سینما بر این باورند که مهرجویی جلوتر از زمانه خود میاندیشیده و به خوبی توانسته اقتباس کاملی از کتاب "عزاداران بیل" غلام حسین ساعدی داشته باشد.
گفته میشود که فیلم پشت صحنه "گاو" حاصل جمعآوری نگاتیوهای اضافی آن است که روی آن عباراتی مثل "اوتی" نوشته شده است.
استقبال مخاطبان از پخش این فیلم در بخش هنر و تجربه جشنواره فیلم فجر، شگفتی عوامل سازنده را باعث شد، همانطور که پخش آن در ۱۹ تیرماه، شبِ آغازینِ باشگاه فیلم هنر و تجربه پردیس سینمایی سیتی سنتر اصفهان.
فیلم، با سکانسهایی از ورود بازیگران به محل فیلمبرداری و تست بازی دادنشان آغاز میشود. از ابتدا تا انتهای آن، هیچ صدایی به گوش نمیرسد و همین امر بلند شدن صدای پچ پچ تماشاگران را موجب میشود. حتی تعداد کمی از افراد به خیال اینکه عیب از دستگاه پخش صداست، سالن را به نشانه اعتراض ترک میکنند.
فیلم، روایت خاصی ندارد و شاید بتوان گفت که خود تماشاگر سوژه اصلی آن است. انگار بازیگران فیلم مهرجویی، اینجا مقابل تماشاگران امروزیاش نشستهاند و تست بازی میدهند تا آنها این بار در ذهن خودشان "گاو"ی دیگر بسازند.
وقتی مخاطب، وارد فضای بکر و دست نخورده روستا میشود و مدل لباس و عینک دودی هنرمندان دهه چهل خورشیدی را میبیند به عقب برمیگردد و خود، در قامت یک بازیگر ایفای نقش میکند.
تماشای سکانس های نمایشدهنده تکاپوی عزت الله انتظامی برای پیدا کردن گاوش، مخاطب را به پرسیدن این سوال از خود وا میدارد که جامعه کنونی ایران چقدر گاو پندار است؟ و آنجا که عزت سینمای ایران را، در غم فقدان گاو خود در حال خوردن یونجه میبیند، تلنگری را حس میکند که به او میگوید: مصرف بیچون و چرای محصول فکری دیگران چقدر شبیه همین نشخوار است.
فضای نوستالژیک، نقطه قوت این فیلم است و هر تماشاگر را به مهرجویی دیگری مبدل میکند که مختار است هر طور که میخواهد "گاو" خودش را بسازد.
ناگفته نماند، آنها که فیلم سینمایی "گاو" را ندیده باشند دریافتی از فیلم پشت صحنه آن نخواهند داشت و این فیلم سراسر خاطره برایشان ملال آور است.
انتهای پیام
به گزارش خبرنگار ایسنا-منطقه اصفهان، خاصیت هنر، انتقال غیرمستقیم مفاهیم به مردم است، مردمی که پس از گذشت سالها و ماهها و روزها، اکنون، بیش از هر زمان دیگری شتاب را در همه شئونات زندگیشان تجربه میکنند و هنر، به ویژه هنر معناگرا برای چنین مردمی، کارکرد استعلای روح را دارد.
با آمدن سینما و پخش نخستین فیلم صامت در ایران به نام "دختر لر"، تعریف جدیدی از هنر مطرح شد.
هر چند به زعم عدهای، صنعت سینما و فیلمسازی در کشورمان از بدو شروع تاکنون بیشتر برای مردم کارکرد سرگرمی داشته، اما نمیتوان از نقش فیلمهای معناگرایی همچون فیلم "گاو" در ارائه تعریف جدیدی از سینمای معناگرا در ایران و حتی جهان غافل شد.
وقتی داریوش مهرجویی، "گاو" را ساخت، بسیاری از منتقدان سینما بر این باور بودند که او از کشور دیگری آمده و از چرخه صنعت سینمای ایران آگاه نیست، اما حالا و بعد از گذشت 50 سال از ساخت این فیلم، بسیاری از کارشناسان و منتقدان فیلم و سینما بر این باورند که مهرجویی جلوتر از زمانه خود میاندیشیده و به خوبی توانسته اقتباس کاملی از کتاب "عزاداران بیل" غلام حسین ساعدی داشته باشد.
گفته میشود که فیلم پشت صحنه "گاو" حاصل جمعآوری نگاتیوهای اضافی آن است که روی آن عباراتی مثل "اوتی" نوشته شده است.
استقبال مخاطبان از پخش این فیلم در بخش هنر و تجربه جشنواره فیلم فجر، شگفتی عوامل سازنده را باعث شد، همانطور که پخش آن در ۱۹ تیرماه، شبِ آغازینِ باشگاه فیلم هنر و تجربه پردیس سینمایی سیتی سنتر اصفهان.
فیلم، با سکانسهایی از ورود بازیگران به محل فیلمبرداری و تست بازی دادنشان آغاز میشود. از ابتدا تا انتهای آن، هیچ صدایی به گوش نمیرسد و همین امر بلند شدن صدای پچ پچ تماشاگران را موجب میشود. حتی تعداد کمی از افراد به خیال اینکه عیب از دستگاه پخش صداست، سالن را به نشانه اعتراض ترک میکنند.
فیلم، روایت خاصی ندارد و شاید بتوان گفت که خود تماشاگر سوژه اصلی آن است. انگار بازیگران فیلم مهرجویی، اینجا مقابل تماشاگران امروزیاش نشستهاند و تست بازی میدهند تا آنها این بار در ذهن خودشان "گاو"ی دیگر بسازند.
وقتی مخاطب، وارد فضای بکر و دست نخورده روستا میشود و مدل لباس و عینک دودی هنرمندان دهه چهل خورشیدی را میبیند به عقب برمیگردد و خود، در قامت یک بازیگر ایفای نقش میکند.
تماشای سکانس های نمایشدهنده تکاپوی عزت الله انتظامی برای پیدا کردن گاوش، مخاطب را به پرسیدن این سوال از خود وا میدارد که جامعه کنونی ایران چقدر گاو پندار است؟ و آنجا که عزت سینمای ایران را، در غم فقدان گاو خود در حال خوردن یونجه میبیند، تلنگری را حس میکند که به او میگوید: مصرف بیچون و چرای محصول فکری دیگران چقدر شبیه همین نشخوار است.
فضای نوستالژیک، نقطه قوت این فیلم است و هر تماشاگر را به مهرجویی دیگری مبدل میکند که مختار است هر طور که میخواهد "گاو" خودش را بسازد.
ناگفته نماند، آنها که فیلم سینمایی "گاو" را ندیده باشند دریافتی از فیلم پشت صحنه آن نخواهند داشت و این فیلم سراسر خاطره برایشان ملال آور است.
انتهای پیام
کپی شد