در این مطلب آمده است: چه خوب می شد اگر کاری را که شروع می کردیم با پیش بینی قبلی در همه زمینه های آن بود. به نقل روایتی در روزگار های قدیم طرار مجنونی نیت کرد تا برجی را سرقت و در جایی مخفی نماید و زمانی که آب ها از آسیاب افتاد به عنوان مسکن در آن اقامت گزیند. آن شب قبل از خواب به فکر فرو رفت که حالا فرض کنیم این بلندآوازه را هم توانستیم به واسطه ای از زمین برآورده و جابجا کنیم اما باید برای مدتی از دید مردم مخفی بماند که نیازمند مکانی عمیق و با ارتفاع زیاد است که در آن جای گیرد و چون چنین جایی را سراغ نداریم بنابراین ناچاریم قبل از سرقت چاهی کنده و آماده کنیم تا برج سرقت شده را در آن جای دهیم!
این روایت اگرچه نوعی طنز آموزشی برای کسانی به حساب می آید که نسنجیده دست به اقداماتی می زنند که پایان جز دزدیدن برج بدون داشتن چاه ندارد اما می تواند شباهت زیادی به بعضی طرح های اقتصادی بدون زیرساخت در کشور داشته باشد. بیست سال پیش زمانی که تصمیم گرفته شده بجای نصب توربین های تولید برق و ایجاد نیروگاه های متعدد در این زمینه مصرف مدیریت تا به نحوی کاهش یابد. با این تفکر بدون زیرساخت های لازم اقتصادی نهضت استفاده از وسایل کاهنده جان تازه ای گرفت و دولت وقت مصمم شده تا کارخانه های تولید لوازم خانگی را به نحوی تشویق به ساخت آنها با رعایت جدول تهیه شده علمی کند که خوشبختانه این همکاری تا حدودی صورت پذیرفت. از سویی وزارت نیرو نیز یارانه ای را برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان لامپهای LED و در ادامه LCD در نظر گرفت که انگیزه ها را در این باره مضاعف کند اما این اقدام که همانند همه برنامه های تشویقی خوش پیشواز و بد بدرقه بود نیز پس از چندی در پیچ وخم های اداری به فراموشی سپرده شد و علاوه بر تولیدکننده، مصرف کننده نیز میان زمین و هوا رها شدند تا کارخانه های چینی و وارد کنندگان محصولات روشنایی بی کیفیت و خطرناک بتواند به راحتی از آب گل آلود ماهی بگیرند.
افزایش بی رویه قیمت این لامپ که توان خرید را از جامعه می گرفت فرصت خوبی بود تا محصولات فاقد استاندارد از چین و به قیمتی تقریبا مناسب بازار را به نفع خود مصادره نماید و قراضه هایی را به آن راهی کند که نه تنها کم مصرف نبودند بلکه در مواردی خطر انفجار و ایجاد گازهای مسموم را به همراه داشت که این روند همچنان ادامه دارد! این پروسه مربوط به کشوری است که توانایی اقتصادی لازم را ازنظر منابع در اختیار دارد که بتواند با مداومت و پی گیری طرح های مؤثر و ارزشمندی را که در درازمدت با صرفه هستند نهادینه نماید اما متأسفانه علیرغم شروع خوب ادامه ای نامطلوب داشت.
امروز اما پس از 60سال عمر لامپ های هالوژنی در اروپا رو به اتمام رسیده است و دولت ها اجازه نمی دهند از آنها استفاده شود زیرا حضور این لامپ ها علاوه بر مصرف انرژی 5 برابری گازهای گلخانه ای که عامل پارگی لایه اوزون است را بشدت افزایش میدهند. پرتغال یکی از کشورهای قاره سبز است که با توجه به چالش های شدید اقتصادی و بدهی های کلان به بانک جهانی امتیازات فراوانی را برای این تغییر و عبور از لامپ های هالوژنی برای جامعه در نظر گرفته تا بتواند به جای مصرف بی رویه تولید برق خود را به یک پنجم رسانده و بالطبع همین میزان انرژی فسیلی کمتری خریداری نماید؛ اما کشور ما اگرچه شروع خوبی در این زمینه داشت ولی ادامه
آن نامطلوب بود زیرا با افزایش غیرقابل وصف قیمت لامپ های LED توانایی مالی را از مصرف کنندگان گرفتند و هیچ امتیازی برای عبور از این بحران قائل نشدند تا آحاد جامعه بازهم به سراغ همان لامپ های قدیمی پرمصرف اما ارزان بروند.
