دراین مطلب آمده است: روند تصمیمات سیاست خارجی آمریکا نشان دهنده عزم جدی ترامپ برای ضربه زدن به ایران است. خروج از بر جام شاید در ابتدا اقدامی نمایشی از سوی وی تلقی می شد، اما پیگیری و اجرای تحریم هایی که خود ، آن را بی سابقه ترین فشارهای اقتصادی نامیده است ، بیانگر اجرای سناریوی از پیش طراحی شده است.
نکته جالب اینجاست که ترامپ در حرکت اخیر خود در مورد محدود سازی فروش نفت ایران و رساندن آن به صفر، سر رسید زمانی مشخص شده ای را تا «13 آبان» تعیین کرده است.
چهارم نوامبر زمانی است که آمریکا برای خریداران نفت ایران مشخص کرده تا نیاز خود را از دیگر تولید کنندگان تامین نمایند . نکته جالب اینجاست که 13 آبان در تقویم ایران مصادف است با روز مبارزه با استکبار جهانی و تسخیر سفارت آمریکا در سال 58 توسط نیروهای انقلابی.
در شرایطی که رئیس جمهور و وزارت امورخارجه آمریکا سعی دارند این تحریم ها را برای ایران فلج کننده جلوه دهند، رئیس جمهور و مسئولین اقتصادی کشور تاکید دارند آمریکا عملا تمام کاری که می توانسته در 13 آبان انجام دهد را تا اکنون اجرایی کرده و عملا 13 آبان محدودیت شدیدی برای ایران رقم نخواهد خورد.
باید گفت ترامپ اگرچه به زعم برخی سیاستمدار قابلی نیست ، اما شومن ماهری بوده و همواره سعی کرده از حواشی به عنوان نقطه اتکای خود برای پیروز جلوه دادن تصمیماتش استفاده کند . به نظر می رسد او می خواهد انتخاب چنین روزی برای قطع خرید نفت ایران درجهان را به منزله تلافی ماجرای گروگان گیری جلوه دهد و خود را قهرمان و پیروز میدان معرفی نماید.
متاسفانه فضای داخلی کشورمان نیز به گونه ای درحال حرکت است که شرایط را برای موفقیت بازی ترامپ مساعد ساخته است. اگرچه نمی توان تاثیر روانی تحریم ها و قطع روابط تجاری با شرکت های خارجی را بر هرج و مرج بازار و اقتصاد داخلی نادیده گرفت. اما کنترل و مدیریت اقتصاد داخلی موضوعی نیست که صرفاً بتوان به گردن کارشکنی آمریکا و متحدانش انداخت. درگیری سیاسی و تخریب های جناحی امروز خود را در پشت نابسامانی های اقتصادی پنهان کرده اند و علاوه بر تضعیف توان مدیریت اجرایی، زمینه را برای موج سواری معاندان و فرصت طلبان فراهم ساخته اند. اما در 13 آبان چه اتفاقی خواهد افتاد؟اگر ادبیات تحریمی آمریکا مورد نظر باشد قطعا ارزیابی ما با موضوعی که قرار است با تصمیم ترامپ در چند روز آینده براساس اقدامات 180 روزه وزارت خزانه آمریکا اتفاق بیافتد اتفاق بیافتد متفاوت خواهد بود، اما اگر بخواهیم موضوع را براساس مدیریت مقابلهای تحریمها ارزیابی کنیم باید گفت که اگر توانسته باشیم قبل از طی 180 روزی که ترامپ اعلام کرده بود تحریمهای قبلی را باز خواهد گرداند، مدیریت درونزا برای مقابله با تحریمها را آمادهسازی کرده و زیرساختهای لازم برای مقابله امواج اثر عمیق تحریمها در اقتصاد ملی را ایجاد کنیم، به نظر میرسد شرایط میتواند تفاوت بسیار معناداری با وضعیت مورد نظر آمریکا داشته باشد. ارزیابی اولیه این است که اثرگذاری تحریم هایی آمریکا طی 40 سال گذشته با اثرگذاری این تحریم ها