در این مطلب با اشاره به بخشی از اصل چهل و سوم قانون اساسی آمده است: « برای تأمین استقلال اقتصادی جامعه و ریشه کن کردن فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد ،با حفـظ آزادگی او ، اقتصاد جمهوری اسلامی ایران براساس ضوابط زیر استوار می شود : .1تأمین نیازهای اساسی: مسکن ، خوراک ، پوشاک ،بهداشت ، درمان ، آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه». ... و در اصل سی ام قانون اساسی هم می خوانیم: « دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم آورد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خود کفایی کشوربه طور رایگان گسترش دهد».اما سالها است که با شکل گیری مدارس غیر انتفاعی و غیـر دولتی در اشکال مختلف ، بخش اعظمی از بار آموزش و پرورش و هزینه های آن بر دوش مردم و خانواده ها نهاده شده است .
مدارسی که برخی از معلمانش فاقد سوابق آموزشی و فاقد تحصیلات مرتبط با آموزش و پـرورش هستند و در نتیجه آنچه که مشهود است کم
رنگ شدن آموزش در کلاس درس و سوق دادن اکثر تکالیف و وظایف آموزشی به خانه دانش آموزان است . به این قصه پر غصه باید کتـاب های
کمک آموزشی را هم افزود .استفاده از کتابهای کمک آموزشی شاید برای کنکوری ها موثر و مفید باشد اما برای دانش آموزانی که در ابتدای تعلیم و تربیت هستند و باید فراگیری دروس را متناسب با سر فصل های مصوب آموزش و پرورش بیاموزند کاری عبث ، اشتباه و خسته کننده است.
بدیهی است اگر برخی معلمان مقطع ابتدایی در مدارس مذکور به وظیفه خود در چهارچوب تدریس کتاب های درسی هر پایه عمل کنند
ضرورتی به بهره گیری از کتاب های کمک آموزشی نیست. کتاب هایی که بیشتر به منافع مادی منتشر کنندگانش سود می رساند تا در عرصه تعلیم و تربیت به دانش آموزان بار علمی بیافزاید. واقعاً دو سه دهه قبل که از مدارس غیر دولتی و کتاب های کمک آموزشی خبری نبود مگر دانش آموزان باسواد نمی شدند ؟ الفبای فارسی و جمع و تفریق و تقسیم و علوم و هنر و نقاشی و ورزش و ... را نمی آموختند؟ نهایتاً برخی از دروس در بازنگری کتب تغییر کرده است یا کم و زیاد شده است و اما اکنون دانش آموز دوره ابتدایی به محض ورود به منزل ابتدا باید تکالیفی که در مدرسه انجام می شده است را انجام دهد و در ادامه با بی حوصلگی و خستگی سراغ کتاب های کمک آموزشی برود که البته به اجبار به دانش آموز تحمیل و فروخته می شود .
شاید بد نیست مسئولان آموزش و پرورش کمی از اتاق هایشان خارج شده و بدون اطلاع قبلی و بصورت سر زده راهی مدارسی شوند که چنین وضعیتی در آنها حاکم است . بیچاره فرزندان ما که امروز در خدمت مافیای تولید و نشر کتاب های کمک آموزشی غیر ضرور قرار گرفته اند
و در سیستم آموزش و پرورش هم اراده ای برای مقابله با این اوضاع نگران کننده مشاهده نمی شود . هر چند شخص آقای وزیر بارها از فعالیت این مافیا در بخش کنکور ابراز نگرانی کرده اند و یا اخیراً بر لزوم در پیش رفتن رویکرد مهارت آموزی با دانش آموزان تاکید داشته اند و بنا شده برای پایه های اول تا سوم ابتدایی مشق و تکلیف شب ارائه نشود ولی باید دید در مدارس چقدر به این رویکرد و سیاست درست ، پایبند خواهند بود .
در هر حال با آنچه که در برخی مدارس غیرانتفاعی برای بکار گیری معلم با هر مدرک تحصیلی و بدون سوابق بالای تدریس در آموزش و پرورش مشاهده می شود امید چندانی به فراگیری علوم مختلف در حد و حدود دوره ابتدایی نیست .حقیقت این است که کلاس های دوره ابتدایی در مدارس دولتی دارای حدود 30دانش آموز است که معلم تنها فرصت می کند در هیا هوی تراکم بالای جمعیت کلاس به تدریس دروس بپردازد و بدلیل همان تراکم کلاس شاید امکان پرسش از هر دانش آموز برای هر درس فراهم نباشد چرا که فرصت نخواهد کرد یک درس را ازهر 30دانش آموز بپرسد .
در عیـن حال امکان انجام تکالیف و کار در کلاس موجود در کتاب ها نیز کم اســت .در مقابل برخی مدارس غیرانتفاعی با مثـال 10نفردانش آموز هم همین وضعیت را دارند . با اینکه در غیرانتفاعی از نظر تراکم یک سوم مدرسه دولتی دانش آموز وجود دارد و در عین حال چیزی حدود 30تا 40میلیون ریال هزینه تحصیل یک دانش آموز نیز دریافت شده است و بطور طبیعی فرصت بیشتری برای مرور درس ، انجام تکالیف و پرسش از دانش آموزان در مدرسه غیر انتفاعـی وجود دارد اما همچنان بار عظیم کار بر عهده خانواده ها است .تقریباً تمامی تکالیفی که باید در کلاس انجام شود به همراه تکالیف کتاب های کمک آموزشی به داخل منازل منتقل می شود .
