بر اساس آمار منتشر شده توسط گمرک ایران، واردات لباس ایران در سال 96 نزدیک به 59 میلیون دلار بوده است و این در حالیست که آمار غیر رسمی نشان از واردات نزدیک به ۵۰ درصد از این بازار را به کشور نشان می دهد.
از آن جایی که جایگاه ایران در تولید پوشاک رو به رشد است و باتوجه به اینکه عدد تقریبی۲/۵ درصدی از تجارت جهانی در سبد پوشاک قرار میگیرد، سهم ما در این عرصه کم و متاسفانه به اندازه کافی ندرخشیدهایم. بنابر این از آن جایی که در کارنامه صنعتی شدن کشورمان کارخانجات ریسندگی و صنعت نساجی به عنوان مادر مطرح هستند، لازم است مسیر پیشرفت را با قدرت و آگاهی بیشتری طی کنیم.
بر اساس آمار منتشر شده توسط گمرک ایران، واردات لباس ایران در سال 96 نزدیک به 59 میلیون دلار بوده است و این در حالیست که آمار غیر رسمی نشان از واردات نزدیک به ۵۰ درصد از این بازار را به کشور نشان میدهد.
ترکیه با داشتن بیشترین سهم در بازار پوشاک ایران به خوبی فضا را قبضه کرده و با ورود برندهایی ترک به صورت رسمی در چند سال گذشته، بستر فروش پرقدرت خود در ایران را آغازکرده است و تنها روش مدیریتی مسدود کردن تابلوهای این فروشگاهها بوده که نه تنها این حرکت تعزیراتی ثمر بخش نبوده بلکه درآمدزایی و اشتغال این صنف را مختل هم کرده است.
واردات ۴۰میلیون دلاری پوشاک از ترکیه و دهها میلیاردی از دیگر کشورها عرصه رقابت را برای تولید کنندگان داخل تنگ کرده، اما این همه ماجرا نیست. داستان از آنجایی شروع می شود که در بازار خراز ها که وارد می شویم فروشگاه هایی با عنوان لیبل فروش وجود دارد! فروشگاه هایی که اتیکت و لیبل خارجی را به صورت انبوه چاپ کرده و در بسته های صدتایی و هزار تایی به کارگاه های تولیدی کوچک می فروشند. از آن بدتر اینکه برخی کارخانجات کامیون های بار های تولید شده را به مرز فرستاده و مهر ورود می گیرند تا بنظر جنس وارداتی و خارجی بیاید.
این به معنای بیهویتی و بی تدبیری در اقتصادی خرد و کلان است. این روش حرکتی مخرب و مملو از ضعف برای کشوری است که بهترین پارچه و نساجی را تولید میکند و به بهترین منسوجات و پوشاک تبدیل میکند، اما به دلیل عدم اعتماد اجتماعی کافی در بین مردم با عناوین خارجی و مارک های دروغین به بازار عرضه می شود.
در شرایطی که سالانه تا بیش از ۵میلیون دلار از مسیرهای نامشخص به خصوص قاچاق از کشور چین و هند به داخل وارد میشود، اهمیت مقابله با این جریان اشتغال سوز بسیار ویژه است. البته نمیتوان گفت در اقتصاد آزاد و رقابت با کشوری مانند ترکیه که تقریبا نیمی از صادراتش را در پوشش پوشاک دارد کار سادهای است، ولی باید دانست کشوری با وسعت ایران و جغرافیای صادراتی فوق العاده از راههای زمینی، هوایی و حتی دریایی فرصت خوبی را برای دست یافتن به بازارهای جهانی دارد که چشم انداز بزرگی برای این صنعت را قابل تصور می کند.