طی 1 سال گذشته متفاوت است. کما اینکه اثرگذاری تحریم هایی که در چند روز گذشته انجام شد هم متفاوت خواهد بود. زمانی ما براساس اقدامات تهاجمی آمریکا درحال ارزیابی تحریمها هستیم، در اینجا قطعا یک اثر رسانهای در فضای عمومی مردم دارد که شروع تحریم ها این اثر را داشته است اما یک اثر وضعی و ساختاری در حوزه اقتصاد بینالمللی خواهد داشت که براین اساس اگر قرار باشد ما در صادرات نفتمان مشکلی پیدا کنیم باید برای کشوری مانند هند مشکل ایجاد شود و مشخصا هند با آمریکایی ها توافق کند که با آغاز تحریمها از 5 نوامبر آنها را استثناء کنند، کما اینکه هندیها، کرهایها و حتی ژاپنیها هرکدام مذاکراتی را در این خصوص انجام دادند و هر کدام هم توانستهاند یک استثنائاتی را از آمریکا بگیرند و برهمین اساس با ایران قراردادهایی را امضاء کردند. کما اینکه مدتی پیش اعلام رسمی شد سفارش نفت نوامبر چین و هند انجام شده است. مقابله ای که در 90 روز اول تحریم های آمریکایی ها شروع شد برخی از اثرگذاری ها را داشت که اثرگذاری آن در تلاطم نظام ارزی، تلاطم در تامین اسکناس و چه بسا چالش بزرگی مانند از دست رفتن ارزش پول ملی خود را نشان داد؛ هرچند بخش بزرگی از این تلاطم به تحریمها باز می گردد ولی بخش بزرگتری از آن به عدم مقابله موثر برای تعیین وضعیت عواملی که میتوانند به تامین و یا تعدیل اثرگذری تحریمها کمک کنند مربوط میشود؛ در این شرایط به نظر میرسد باید برای ادبیات تحریمی آمریکا در 5 نوامبر یک تفاوت فاحشی را نسبت به قبل قائل شویم و بالاخره از روز 5 نوامبر یک سری از فشارها ایجاد خواهد شد. البته باید گفت مهمترین چیزی که در دوره اول تحریم ها فرض می شد که اعمال خواهند شد، تحریم ها در خصوص موضوعات دلاری، ریالی، اعتبارات بانکی، معاملات فولادی و امثال آن بود اما دوره دوم تحریمها بیشتر به حوزه مدیریت ریسک و درآمد کشور باز میگردد.در شرایطی که دوره اول تحریم ها منابع کشور را تحت تحریم قرار میداد و دست ایرانی ها را برای استفاده از وضع موجود میبست، تحریم های دور دوم سعی میکند از تامین منابع جلوگیری کند.
وقتی مردم نتوانند از منابع خود استفاده کنند به سمت سرمایه هایشان میروند و وقتی نتوانند از پول خود استفاده کنند می روند به دنبال اینکه از یک جای دیگر قرض کنند، خیلی ساده این مساله این میشود که تحریم های اولیه سعی میکرد از استفاده افراد از وضع موجود جلوگیری کند و مثلا نتوانند اقلام و کالاهای مورد نیاز خود را برای شرایط پایدار ذخیره سازی کنند، نقدینگی را دچار چالش میکرد اما مرحله دوم سعی میکند منابع نقدشونده را دچار چالش کند، اثرگذاری هر دو هم یکی است. مثلا درآمدهای نقدی و ارزی را به چالش میکشد تا در مرحله اول مردم نتوانند از وضع موجود برای ذخیرهسازی و نهایتا در پایان 180 روز هم نتوانند از سرمایههای خود برای تامین منابع جدید استفاده کنند؛ این موضوع به شکل کلی است و خروجی هر دو این رژیمی هایی که از تحریم ها حاصل میشود جلوگیری از افزایش سرمایه و از طرفی ایجاد یک محیط ناامنی روانی به منظور خروج سرمایه از کشور است.
