«آیا خلوت هنرمند با مسئولیت اجتماعی او در تعارض است؟» یک کارتونیست، به این سؤال، پاسخ داد.
به گزارش خبرنگار ایسنا- منطقه اصفهان، محمدعلی خوشکام، در نشست «گفتگویی درباره زیست هنرمندانه؛ خلق اثر و مسئولیت اجتماعی» که عصر روز گذشته سه شنبه 18 تیرماه در خانه هنرمندان برگزار شد، اظهار کرد: وقتی فردی خودش را در دایرهای به نام «هنرمند» قرار میدهد، مجموعهای از انتظارات را با خود حمل میکند که مسئولیت اجتماعی هم یکی از این انتظارهاست، اما درست همینجا، این سؤالات پیش میآید که آیا اصلاً هنرمند مسئولیت اجتماعی دارد یا خیر؟ و هنرمند، با چه چیزی برای خودش و برای جامعه شناخته میشود؟
وی ادامه داد: فرد، از دو جنبه میتواند بفهمد که هنرمند است یا خیر؟ یک؛ از اتفاقات درون خودش و دو، واکنشهایی که از سوی جامعه متوجه او میشود و فرد در مییابد با داشتن یک هنر از بقیه متمایز شده و در دسته هنرمندان قرارگرفته است. سپس این دستهبندی، برای او هویت ایجاد کرده و برایش، انتظاراتی را از خود و جامعه ایجاد میکند.
این طراح گرافیک با تأکید بر اهمیت خلوت برای هنرمند گفت: خلوت، جزء ضروریات زیست هنرمندانه است؛ زیستی که به شکلی خاص، به ایجاد و خلق منجر میشود. مفهوم خلوت، یک مفهوم بسط داده شده است که برای هر کس به یک شکل و شیوه درک میشود، اما چند خاصیت اصلی هم دارد که خودا نگیختگی، نیاز به مراقبت، ایجاد حس رهایی، جداشدگی و رضایت است.
خوشکام تصریح کرد: هنرمند، با خلوت به فضایی وصل میشود که کارها در آن آسانتر، لذتبخشتر و با مفهومی دیگر است. این فضای خلوت نیاز به ایجاد و نگهداری دارد و به همین دلیل هنرمند باید به معاشرت خود با افراد دیگر و مکانهایی که میرود و... توجه داشته باشد. جریان خلق، به زندگی و زیست روزمره هنرمند وصل است و او بیش از دیگران به خلوت و اهمیت ریشهای آن نیاز دارد.
«آیا خلوت هنرمند با مسئولیت اجتماعی او در تعارض است؟» خوشکام، با پرسیدن این سؤال گفت: هر هنرمندی بر اساس دریافت شخصی خود و با توجه به جنبههای دیگری از وجودش که ممکن است اجتماعی، روانی، حسی، جغرافیایی، تاریخی و... باشد با درک خود، درک خلوت خود و کارکردی که این خلوت در خلق آثارش دارد، در اجتماع حاضر میشود و از اجتماع چیزهایی را دریافت میکند. سپس این دریافتها، درونی شده و در خلوت او به محصولی تبدیل میشود که ممکن است چندلایه با دریافت اولیه آن فاصله داشته باشد.
وی ادامه داد: اگر قبول کنیم که نخستین گام برای اصلاح اجتماع، اصلاح فرد است، مسئولیت اجتماعی یک هنرمند این میشود که خودش را بشناسد، سپس خلوت خودش را کامل کرده و در درون این خلوت زیست کند.
خوشکام خاطرنشان کرد: اگر کنشگری اجتماعی موجب مختل شدن زیست هنری هنرمند شود و او همچنان بر این گمان باشد که در حال انجام یک کار آرتیستی است، یک جای کارش ایراد دارد. کارکرد هنرمند این است که خودانگیخته رفتار کند و اساساً، هنر، چیزی است که باید به شکل خودانگیخته اتفاق بیافتد. بنابراین مراکز و نهادهایی که قصد حمایت از هنرمندان را دارند، باید به هنرمند اجازه بدهند و فضایی را برای او بسازند که این کنشگری در آن اتفاق بیفتد نه اینکه با تعریف خط مشیهای گوناگون، هنرمندان را محدود کنند.
وی ضمن انتقاد از جشنوارههایی که به اسم فرهنگسازی برگزار میشوند، اما هیچ قدمی برای فرهنگسازی بر نمیدارند، گفت: اثر یا کاری که درونی نشده، خروجی هنری ندارد و به همین دلیل تعیین خط مشی توسط نهادها، کور کننده کنشگری اجتماعی هنرمندان است. نهادها سعی میکنند خلق هنر را به هنرمند یاد بدهند و به او بگویند درباره چه کسی، چگونه حرف بزند، اما تکلیف زنبوری که از او بخواهند از چیزی غیر از گل تغذیه کند مشخص است؛ هر چه هست، عسلی تولید نخواهد شد.
این هنرمند، با تأکید بر اینکه وجه و سویه اصلی هنر، به سمت هنرمند است نه به سمت اجتماع، اظهار کرد: اتفاقی که در درون هنرمند رخ میدهد عظیمتر از بازخوردی است که از اجتماع دریافت میکند. بنابراین اگر بهعنوان هنرمند قبول کنیم که برای کنشگر اجتماعی بودن، باید از خود شروع کنیم. لازم است به خودمان توجه نشان داده و این افسانه رایج که هنرمند باید به خود و ظاهرش بیتوجه باشد را کنار بگذاریم.
خوشکام یادآور شد: هنرمند، زمانی میتواند خروجی خالص و ارزشمندی داشته باشد که در وهله اول، خودش و درون و بیرونش را بشناسد و با آن دوست شود تا بتواند به واسطه مجموعه این چیزها خلق هنرمندانه داشته باشد.
