در این مطلب آمده است: در روزها و شب های دهه اول محرم هستیم که به تاسوعا و عاشورا منتهی می شود. مردم ایران مانند سال های گذشته با تمام توان در برپایی مراسم عزا داری سالار شهیدان وارد شده اند؛ سنتی که قرن ها ست در میان ایرانیان حفظ شده و رونق یافته است. در این نوشتار اشاره ای به سبک عزا داری و فرصت ها و تهدیدات خواهیم داشت.
تردیدی نیست مراسم عزاداری، فرصت مناسبی برای تبیین حقیقت و تمییز بین حق و باطل است . حضور و اعظان و سخنوران و کارشناسان تاریخی و دینی موجب می شود مردم هرچه بیشتر با ابعاد حادثه بزرگ عاشورا آشنا شوند؛ حادثه ای قطعی و تاریخی که هر انسان آزاد اندیشی را در برابر آن به تعظیم و تکریم وا می دارد؛ نهضتی روشنگر و بیدار گر که در امتداد حرکت انبیا در سیر تاریخ است. آنچه قطعی و مسلّم است بر اساس آیات شریفه قرآن انبیاء الهی برای بیدار کردن مردم از خواب غفلت و باز کردن زنجیر های جهل و خرافه مبعوث شدند تا انسان ها را از قید و بندهای بردگی و اعتقاد به الهه های جعلی و دروغین بر هانند و به آزادی و کرامت حقیقی برسانند. اینکه تصور کنیم حضرت سیدالشهدا هدفی غیر از بیدار گری و آگاهسازی مردم داشته است، از شأن و منزلت ائمه که درواقع ادامهدهنده راه انبیا هستند، بعید است.
تجربه تاریخی و سنت الهی نشان داده است هر کجا طاغوتی ظهور کرده، خداوند پاکان و مخلصانی را مبعوث نموده تا در برابر طاغو تیان بایستند و حیلت های آنان را برای مردم رسوا کنند؛ حال این طاغوت فرعون باشد یا یزید.
پر واضح است حضرت سید الشهدا در راه هدفی بزرگ گام برداشت و جان ارزشمندش را فدای آن راه و هدف والا کرد و این همان حقیقت نهفته در پیام عاشورا ست. ظلم ستیزی، عدالت خواهی، رشد و تکامل انسان ها، از میان برداشتن قالب ها و پوسته ها، رسوا کردن نسخه های جعلی دین، آشناکردن مردم با حقیقت توحید و انسانیت، نهادینه کردن اخلاق و انصاف در جامعه، به نمایش گذاشتن خروجی سال ها عبادت، زهد و تقوا و در نهایت تجلی انسان به معنای اتمّ و کامل آن، اهداف بسیار وا لایی است که حضرت سید الشهدا برای به ظهور رساندن آنها آنچه را در کربلا گذشت، به جان خرید.
حال سؤال این است که آن همه مجاهدت و فداکاری چگونه می تواند در زندگی امروز ما جا باز و نقش خود را به درستی ایفا کند؟ چقدر توانسته ایم اهداف و شعارهای حرکت تاریخی و بزرگ امام حسین را در زندگی فردی و اجتماعی خود محقق کنیم؟ خروجی اعتقادات، باورها و رفتارهای ما تا چه اندازه شباهت به پیام و اهداف عاشورا دارد؟ به راستی اگر معتقدیم حرکت انبیا در طول تاریخ برای برداشتن زنجیرهای جهل و خرافه از جسم و جان انسان ها بوده و اینکه امامت تداوم راه انبیا ست و بی شک حضرت سید الشهدا نیز به همان سنت تاریخی انبیا عمل کرده است، آیا خودمان می توانیم به نام این حرکت آزادی بخش، خود و دیگران را اسیر زنجیر جهل و خرافه کنیم؟
آنچه میتواند این موقعیت اثرگذار را تبدیل به یک تهدید خطرناک کند، این است که به نام فریاد گر آزادی، منادی رهایی از زنجیرهای جهل و خرافه، مجلسی برپا کنیم و در آن مجلس زنجیرهای جهل و خرافه را خدای ناکرده به پای اندیشه انسان ها ببندیم. لازم است مردم از گردانندگان مجالس عزا مطالبه جدی کنند که در انتخاب واعظ و مرثیهسرا وسواس به خرج دهند و برای مخاطبان ارزش قائل باشند؛ نه فقط به فکر مداح خوش الحان بی سواد و شام و ناهار را بیجا مصرف کردن.