7141/6026/
نکته جالب اینجاست که ترامپ در حرکت اخیر خود در مورد محدود سازی فروش نفت ایران و رساندن آن به صفر، سر رسید زمانی مشخص شده ای را تا «13 آبان» تعیین کرده است.
چهارم نوامبر زمانی است که آمریکا برای خریداران نفت ایران مشخص کرده تا نیاز خود را از دیگر تولید کنندگان تامین نمایند . نکته جالب اینجاست که 13 آبان در تقویم ایران مصادف است با روز مبارزه با استکبار جهانی و تسخیر سفارت آمریکا در سال 58 توسط نیروهای انقلابی.
در شرایطی که رئیس جمهور و وزارت امورخارجه آمریکا سعی دارند این تحریم ها را برای ایران فلج کننده جلوه دهند، رئیس جمهور و مسئولین اقتصادی کشور تاکید دارند آمریکا عملا تمام کاری که می توانسته در 13 آبان انجام دهد را تا اکنون اجرایی کرده و عملا 13 آبان محدودیت شدیدی برای ایران رقم نخواهد خورد.
باید گفت ترامپ اگرچه به زعم برخی سیاستمدار قابلی نیست ، اما شومن ماهری بوده و همواره سعی کرده از حواشی به عنوان نقطه اتکای خود برای پیروز جلوه دادن تصمیماتش استفاده کند . به نظر می رسد او می خواهد انتخاب چنین روزی برای قطع خرید نفت ایران درجهان را به منزله تلافی ماجرای گروگان گیری جلوه دهد و خود را قهرمان و پیروز میدان معرفی نماید.
متاسفانه فضای داخلی کشورمان نیز به گونه ای درحال حرکت است که شرایط را برای موفقیت بازی ترامپ مساعد ساخته است. اگرچه نمی توان تاثیر روانی تحریم ها و قطع روابط تجاری با شرکت های خارجی را بر هرج و مرج بازار و اقتصاد داخلی نادیده گرفت. اما کنترل و مدیریت اقتصاد داخلی موضوعی نیست که صرفاً بتوان به گردن کارشکنی آمریکا و متحدانش انداخت. درگیری سیاسی و تخریب های جناحی امروز خود را در پشت نابسامانی های اقتصادی پنهان کرده اند و علاوه بر تضعیف توان مدیریت اجرایی، زمینه را برای موج سواری معاندان و فرصت طلبان فراهم ساخته اند. اما در 13 آبان چه اتفاقی خواهد افتاد؟اگر ادبیات تحریمی آمریکا مورد نظر باشد قطعا ارزیابی ما با موضوعی که قرار است با تصمیم ترامپ در چند روز آینده براساس اقدامات 180 روزه وزارت خزانه آمریکا اتفاق بیافتد اتفاق بیافتد متفاوت خواهد بود، اما اگر بخواهیم موضوع را براساس مدیریت مقابلهای تحریمها ارزیابی کنیم باید گفت که اگر توانسته باشیم قبل از طی 180 روزی که ترامپ اعلام کرده بود تحریمهای قبلی را باز خواهد گرداند، مدیریت درونزا برای مقابله با تحریمها را آمادهسازی کرده و زیرساختهای لازم برای مقابله امواج اثر عمیق تحریمها در اقتصاد ملی را ایجاد کنیم، به نظر میرسد شرایط میتواند تفاوت بسیار معناداری با وضعیت مورد نظر آمریکا داشته باشد. ارزیابی اولیه این است که اثرگذاری تحریم هایی آمریکا طی 40 سال گذشته با اثرگذاری این تحریم ها طی 1 سال گذشته متفاوت است. کما اینکه اثرگذاری تحریم هایی که در چند روز گذشته انجام شد هم متفاوت خواهد بود. زمانی ما براساس اقدامات تهاجمی آمریکا درحال