در این مطلب آمده است: از آنجایی که انقلاب ملت ایران اسلامی پس از قرن ها توانسته است اسلام را احیا کند و پرچم اسلام را به اهتزاز درآورد، در چهلمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و به منظور یادآوری و هشدار به کسانی که در لباس مسئولیت و مدیریت قرار گرفته اند و گاه غفلت هایی دارند و از طرفی با در نظر گرفتن اینکه دشمنان نیز هر روز از راه و روزنه ای برای آسیب رسانی وارد می شوند، چند مورد آسیب زا را از نگاه امام (ره) مرور میکنیم . معمار و بنیانگذار جمهوری اسلامی عواملی را که می توانند برای اسلام و انقلاب اسلامی آسیب زا باشند و آن را از پای در آورند، برشمرده اند تا با مراقبت همیشگی مردم و مسئولان درخت انقلاب اسلامی راه تعالی و کمال را بپیماید و به اهداف نزدیک و نزدیک تر شود؛ از آن جمله اند:
1-تفرقه
امام خمینی ایران را به لحاظ ساختاری مستعد تفرقه دانسته و زمینه هایی چون وجود قبایل و عشایر مختلف، موقعیت جغرافیایی، تنوع زبانی، تنوع مذهبی و درنهایت تنوع خاستگاه روشنفکری یعنی وجود حوزه و دانشگاه را از عوامل تفرقه به شمار آورده اند؛ از این رو به اعتقاد امام عواملی چون ملیت، زبان و وحدت مکانی نمی توانند به عنوان محورهای اتحاد مورد تأکید قرار گیرند و به جای آنها «اسلامی بودن»، آن هم در مفهومی عام و در سطحی فراتر از تفسیرهای فرقه ای می تواند عامل انسجام ایران باشد. تفسیر امام از اسلام اقرار به کلمه « لا اله الا اللّه » و داشتن قبله واحد یعنی ارزش های فرا فرقه ای است:
« مسلمان ها که اهل حق هستند، قرآن کتاب آنهاست، کعبه قبله آنهاست، کسانی که به اسلام ایمان آورده اند و به حق ایمان آورده اند در این حق خودشان مجتمع باشند و نگذارند این باطل ها که در باطل خودشان می خواهند مجتمع بشوند، آن ها پیروز بشوند . » (صحیفه نور، ج 13، ص 48)
«... امیدوارم تمام برادر های ما در اطراف ایران، چه برادر های اهل سنت چه برادر های اهل تشیع و تمام کسانی که در این ملت هستند از اقلیت های مذهبی، همه با هم مجتمع باشند تا اینکه رفاه همه مسلمان ها و همه کسانی که در کشور اسلامی سکونت دارند، حاصل بشود.» (صحیفه نور، ج 13، ص 27) در حکومت انسانی و حکومت عدل حتی بدون داشتن دین واحد نیز می توان با منطق گفت و گو به تفاهم رسید: «ما اگر اختلاف سلیقه داریم، اختلاف بینش داریم، باید بنشینیم و با هم در یک محیط آرام صحبت و مسائل خودمان را حل کنیم، با تفاهم مسائل را حل کنیم؛ نه اینکه جبهه گری کنیم؛ یکی یک طرف بایستد با دار و دسته خودش و یکی یک طرف دیگر بایستد با دار و دسته خودش و کوشش کنند در تضعیف یکدیگر و کوشش کنند در تضعیف کشور اسلامی... شماها اگر مسلم هستید، با احکام اسلام عمل کنید و اگر خدای نخواسته تعهد اسلامی را قبول ندارید، با دید سیاسی مسائل را حل کنید.» (همان، ج 14، ص 38)
«من باز تأکید می کنم اگر سران با هم خوب باشند، این کشور صدمه نمی بیند؛ اگر صدمه ای این کشور ببیند از اختلاف سران است. همان طور که شارع مقدس فرموده، باید دولت، مجلس و قوه قضائیه احساس کنند یک تکلیف دارند و آن اینکه اختلاف نداشته باشند.» (همان، ج 18، ص 57)
2- ارائه چهره طاغوتی از حکومت
امام خمینی معتقد بود انقلاب ایران به لحاظ ماهوی از سایر انقلاب های دنیا متمایز است و وجه تمایز آن، اسلامی بودن آن است. همان گونه که در تعریف طاغوت از دیدگاه امام اشاره شد، هر حکومتی که محتوای آن اسلامی نباشد، طاغوت است؛ خواه متولیان آن از پهلوی باشند یا دیگران:
«الآن ما همه مکلفیم حالایی که جمهوری اسلامی شد، ما هم اسلامی باشیم؛ اگر بنا شد جمهوری اسلامی باشد، اما ما دیگر اسلامی نباشیم، حکومت اسلام نیست. اگر بنا شد جمهوری اسلامی باشد، پاسبان هایش اسلامی نباشند، خدای نخواسته دادگاه هایش اسلامی نباشند، وزارتخانه هایش اسلامی نباشند، این حکومت طاغوتی است به اسم اسلام، همان طاغوت است.» (همان، ج 8، ص 4)