ناگفته نماند در سالهای اخیر برخی از تولیدات داخلی به حوزه خلیج فارس بخصوص امارات و عراق صادر شده است که مسیر توسعه این صنعت را بزرگتر می کند، با این حال نداشتن نشان و نام منحصر به فرد سرعتگیر این جاده شده و با استفاده از برندهای کشور های دیگری چون ترکیه محصولات پوشاک ایرانی صادر می شود. نکته قابل توجه اینجاست که ما مزیت رقابتی برای تولید داریم و با تغییر در نرخ ارز زمینه صادرات قطعا سودآوری بهتر خواهد داشت و با حمایت بدنه دولتی بخصوص وزارت خارجه و سفارتخانه ها و البته رایزنهای اقتصادی و فرهنگی اتاق بازرگانی میشود هویت سازی بینالمللی را شروع کرد و از ظرفیت بینالملل نیز برای ارز آوری و افزایش کسب و کارهای پاک در داخل دست یافت که با مطالعه تخصصی بازار جهانی در عرصه مد و لباس و برندسازی حرفه ای محقق شدن این درآمد کار چندان دشواری نیست.
در کنار این مسیر با حمایت واقعی از تولید کنندگان مواد اولیه، نخ و پارچههای مختلف بایستی پشتیبان چند صد هزار ایرانی مشغول به کار در کارگاههای کوچک و بزرگ صنعت نساجی و پوشاک شود.
خوشبختانه در دهه اخیر رشد بسیار چشمگیری در حوزه طراحی بوجود آمده و در زمینه طراحی لباس و طراحی پارچه گامهای ارزشمندی برداشته شده است. دانشگاههای منتسب به هنر و نیز دانشگاههای صنعتی چون امیرکبیر خود را به عرصه فرا ملی رسانیده اند و حتی برگزاری برخی دورهها در حال تحقق است.
از سوی دیگر هیچ گاه نباید اهمیت آموزش را فراموش کرد چرا که تبادل اطلاعات پایداری کسب و کارها را بهبود می بخشد. درون زایی، خلاقیت و کارآفرینی واژه هایی هست که این روزها زیاد شنیده می شود و البته اقتصاد پایدار بر این کلمات نیز دلالت می کند.
اگر ما بخواهیم از ظرفیت اشتغال و درآمدزایی صنعت مُد بیبهره نمانیم، باید از وجود خلق ارزش برای مشتریان و مزیت رقابتی برخوردار بشویم. برندسازی فرآیندی است که از شروع یک کسب و کار و مشخص کردن چشم اندازها شروع خواهد شد و کشور ایران با شهرهای مختلف و غنی از هنر، صنایع دستی، مواد اولیه متنوع و کم نظیر، آمادگی عرض اندام در صنعت پوشاک و مد را دارد. این قدرت نمایی اقتصادی نه تنها در عرصه لباس بلکه انواع پوشش ها، کفش، کیف و متعلقات مد از جمله زیورآلات ، عینک، ساعت و... می تواند باشد تا فرصت ساز زمینه ایجاد کسب و کارهای مولد و ایران ساخت شود.
ظرفیت و اندیشه ایرانی درحد قابل توجهی در حوزه برندسازی(نام نمایی) و مارکتینگ تخصصی و دانش بنیان رشد یافته و با استقبال اصناف و تولید کنندگان مقدمات تسهیل شدن اقتصاد رقابتی و تمایز محور بوجود می آید.
حوزه مد و لباس به عنوان روزمره ترین محصول فرهنگی نیاز به شوق مصرف و البته گزینش بهتر مصرف کننده دارد که بخشی از آن توسط روند اجتماعی و کلونیهای انسانی ایجاد و بخش اهم آن از طریق بوجود آمدن برندهای معتبر محقق خواهد شد.
اگر رویکرد فرهنگی با متحوای اثر بخش به روش و سبک زندگی ایرانی_اسلامی مد نظر فعالان فرهنگی، طراحان، تولیدکنندگان و مدیران است؛ بایستی از تمام توانشان برای خلق برندهای مناسب و دارای احترام تلاش کنند.