ارزیابی تحریمها هستیم، در اینجا قطعا یک اثر رسانهای در فضای عمومی مردم دارد که شروع تحریم ها این اثر را داشته است اما یک اثر وضعی و ساختاری در حوزه اقتصاد بینالمللی خواهد داشت که براین اساس اگر قرار باشد ما در صادرات نفتمان مشکلی پیدا کنیم باید برای کشوری مانند هند مشکل ایجاد شود و مشخصا هند با آمریکایی ها توافق کند که با آغاز تحریمها از 5 نوامبر آنها را استثناء کنند، کما اینکه هندیها، کرهایها و حتی ژاپنیها هرکدام مذاکراتی را در این خصوص انجام دادند و هر کدام هم توانستهاند یک استثنائاتی را از آمریکا بگیرند و برهمین اساس با ایران قراردادهایی را امضاء کردند. کما اینکه مدتی پیش اعلام رسمی شد سفارش نفت نوامبر چین و هند انجام شده است. مقابله ای که در 90 روز اول تحریم های آمریکایی ها شروع شد برخی از اثرگذاری ها را داشت که اثرگذاری آن در تلاطم نظام ارزی، تلاطم در تامین اسکناس و چه بسا چالش بزرگی مانند از دست رفتن ارزش پول ملی خود را نشان داد؛ هرچند بخش بزرگی از این تلاطم به تحریمها باز می گردد ولی بخش بزرگتری از آن به عدم مقابله موثر برای تعیین وضعیت عواملی که میتوانند به تامین و یا تعدیل اثرگذری تحریمها کمک کنند مربوط میشود؛ در این شرایط به نظر میرسد باید برای ادبیات تحریمی آمریکا در 5 نوامبر یک تفاوت فاحشی را نسبت به قبل قائل شویم و بالاخره از روز 5 نوامبر یک سری از فشارها ایجاد خواهد شد. البته باید گفت مهمترین چیزی که در دوره اول تحریم ها فرض می شد که اعمال خواهند شد، تحریم ها در خصوص موضوعات دلاری، ریالی، اعتبارات بانکی، معاملات فولادی و امثال آن بود اما دوره دوم تحریمها بیشتر به حوزه مدیریت ریسک و درآمد کشور باز میگردد.در شرایطی که دوره اول تحریم ها منابع کشور را تحت تحریم قرار میداد و دست ایرانی ها را برای استفاده از وضع موجود میبست، تحریم های دور دوم سعی میکند از تامین منابع جلوگیری کند.
وقتی مردم نتوانند از منابع خود استفاده کنند به سمت سرمایه هایشان میروند و وقتی نتوانند از پول خود استفاده کنند می روند به دنبال اینکه از یک جای دیگر قرض کنند، خیلی ساده این مساله این میشود که تحریم های اولیه سعی میکرد از استفاده افراد از وضع موجود جلوگیری کند و مثلا نتوانند اقلام و کالاهای مورد نیاز خود را برای شرایط پایدار ذخیره سازی کنند، نقدینگی را دچار چالش میکرد اما مرحله دوم سعی میکند منابع نقدشونده را دچار چالش کند، اثرگذاری هر دو هم یکی است. مثلا درآمدهای نقدی و ارزی را به چالش میکشد تا در مرحله اول مردم نتوانند از وضع موجود برای ذخیرهسازی و نهایتا در پایان 180 روز هم نتوانند از سرمایههای خود برای تامین منابع جدید استفاده کنند؛ این موضوع به شکل کلی است و خروجی هر دو این رژیمی هایی که از تحریم ها حاصل میشود جلوگیری از افزایش سرمایه و از طرفی ایجاد یک محیط ناامنی روانی به منظور خروج سرمایه از کشور است.
7141/6026/
کپی شد