اینکه یک عده جوان در یک خانه یا یک حسینیه یا یک مسجد و تکیه ای گرد هم جمع شوند، خود را برهنه کنند و بالا و پایین بپرند، نمی تواند در راستای اهداف بلند و وا لای عاشورا باشد؛ بلکه مشغول شدن به پوسته ها و قالب ها ست. حال اگر ترویج مطالب بی اساس، باطل و بی سند و گاه خرافی چاشنی این مجالس باشد، بزرگ ترین ظلم و انحراف در دستگاه عظیم سید الشهدا به وجود خواهد آمد؛ چون مردم آنچه را از و اعظان و مداحان می شنوند به لحاظ داشتن زمینه های مذهبی می پذیرند و به صورت یک اعتقاد منتقل می کنند. گویندگان و خوانندگان باید توجه داشته باشند واقعه کربلا یک داستان بیشتر ندارد و منابع تاریخی آن محدود ند و به جزئیات این واقعه آن طور که برخی مداحان ارائه می کنند، نپرداخته اند. آنچه مسلّم است ثواب های ذکر شده برای گریستن بر مصائب سید الشهدا ست، نه برای گریاندن، آن هم به هر قیمت.
در احادیث گران قدر اهل بیت علیهم السلام پاداش های بزرگی برای گریه کنندگان بر مصائب امام حسین(ع) ذکر شده است. امام صادق (ع) فرمودند : «مَنْ ذُکِرَ الْحُسَیْنُ علیهالسلام عِنْدَهُ، فَخَرَجَ مِنْ عَیْنِهِ [عَیْنَیْهِ] مِنَ الدُّمُوعِ مِقْدَارُ جَنَاحِ ذُبَابٍ کَانَ ثَوَابُهُ عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ یَرْضَ لَهُ بِدُونِ الْجَنَّه » ؛ «کسی که از حسین (ع) یاد کند و از چشمش به اندازه بال مگسی اشک خارج شود، اجر او بر خداست و حق تعالی به کمتر از بهشت برای او راضی نیست . »
همچنین به یکی از گریه کنان امام حسین علیه السلام فرمودند: « رَحِم َاللَّهُ دَمْعَتَک ...»؛ «خداوند این اشک هایت را رحمت نماید.»
به هر تقدیر چه بسا یک مجلس که از لحاظ محتوا بتواند روشنگری و بیدار گری کند، اما در بُعد گریا ندن مردم آن طور که برخی مداحان را راضی میکند، نباشد، نزد خدا محبوب تر از مجلسی سراسر هیجان و گریه باشد که در آن ذره ای معرفت افزایی صورت نگرفته است. حالا اگر اشک کمتر ریخته شود اما با معرفت بیشتر، ثوابش کم نخواهد بود ؛ بلکه به اندازه بال مگسش هم نجات بخش است؛ حال بگریانی یا بگریی. آری، کربلا مجموعه ای از معارف عمیق و صحنه به ظهور رسیدن و تجلی انسان کامل است و انسان مشتاق ناگزیر باید د ر این مسیر حرکت کند.
7141/6026/
تردیدی نیست مراسم عزاداری، فرصت مناسبی برای تبیین حقیقت و تمییز بین حق و باطل است . حضور و اعظان و سخنوران و کارشناسان تاریخی و دینی موجب می شود مردم هرچه بیشتر با ابعاد حادثه بزرگ عاشورا آشنا شوند؛ حادثه ای قطعی و تاریخی که هر انسان آزاد اندیشی را در برابر آن به تعظیم و تکریم وا می دارد؛ نهضتی روشنگر و بیدار گر که در امتداد حرکت انبیا در سیر تاریخ است. آنچه قطعی و مسلّم است بر اساس آیات شریفه قرآن انبیاء الهی برای بیدار کردن مردم از خواب غفلت و باز کردن زنجیر های جهل و خرافه مبعوث شدند تا انسان ها را از قید و بندهای بردگی و اعتقاد به الهه های جعلی و دروغین بر هانند و به آزادی و کرامت حقیقی برسانند. اینکه تصور کنیم حضرت سیدالشهدا هدفی غیر از بیدار گری و آگاهسازی مردم داشته است، از شأن و منزلت ائمه که درواقع ادامهدهنده راه انبیا هستند، بعید است.
تجربه تاریخی و سنت الهی نشان داده است هر کجا طاغوتی ظهور کرده، خداوند پاکان و مخلصانی را مبعوث نموده تا در برابر طاغو تیان بایستند و حیلت های آنان را برای مردم رسوا کنند؛ حال این طاغوت فرعون باشد یا یزید.
پر واضح است حضرت سید الشهدا در راه هدفی بزرگ گام برداشت و جان ارزشمندش را فدای آن راه و هدف والا کرد و این همان حقیقت نهفته در پیام عاشورا ست. ظلم ستیزی، عدالت خواهی، رشد و تکامل انسان ها، از میان برداشتن قالب ها و پوسته ها، رسوا کردن نسخه های جعلی دین، آشناکردن مردم با حقیقت توحید و انسانیت، نهادینه کردن اخلاق و انصاف در جامعه، به نمایش گذاشتن خروجی سال ها عبادت، زهد و تقوا و در نهایت تجلی انسان به معنای اتمّ و کامل آن، اهداف بسیار وا لایی است که حضرت سید الشهدا برای به ظهور رساندن آنها آنچه را در کربلا گذشت، به جان خرید.