امام خمینی از تبدیل شدن جمهوری اسلامی به حکومت طاغوتی نگران بودند و آن را یکی از آسیب های عمده انقلاب برشمردند : « اگر اعمال ما طاغوتی باشد، برای خود باشد، نه برای ملت، دعوا بکنیم سر خودمان، نه برای مصالح ملت، این همان طاغوت است.» (همان، ج 13، ص 75)
3- ارائه چهره واژگونه از اسلام
علی (ع) می فرمایند: «و لبس الإسلام لبس الفرو مقلوباً »؛ «مردم اسلام را به تن می کنند، ولی آنچنان که پوستین را وارونه به تن می کنند .» (نهجالبلاغه، ترجمه و شرح فیض الاسلام، خطبه 17، ص 324)
ممکن است محتوای حکومتی به ظاهر اسلامی باشد، ولی چهرهای که از اسلام ارائه می شود چنان واژگونه و به دور از واقعیت باشد که دل های پاک و توده مردمان به آن رغبت نکنند؛ زیرا مفروض امام خمینی این است که اگر اسلام واقعی به مردم ارائه شود، همه دنیا آن را می پذیرند. وارونه نشان دادن چهره اسلام، یکی از آسیب های تهدید کننده نظام اسلامی است که امام درباره آن هشدار میدادند و این هشدار بیشتر متوجه کسانی است که مسئولیت امور مردم را به عهده می گیرند:
«اگر روحانیون که در رأس جامعه هستند روی موازین و مقررات به طور دقیق عمل نکنند، اگر دولت به طور دقیق عمل نکند... و اعمال شان را تطبیق ندهند با اسلام، یک صورت قبیحی از اسلام در خارج منعکس می شود... الآن یک تکلیف بسیار بزرگی به عهده همه ماست، من یک طلبه هستم این تکلیف را دارم، آقایان [روحانیون] این تکلیف را دارند، سایر قشرها هم دارند که کوشش کنیم وجهه اسلام را آن طور که هست نمایش بدهیم، نه آن طور که خلفایی مثل معاویه و یزید... جلوه می دادند... و اسباب این می شد که یک وقت وجهه اسلام را در دنیا دگرگون کنند.» (صحیفه نور، ج 7، ص 33)
4-سوء استفاده از آزادی
یکی از چهار ستون نظام اسلامی در اندیشه امام، «آزادی» است. هر حکومتی که میل به استبداد کند، طاغوت است؛ زیرا خلاف موازین اسلامی عمل کرده است: «اسلام به ما اجازه نداده است دیکتاتوری بکنیم. ما تابع آرای ملت هستیم. ملت ما هر طوری رأی داد، ما هم از آن تبعیت می کنیم. ما حق نداریم، خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام به ما حق نداده است به ملت مان یک چیزی را تحمیل کنیم.» (همان)
7141/6026/
1-تفرقه
امام خمینی ایران را به لحاظ ساختاری مستعد تفرقه دانسته و زمینه هایی چون وجود قبایل و عشایر مختلف، موقعیت جغرافیایی، تنوع زبانی، تنوع مذهبی و درنهایت تنوع خاستگاه روشنفکری یعنی وجود حوزه و دانشگاه را از عوامل تفرقه به شمار آورده اند؛ از این رو به اعتقاد امام عواملی چون ملیت، زبان و وحدت مکانی نمی توانند به عنوان محورهای اتحاد مورد تأکید قرار گیرند و به جای آنها «اسلامی بودن»، آن هم در مفهومی عام و در سطحی فراتر از تفسیرهای فرقه ای می تواند عامل انسجام ایران باشد. تفسیر امام از اسلام اقرار به کلمه « لا اله الا اللّه » و داشتن قبله واحد یعنی ارزش های فرا فرقه ای است:
« مسلمان ها که اهل حق هستند، قرآن کتاب آنهاست، کعبه قبله آنهاست، کسانی که به اسلام ایمان آورده اند و به حق ایمان آورده اند در این حق خودشان مجتمع باشند و نگذارند این باطل ها که در باطل خودشان می خواهند مجتمع بشوند، آن ها پیروز بشوند . » (صحیفه نور، ج 13، ص 48)
