در این مطلب آمده است: سال گذشته زمانی که زمزمه ‌هایی درباره تغییر رویه در پرونده هسته ‌ای و ماجرای بر جام شنیده می‌ شد و فشار برای مذاکره دو جانبه بین ایران و آمریکا بالا گرفته و بحران ارزی نیز پیش آمده بود، عده ‌ای ترسو وحشت‌ زده ندای جنگ سر دادند تا کشور را در شرایط دشمن ‌خواسته قرار دهند و بر سر میز مذاکره وارد سازند.در این وضعیت رهبر فرزانه انقلاب طی سخنانی در جمع قشر های مختلف مردم آب روی آتش ترسو ها ریختند و درباره هرگونه تهدید نظامی علیه نظام جمهوری اسلامی بیان فرمودند: مسئله جنگ را صریحا مطرح نمی‌ کنند ؛ اما درصدد ند با اشاره و کنایه « شبح جنگ » را ایجاد و بزرگ کنند تا ملت ایران یا ترسو ها را بترسانند. جنگی رخ نخواهد داد؛ زیرا ما مثل گذشته هیچ وقت شروع‌ کننده جنگ نخواهیم بود و آمریکایی‌ ها هم حمله را آغاز نمی‌کنند ؛ چون می‌ دانند صد درصد به ضرر شان تمام خواهد شد؛ زیرا جمهوری اسلامی و ملت ایران ثابت کرده ‌اند به هر متعرضی ضربه بزرگ‌ تری وارد خواهد کرد. آن ‌ها ممکن است خیلی چیزها را نفهمند، اما احتمالا اینقدر می‌ فهمند که نتیجه تعرض به ایران را تصور و درک کنند.
حالا و در سالگرد خروج آمریکا از بر جام و بعضی اقدامات ایران در مقابل عهد شکنی ‌های آمریکا و اتحادیه اروپا، باز هم همان ترسو ها و نادان ‌های دنیای سیاست که شاید دلشان هم برای نزدیک ‌شدن به آمریکا لک زده است، بحث حمله نظامی به ایران را در فضای عمومی کشور به راه انداخته ‌اند و با رسانه‌ های غربی هم صدا شده‌ اند تا وحشت و نگرانی در بین مردم ایجاد کنند و افکار عمومی را به سمت نشستن رودررو با آمریکا سوق دهند. گرچه اگر نگاهی به تاریخ و تهدیدات پیشین به ‌ویژه در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما داشته باشیم، به پوچ ‌بودن چنین تهدیداتی پی خواهیم برد.
استفاده از اهرم نظامی برای تهدید ایران در راستای پذیرش شروط آمریکا و رژیم صهیونیستی روی میز مذاکره قدمتی به اندازه پرونده هسته ‌ای ایران دارد. شاید بیشترین شباهت با شرایط فعلی را بتوان بین سال ‌های 2008 تا 2012 مشاهده کرد که پیشرفت ایران در برنامه هسته‌ ای و اضافه‌ شدن سانتریفیوژ های جدید سبب شده بود تا تهدیدات گوناگونی علیه ایران چه به صورت سر بسته از سوی آمریکا و چه به صورت آشکار از سوی رژیم صهیونیستی علیه ایران مطرح شود که هیچ‌ کدام نتوانست ترسی به دل مردم ایران وارد کند؛ نه مانور های آمریکا و 13 کشور متحدش، نه بمب ویژه ساخته‌ شده که توانایی نفوذ در عمق 25متری زمین را داشت، نه تهدید بنیامین نتانیاهو، نخست ‌وزیر رژیم صهیونیستی که به صورت مداوم پیشرفت ایران را برای این رژیم غیرقابل تحمل اعلام می‌ کرد و بلافاصله گزینه بمباران سایت ‌های هسته‌ ای ایران را روی میز گذاشت و نه مانور های گوناگون این رژیم جعلی.
خاطرات مقامات آمریکایی در طول سال‌ های متمادی نیز نشان می‌ دهد مقامات نظامی ارتش آمریکا حتی به حمله نظامی به ایران فکر نکرده ‌اند. فشارهای نظامی مداوم در عراق و افغانستان و فرسایش نیروهای آمریکایی نیز شرایط لجستیکی چنین اقدامی را از بین می ‌برد . جالب اینجاست که رابرت گیتس، وزیر دفاع وقت آمریکا، در خاطرات خود به این نکته اشاره می‌ کند که برخی مقامات کشورها ازجمله عربستان سعودی آمریکایی ‌ها را به‌ شدت برای حمله به ایران تشویق و از اینکه درباره حمله به ایران تنها بلوف می ‌زنند ، اظهار ناراحتی می ‌کردند . در چنین شرایطی و با وجود این حقایق آشکار آمریکایی ‌ها بیشترین تلاش ممکن را برای بهره‌ گیری از این شرایط روی میز مذاکرات به خرج دادند. شاید روشن ‌ترین نمونه رضایت از وجود چنین تهدیدی را بتوان در سخنان گری سیمور، مشاور وقت کاخ سفید در امور تسلیحات کشتار جمعی، دید که به صراحت تهدید حمله نظامی رژیم صهیونیستی را ابزاری مناسب برای امتیازگیری از ایران عنوان کرد و تا زمانی که مذاکرات بر جام آغاز شد، این تهدیدات به صورت مرتب از سوی رژیم صهیونیستی تکرار شد. نگاهی به شرایط فعلی نیز نشان‌ دهنده این است که پرو پا گاندای گسترده بر سر تحرک نیروهای آمریکایی در منطقه دقیقا از جنس همان تهدیدات گذشته است؛ برای نمونه انتقال پر هیاهوی چهار فروند بمب ‌افکن بی-52 به العدید در حالی است که تا چندی پیش نیز نیرویی متشکل از شش بمب ‌افکن بی-1 در این پایگاه مستقر بود. انتقال ناو هواپیما بر به منطقه نیز دقیقا براساس یک جدول زمانی صورت گرفته و هیچ شرایط ویژه و خاصی در منطقه حاکم نیست؛ این در حالی است که برخلاف گذشته مقامات آمریکایی بارها بر این نکته تأکید کرده ‌اند که به دنبال جنگ در ایران نیستند. جمع‌ بندی تمام موارد فوق نشان می‌ دهد مطرح‌ کردن گزینه جنگ یک ابزار توخالی برای هدف قراردادن اراده مردم و فشار روی نظام برای رفتن به میز مذاکره است؛ حربه‌ ای که متأسفانه برخی ناآگاهانه برای تبلیغ آن می‌ کوشند و در مسیر دشمن قدم بر می‌ دارند . این جریان ‌ها که اتفاقا تریبون ‌های گسترده‌ ای نیز در بین رسانه ‌ها دارند، زمینه سوء ‌استفاده دشمن از این جو را فراهم می ‌کنند که البته از ذکر مصادیق آن می‌ گذریم؛ زیرا حتی نام ‌بردن از آن‌ ها شأنیتی ندارد.
در پایان می‌ توان گفت مسیر جمهوری اسلامی ایران همان است که رهبری معظم سال گذشته بر آن تأکید فرمودند؛ نه جنگ خواهد شد و نه مذاکره می ‌کنیم. آری، ایستادگی مناسب ‌ترین راهکار است؛ راهکاری که عزت ملی را به ارمغان خواهد آورد.
7141/6026/
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.