انتهای پیام
به گزارش خبرنگار ایسنا- منطقه اصفهان، محمدعلی خوشکام، در نشست «گفتگویی درباره زیست هنرمندانه؛ خلق اثر و مسئولیت اجتماعی» که عصر روز گذشته سه شنبه 18 تیرماه در خانه هنرمندان برگزار شد، اظهار کرد: وقتی فردی خودش را در دایرهای به نام «هنرمند» قرار میدهد، مجموعهای از انتظارات را با خود حمل میکند که مسئولیت اجتماعی هم یکی از این انتظارهاست، اما درست همینجا، این سؤالات پیش میآید که آیا اصلاً هنرمند مسئولیت اجتماعی دارد یا خیر؟ و هنرمند، با چه چیزی برای خودش و برای جامعه شناخته میشود؟
وی ادامه داد: فرد، از دو جنبه میتواند بفهمد که هنرمند است یا خیر؟ یک؛ از اتفاقات درون خودش و دو، واکنشهایی که از سوی جامعه متوجه او میشود و فرد در مییابد با داشتن یک هنر از بقیه متمایز شده و در دسته هنرمندان قرارگرفته است. سپس این دستهبندی، برای او هویت ایجاد کرده و برایش، انتظاراتی را از خود و جامعه ایجاد میکند.
این طراح گرافیک با تأکید بر اهمیت خلوت برای هنرمند گفت: خلوت، جزء ضروریات زیست هنرمندانه است؛ زیستی که به شکلی خاص، به ایجاد و خلق منجر میشود. مفهوم خلوت، یک مفهوم بسط داده شده است که برای هر کس به یک شکل و شیوه درک میشود، اما چند خاصیت اصلی هم دارد که خودا نگیختگی، نیاز به مراقبت، ایجاد حس رهایی، جداشدگی و رضایت است.
خوشکام تصریح کرد: هنرمند، با خلوت به فضایی وصل میشود که کارها در آن آسانتر، لذتبخشتر و با مفهومی دیگر است. این فضای خلوت نیاز به ایجاد و نگهداری دارد و به همین دلیل هنرمند باید به معاشرت خود با افراد دیگر و مکانهایی که میرود و... توجه داشته باشد. جریان خلق، به زندگی و زیست روزمره هنرمند وصل است و او بیش از دیگران به خلوت و اهمیت ریشهای آن نیاز دارد.
«آیا خلوت هنرمند با مسئولیت اجتماعی او در تعارض است؟» خوشکام، با پرسیدن این سؤال گفت: هر هنرمندی بر اساس دریافت شخصی خود و با توجه به جنبههای دیگری از وجودش که ممکن است اجتماعی، روانی، حسی، جغرافیایی، تاریخی و... باشد با درک خود، درک خلوت خود و کارکردی که این خلوت در خلق آثارش دارد، در اجتماع حاضر میشود و از اجتماع چیزهایی را دریافت میکند. سپس این دریافتها، درونی شده و در خلوت او به محصولی تبدیل میشود که ممکن است چندلایه با دریافت اولیه آن فاصله داشته باشد.
وی ادامه داد: اگر قبول کنیم که نخستین گام برای اصلاح اجتماع، اصلاح فرد است، مسئولیت اجتماعی یک هنرمند این میشود که خودش را بشناسد، سپس خلوت خودش را کامل کرده و در درون این خلوت زیست کند.
خوشکام خاطرنشان کرد: اگر کنشگری اجتماعی موجب مختل شدن زیست هنری هنرمند شود و او همچنان بر این گمان باشد که در حال انجام یک کار آرتیستی است، یک جای کارش ایراد دارد. کارکرد هنرمند این است که خودانگیخته رفتار کند و اساساً، هنر، چیزی است که باید به شکل خودانگیخته اتفاق بیافتد. بنابراین مراکز و نهادهایی که قصد حمایت از هنرمندان را دارند، باید به هنرمند اجازه بدهند و فضایی را برای او بسازند که این کنشگری در آن اتفاق بیفتد نه اینکه با تعریف خط مشیهای گوناگون، هنرمندان را محدود کنند.
وی ضمن انتقاد از جشنوارههایی که به اسم فرهنگسازی برگزار میشوند، اما هیچ قدمی برای فرهنگسازی بر نمیدارند، گفت: اثر یا کاری که درونی نشده، خروجی هنری ندارد و به همین دلیل تعیین خط مشی توسط نهادها، کور کننده کنشگری اجتماعی هنرمندان است. نهادها سعی میکنند خلق هنر را به هنرمند یاد بدهند و به او بگویند درباره چه کسی، چگونه حرف بزند، اما تکلیف زنبوری که از او بخواهند از چیزی غیر از گل تغذیه کند مشخص است؛ هر چه هست، عسلی تولید نخواهد شد.
این هنرمند، با تأکید بر اینکه وجه و سویه اصلی هنر، به سمت هنرمند است نه به سمت اجتماع، اظهار کرد: اتفاقی که در درون هنرمند رخ میدهد عظیمتر از بازخوردی است که از اجتماع دریافت میکند. بنابراین اگر بهعنوان هنرمند قبول کنیم که برای کنشگر اجتماعی بودن، باید از خود شروع کنیم. لازم است به خودمان توجه نشان داده و این افسانه رایج که هنرمند باید به خود و ظاهرش بیتوجه باشد را کنار بگذاریم.
خوشکام یادآور شد: هنرمند، زمانی میتواند خروجی خالص و ارزشمندی داشته باشد که در وهله اول، خودش و درون و بیرونش را بشناسد و با آن دوست شود تا بتواند به واسطه مجموعه این چیزها خلق هنرمندانه داشته باشد.
انتهای پیام
کپی شد