حال سؤال این است که آن همه مجاهدت و فداکاری چگونه می تواند در زندگی امروز ما جا باز و نقش خود را به درستی ایفا کند؟ چقدر توانسته ایم اهداف و شعارهای حرکت تاریخی و بزرگ امام حسین را در زندگی فردی و اجتماعی خود محقق کنیم؟ خروجی اعتقادات، باورها و رفتارهای ما تا چه اندازه شباهت به پیام و اهداف عاشورا دارد؟ به راستی اگر معتقدیم حرکت انبیا در طول تاریخ برای برداشتن زنجیرهای جهل و خرافه از جسم و جان انسان ها بوده و اینکه امامت تداوم راه انبیا ست و بی شک حضرت سید الشهدا نیز به همان سنت تاریخی انبیا عمل کرده است، آیا خودمان می توانیم به نام این حرکت آزادی بخش، خود و دیگران را اسیر زنجیر جهل و خرافه کنیم؟
آنچه میتواند این موقعیت اثرگذار را تبدیل به یک تهدید خطرناک کند، این است که به نام فریاد گر آزادی، منادی رهایی از زنجیرهای جهل و خرافه، مجلسی برپا کنیم و در آن مجلس زنجیرهای جهل و خرافه را خدای ناکرده به پای اندیشه انسان ها ببندیم. لازم است مردم از گردانندگان مجالس عزا مطالبه جدی کنند که در انتخاب واعظ و مرثیهسرا وسواس به خرج دهند و برای مخاطبان ارزش قائل باشند؛ نه فقط به فکر مداح خوش الحان بی سواد و شام و ناهار را بیجا مصرف کردن.
اینکه یک عده جوان در یک خانه یا یک حسینیه یا یک مسجد و تکیه ای گرد هم جمع شوند، خود را برهنه کنند و بالا و پایین بپرند، نمی تواند در راستای اهداف بلند و وا لای عاشورا باشد؛ بلکه مشغول شدن به پوسته ها و قالب ها ست. حال اگر ترویج مطالب بی اساس، باطل و بی سند و گاه خرافی چاشنی این مجالس باشد، بزرگ ترین ظلم و انحراف در دستگاه عظیم سید الشهدا به وجود خواهد آمد؛ چون مردم آنچه را از و اعظان و مداحان می شنوند به لحاظ داشتن زمینه های مذهبی می پذیرند و به صورت یک اعتقاد منتقل می کنند. گویندگان و خوانندگان باید توجه داشته باشند واقعه کربلا یک داستان بیشتر ندارد و منابع تاریخی آن محدود ند و به جزئیات این واقعه آن طور که برخی مداحان ارائه می کنند، نپرداخته اند. آنچه مسلّم است ثواب های ذکر شده برای گریستن بر مصائب سید الشهدا ست، نه برای گریاندن، آن هم به هر قیمت.
در احادیث گران قدر اهل بیت علیهم السلام پاداش های بزرگی برای گریه کنندگان بر مصائب امام حسین(ع) ذکر شده است. امام صادق (ع) فرمودند : «مَنْ ذُکِرَ الْحُسَیْنُ علیهالسلام عِنْدَهُ، فَخَرَجَ مِنْ عَیْنِهِ [عَیْنَیْهِ] مِنَ الدُّمُوعِ مِقْدَارُ جَنَاحِ ذُبَابٍ کَانَ ثَوَابُهُ عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ یَرْضَ لَهُ بِدُونِ الْجَنَّه » ؛ «کسی که از حسین (ع) یاد کند و از چشمش به اندازه بال مگسی اشک خارج شود، اجر او بر خداست و حق تعالی به کمتر از بهشت برای او راضی نیست . »
همچنین به یکی از گریه کنان امام حسین علیه السلام فرمودند: « رَحِم َاللَّهُ دَمْعَتَک ...»؛ «خداوند این اشک هایت را رحمت نماید.»
به هر تقدیر چه بسا یک مجلس که از لحاظ محتوا بتواند روشنگری و بیدار گری کند، اما در بُعد گریا ندن مردم آن طور که برخی مداحان را راضی میکند، نباشد، نزد خدا محبوب تر از مجلسی سراسر هیجان و گریه باشد که در آن ذره ای معرفت افزایی صورت نگرفته است. حالا اگر اشک کمتر ریخته شود اما با معرفت بیشتر، ثوابش کم نخواهد بود ؛ بلکه به اندازه بال مگسش هم نجات بخش است؛ حال بگریانی یا بگریی. آری، کربلا مجموعه ای از معارف عمیق و صحنه به ظهور رسیدن و تجلی انسان کامل است و انسان مشتاق ناگزیر باید د ر این مسیر حرکت کند.
7141/6026/
کپی شد