«... امیدوارم تمام برادر های ما در اطراف ایران، چه برادر های اهل سنت چه برادر های اهل تشیع و تمام کسانی که در این ملت هستند از اقلیت های مذهبی، همه با هم مجتمع باشند تا اینکه رفاه همه مسلمان ها و همه کسانی که در کشور اسلامی سکونت دارند، حاصل بشود.» (صحیفه نور، ج 13، ص 27) در حکومت انسانی و حکومت عدل حتی بدون داشتن دین واحد نیز می توان با منطق گفت و گو به تفاهم رسید: «ما اگر اختلاف سلیقه داریم، اختلاف بینش داریم، باید بنشینیم و با هم در یک محیط آرام صحبت و مسائل خودمان را حل کنیم، با تفاهم مسائل را حل کنیم؛ نه اینکه جبهه گری کنیم؛ یکی یک طرف بایستد با دار و دسته خودش و یکی یک طرف دیگر بایستد با دار و دسته خودش و کوشش کنند در تضعیف یکدیگر و کوشش کنند در تضعیف کشور اسلامی... شماها اگر مسلم هستید، با احکام اسلام عمل کنید و اگر خدای نخواسته تعهد اسلامی را قبول ندارید، با دید سیاسی مسائل را حل کنید.» (همان، ج 14، ص 38)
«من باز تأکید می کنم اگر سران با هم خوب باشند، این کشور صدمه نمی بیند؛ اگر صدمه ای این کشور ببیند از اختلاف سران است. همان طور که شارع مقدس فرموده، باید دولت، مجلس و قوه قضائیه احساس کنند یک تکلیف دارند و آن اینکه اختلاف نداشته باشند.» (همان، ج 18، ص 57)
2- ارائه چهره طاغوتی از حکومت
امام خمینی معتقد بود انقلاب ایران به لحاظ ماهوی از سایر انقلاب های دنیا متمایز است و وجه تمایز آن، اسلامی بودن آن است. همان گونه که در تعریف طاغوت از دیدگاه امام اشاره شد، هر حکومتی که محتوای آن اسلامی نباشد، طاغوت است؛ خواه متولیان آن از پهلوی باشند یا دیگران:
«الآن ما همه مکلفیم حالایی که جمهوری اسلامی شد، ما هم اسلامی باشیم؛ اگر بنا شد جمهوری اسلامی باشد، اما ما دیگر اسلامی نباشیم، حکومت اسلام نیست. اگر بنا شد جمهوری اسلامی باشد، پاسبان هایش اسلامی نباشند، خدای نخواسته دادگاه هایش اسلامی نباشند، وزارتخانه هایش اسلامی نباشند، این حکومت طاغوتی است به اسم اسلام، همان طاغوت است.» (همان، ج 8، ص 4)
امام خمینی از تبدیل شدن جمهوری اسلامی به حکومت طاغوتی نگران بودند و آن را یکی از آسیب های عمده انقلاب برشمردند : « اگر اعمال ما طاغوتی باشد، برای خود باشد، نه برای ملت، دعوا بکنیم سر خودمان، نه برای مصالح ملت، این همان طاغوت است.» (همان، ج 13، ص 75)
3- ارائه چهره واژگونه از اسلام
علی (ع) می فرمایند: «و لبس الإسلام لبس الفرو مقلوباً »؛ «مردم اسلام را به تن می کنند، ولی آنچنان که پوستین را وارونه به تن می کنند .» (نهجالبلاغه، ترجمه و شرح فیض الاسلام، خطبه 17، ص 324)
ممکن است محتوای حکومتی به ظاهر اسلامی باشد، ولی چهرهای که از اسلام ارائه می شود چنان واژگونه و به دور از واقعیت باشد که دل های پاک و توده مردمان به آن رغبت نکنند؛ زیرا مفروض امام خمینی این است که اگر اسلام واقعی به مردم ارائه شود، همه دنیا آن را می پذیرند. وارونه نشان دادن چهره اسلام، یکی از آسیب های تهدید کننده نظام اسلامی است که امام درباره آن هشدار میدادند و این هشدار بیشتر متوجه کسانی است که مسئولیت امور مردم را به عهده می گیرند:
«اگر روحانیون که در رأس جامعه هستند روی موازین و مقررات به طور دقیق عمل نکنند، اگر دولت به طور دقیق عمل نکند... و اعمال شان را تطبیق ندهند با اسلام، یک صورت قبیحی از اسلام در خارج منعکس می شود... الآن یک تکلیف بسیار بزرگی به عهده همه ماست، من یک طلبه هستم این تکلیف را دارم، آقایان [روحانیون] این تکلیف را دارند، سایر قشرها هم دارند که کوشش کنیم وجهه اسلام را آن طور که هست نمایش بدهیم، نه آن طور که خلفایی مثل معاویه و یزید... جلوه می دادند... و اسباب این می شد که یک وقت وجهه اسلام را در دنیا دگرگون کنند.» (صحیفه نور، ج 7، ص 33)
4-سوء استفاده از آزادی
یکی از چهار ستون نظام اسلامی در اندیشه امام، «آزادی» است. هر حکومتی که میل به استبداد کند، طاغوت است؛ زیرا خلاف موازین اسلامی عمل کرده است: «اسلام به ما اجازه نداده است دیکتاتوری بکنیم. ما تابع آرای ملت هستیم. ملت ما هر طوری رأی داد، ما هم از آن تبعیت می کنیم. ما حق نداریم، خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام به ما حق نداده است به ملت مان یک چیزی را تحمیل کنیم.» (همان)
7141/6026/
کپی شد