7141
این روایت اگرچه نوعی طنز آموزشی برای کسانی به حساب می آید که نسنجیده دست به اقداماتی می زنند که پایان جز دزدیدن برج بدون داشتن چاه ندارد اما می تواند شباهت زیادی به بعضی طرح های اقتصادی بدون زیرساخت در کشور داشته باشد. بیست سال پیش زمانی که تصمیم گرفته شده بجای نصب توربین های تولید برق و ایجاد نیروگاه های متعدد در این زمینه مصرف مدیریت تا به نحوی کاهش یابد. با این تفکر بدون زیرساخت های لازم اقتصادی نهضت استفاده از وسایل کاهنده جان تازه ای گرفت و دولت وقت مصمم شده تا کارخانه های تولید لوازم خانگی را به نحوی تشویق به ساخت آنها با رعایت جدول تهیه شده علمی کند که خوشبختانه این همکاری تا حدودی صورت پذیرفت. از سویی وزارت نیرو نیز یارانه ای را برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان لامپهای LED و در ادامه LCD در نظر گرفت که انگیزه ها را در این باره مضاعف کند اما این اقدام که همانند همه برنامه های تشویقی خوش پیشواز و بد بدرقه بود نیز پس از چندی در پیچ وخم های اداری به فراموشی سپرده شد و علاوه بر تولیدکننده، مصرف کننده نیز میان زمین و هوا رها شدند تا کارخانه های چینی و وارد کنندگان محصولات روشنایی بی کیفیت و خطرناک بتواند به راحتی از آب گل آلود ماهی بگیرند.
افزایش بی رویه قیمت این لامپ که توان خرید را از جامعه می گرفت فرصت خوبی بود تا محصولات فاقد استاندارد از چین و به قیمتی تقریبا مناسب بازار را به نفع خود مصادره نماید و قراضه هایی را به آن راهی کند که نه تنها کم مصرف نبودند بلکه در مواردی خطر انفجار و ایجاد گازهای مسموم را به همراه داشت که این روند همچنان ادامه دارد! این پروسه مربوط به کشوری است که توانایی اقتصادی لازم را ازنظر منابع در اختیار دارد که بتواند با مداومت و پی گیری طرح های مؤثر و ارزشمندی را که در درازمدت با صرفه هستند نهادینه نماید اما متأسفانه علیرغم شروع خوب ادامه ای نامطلوب داشت.
امروز اما پس از 60سال عمر لامپ های هالوژنی در اروپا رو به اتمام رسیده است و دولت ها اجازه نمی دهند از آنها استفاده شود زیرا حضور این لامپ ها علاوه بر مصرف انرژی 5 برابری گازهای گلخانه ای که عامل پارگی لایه اوزون است را بشدت افزایش میدهند. پرتغال یکی از کشورهای قاره سبز است که با توجه به چالش های شدید اقتصادی و بدهی های کلان به بانک جهانی امتیازات فراوانی را برای این تغییر و عبور از لامپ های هالوژنی برای جامعه در نظر گرفته تا بتواند به جای مصرف بی رویه تولید برق خود را به یک پنجم رسانده و بالطبع همین میزان انرژی فسیلی کمتری خریداری نماید؛ اما کشور ما اگرچه شروع خوبی در این زمینه داشت ولی ادامه
آن نامطلوب بود زیرا با افزایش غیرقابل وصف قیمت لامپ های LED توانایی مالی را از مصرف کنندگان گرفتند و هیچ امتیازی برای عبور از این بحران قائل نشدند تا آحاد جامعه بازهم به سراغ همان لامپ های قدیمی پرمصرف اما ارزان بروند.
7141
کپی شد