ای کاش آنهایـی کـه مسئولیتی در آموزش و پرورش دارند کمی هم به فکر آینده این مملکت بودند که چه کسانی امروز در برخی مدارس غیرانتفاعی مسئولیت تعلیم و تربیت فرزندان را برعهده دارند و در نهایت چه کسانی را تحویل جامعه خواهند داد !! مبادا توجه بیش از پیش ما به مادیات و اقتصاد و پست و مقام ما را از تعلیم و تربیت صحیح فرزندان این کشور غافل کند .
7141/6026/
مدارسی که برخی از معلمانش فاقد سوابق آموزشی و فاقد تحصیلات مرتبط با آموزش و پـرورش هستند و در نتیجه آنچه که مشهود است کم
رنگ شدن آموزش در کلاس درس و سوق دادن اکثر تکالیف و وظایف آموزشی به خانه دانش آموزان است . به این قصه پر غصه باید کتـاب های
کمک آموزشی را هم افزود .استفاده از کتابهای کمک آموزشی شاید برای کنکوری ها موثر و مفید باشد اما برای دانش آموزانی که در ابتدای تعلیم و تربیت هستند و باید فراگیری دروس را متناسب با سر فصل های مصوب آموزش و پرورش بیاموزند کاری عبث ، اشتباه و خسته کننده است.
بدیهی است اگر برخی معلمان مقطع ابتدایی در مدارس مذکور به وظیفه خود در چهارچوب تدریس کتاب های درسی هر پایه عمل کنند
ضرورتی به بهره گیری از کتاب های کمک آموزشی نیست. کتاب هایی که بیشتر به منافع مادی منتشر کنندگانش سود می رساند تا در عرصه تعلیم و تربیت به دانش آموزان بار علمی بیافزاید. واقعاً دو سه دهه قبل که از مدارس غیر دولتی و کتاب های کمک آموزشی خبری نبود مگر دانش آموزان باسواد نمی شدند ؟ الفبای فارسی و جمع و تفریق و تقسیم و علوم و هنر و نقاشی و ورزش و ... را نمی آموختند؟ نهایتاً برخی از دروس در بازنگری کتب تغییر کرده است یا کم و زیاد شده است و اما اکنون دانش آموز دوره ابتدایی به محض ورود به منزل ابتدا باید تکالیفی که در مدرسه انجام می شده است را انجام دهد و در ادامه با بی حوصلگی و خستگی سراغ کتاب های کمک آموزشی برود که البته به اجبار به دانش آموز تحمیل و فروخته می شود .
شاید بد نیست مسئولان آموزش و پرورش کمی از اتاق هایشان خارج شده و بدون اطلاع قبلی و بصورت سر زده راهی مدارسی شوند که چنین وضعیتی در آنها حاکم است . بیچاره فرزندان ما که امروز در خدمت مافیای تولید و نشر کتاب های کمک آموزشی غیر ضرور قرار گرفته اند
و در سیستم آموزش و پرورش هم اراده ای برای مقابله با این اوضاع نگران کننده مشاهده نمی شود . هر چند شخص آقای وزیر بارها از فعالیت این مافیا در بخش کنکور ابراز نگرانی کرده اند و یا اخیراً بر لزوم در پیش رفتن رویکرد مهارت آموزی با دانش آموزان تاکید داشته اند و بنا شده برای پایه های اول تا سوم ابتدایی مشق و تکلیف شب ارائه نشود ولی باید دید در مدارس چقدر به این رویکرد و سیاست درست ، پایبند خواهند بود .
در هر حال با آنچه که در برخی مدارس غیرانتفاعی برای بکار گیری معلم با هر مدرک تحصیلی و بدون سوابق بالای تدریس در آموزش و پرورش مشاهده می شود امید چندانی به فراگیری علوم مختلف در حد و حدود دوره ابتدایی نیست .حقیقت این است که کلاس های دوره ابتدایی در مدارس دولتی دارای حدود 30دانش آموز است که معلم تنها فرصت می کند در هیا هوی تراکم بالای جمعیت کلاس به تدریس دروس بپردازد و بدلیل همان تراکم کلاس شاید امکان پرسش از هر دانش آموز برای هر درس فراهم نباشد چرا که فرصت نخواهد کرد یک درس را ازهر 30دانش آموز بپرسد .
در عیـن حال امکان انجام تکالیف و کار در کلاس موجود در کتاب ها نیز کم اســت .در مقابل برخی مدارس غیرانتفاعی با مثـال 10نفردانش آموز هم همین وضعیت را دارند . با اینکه در غیرانتفاعی از نظر تراکم یک سوم مدرسه دولتی دانش آموز وجود دارد و در عین حال چیزی حدود 30تا 40میلیون ریال هزینه تحصیل یک دانش آموز نیز دریافت شده است و بطور طبیعی فرصت بیشتری برای مرور درس ، انجام تکالیف و پرسش از دانش آموزان در مدرسه غیر انتفاعـی وجود دارد اما همچنان بار عظیم کار بر عهده خانواده ها است .تقریباً تمامی تکالیفی که باید در کلاس انجام شود به همراه تکالیف کتاب های کمک آموزشی به داخل منازل منتقل می شود .
ای کاش آنهایـی کـه مسئولیتی در آموزش و پرورش دارند کمی هم به فکر آینده این مملکت بودند که چه کسانی امروز در برخی مدارس غیرانتفاعی مسئولیت تعلیم و تربیت فرزندان را برعهده دارند و در نهایت چه کسانی را تحویل جامعه خواهند داد !! مبادا توجه بیش از پیش ما به مادیات و اقتصاد و پست و مقام ما را از تعلیم و تربیت صحیح فرزندان این کشور غافل کند .
7141/6026/
کپی شد