در این مطلب می خوانیم:
سرنوشت بافت تاریخی در شهر قم این روزها وضعیت خاصی دارد. بین ساکنان قدیمی که پایبند به سنت های محلی بوده و پاسدار شیوه زندگی خودشان هستند و ساکنانی که گرایش به جامعه و زندگی مدرن دارند به ویژه سرمایه گذاران در امر ساخت و ساز به اصطلاح طناب کشی شروع شده و در این کشمکش، گاهی جامعه سنتی و گاهی هم طرف مقابل موفقیت نسبی کسب کرده اند.
در برابر این تقابل، پاسخگویی سازمان های مسئول، سمت وسوی روشنی ندارد و اکثرا وابسته به نوع و میزان تغییر و تحول و همچنین رعایت قوانین و مقررات درون سازمانی و منافع خود آنهاست.
دفتر تسهیل گری باغ پنبه بنا داشت نهادی متشکل از ساکنان محله را به پا دارد و با تکریم از سن تهای محله و صیانت از مولفه های هویتی، محله را در زمانه ببیند و به یک همگرایی عقلانی در این حوزه دست یابد؛ به گونه ای که موجب بر هم خوردن و تقابل در سبک زندگی روزمره ساکنان نشود.
در آغاز راه، طرح هایی کوچک مقیاس و تحقق پذیر دنبال می شد، همچنین سعی بر این بود که کلیه طرح ها، مردم محور و مردم مبنا باشد و از طریق مشارکت واقعی با شبکه های اجتماعی و مبتنی بر نیازسنجی، پیشنهادهای اولیه خود را مدون و ارائه کند.
مطالعات اولیه نشان از آن دارد که ساکنان محله قصد دارند با وابینی نگرش موجود اقتدار محله را برای پیشگیری از فاجعه فریفته شدن به مصرف گرایی را به دست گیرند. زمانی که قدرت تصمیم گیری به دست توانای ساکنان محله بیافتد که ضرورتی اساسی و انکارناپذیر است بی تردید این نهاد مردمی پیگیرانه ترین و مستمرترین اقدامات ماندگار را منطبق با نیازهای واقعی انسانی به انجام می رسانند.
از جهت کالبدی، در این آشفته بازار شوریده، اغلب سازندگان با حرص انباشت سرمایه از طریق حاکمیت ارزش مبادله و فساد لجام گسیخته به ساخت بناهایی دست می زنند که حاصل آن رشد کمی، بدون توسعه کیفی است ساختمان هایی خشک، عبوس و بیگانه با زمینه و بافت محله و به اصطلاح باسم های که صرفا در پی کسب سود حداکثری پدید م یآیند.
محلات تاریخی شهر قم در پی نزدیک به یک قرن خیابان کشی از آغاز دوران پهلوی تا امروز پیوستگی کالبدی خود را تا حد زیادی از دست داد هاند.
از جمله این محلات، محله بازار نو و باغ پنبه هستند که اگرچه هریک بخشی از اندام های خود را از دست داده اند اما درترکیب با یکدیگر در عین حفظ مفهوم اجتماعی محله در هریک از آنها به لحاظ کالبدی می توانند تداعی کننده یک محله باشند.
از طرفی شاید به احداث کنندگان خیابان های گذشته انتقاد جدی وارد نباشد چرا که در زمان احداث این معابر رویکرد ارزشی به بافت های تاریخی وجود نداشته یا حداقل پروژه های بازنده سازی بافت های تاریخی در شهر قم در آن دوران ها مطرح نبوده است اما امروزه با وجود پروژه مطالعه و طراحی بافت تاریخی قم به خصوص محلات باغ پنبه و بازار نو بی توجهی به پیوستگی بافت تاریخی و حل مسائل ترافیکی شهر از طریق از بین بردن پیوستگی بافت و در بدن کالبد این آخرین یادگارهای شهر تاریخی قم به هیچ وجه توجیه پذیر نیست.
از طرفی تعریض این خیابان علاوه بر برهم زدن آرامش و روابط تاریخی بافت تاریخی نه تنها چند بنای باارزش تاریخی را از بین می برد بلکه با تخریب این ابنیه، انگیزه برای ساخت و ساز در باقیمانده زمی نها در کنار معبر 26 متری را تشدید می کند.
بدیهی است در این صورت می بایست منتظر ساخته شدن ابنیه ای با ارتفاع 5 و 6 طبقه با وجود بر تجاری در طبقه همکف باشیم و عملا معماری رایج و کم ارزش خیابان های نوسازی چون عمار یاسر را به درون بافت تاریخی تزریق می کنیم.
به یاد داشته باشیم یکی از مهمترین خواسته های مردم محلات مذکور جلوگیری از احداث ساختمان های چند طبقه می باشد که زندگی آرام و ارزشهای فرهنگی مردم را در این خانه های تاریخی به خطرانداخته است.
حال اگر قرار است به طور واقعی نگاهی به خواست و اراده مردم در امور شهرسازی صورت بگیرد، این گوی و این میدان. باید دید متولیان امر در عمل چقدر به خواست مردم و هویت شهر علاقه دارند و چه اندازه به انگیزه های سرمایه داران.
8138/ 6133/
سرنوشت بافت تاریخی در شهر قم این روزها وضعیت خاصی دارد. بین ساکنان قدیمی که پایبند به سنت های محلی بوده و پاسدار شیوه زندگی خودشان هستند و ساکنانی که گرایش به جامعه و زندگی مدرن دارند به ویژه سرمایه گذاران در امر ساخت و ساز به اصطلاح طناب کشی شروع شده و در این کشمکش، گاهی جامعه سنتی و گاهی هم طرف مقابل موفقیت نسبی کسب کرده اند.
در برابر این تقابل، پاسخگویی سازمان های مسئول، سمت وسوی روشنی ندارد و اکثرا وابسته به نوع و میزان تغییر و تحول و همچنین رعایت قوانین و مقررات درون سازمانی و منافع خود آنهاست.
دفتر تسهیل گری باغ پنبه بنا داشت نهادی متشکل از ساکنان محله را به پا دارد و با تکریم از سن تهای محله و صیانت از مولفه های هویتی، محله را در زمانه ببیند و به یک همگرایی عقلانی در این حوزه دست یابد؛ به گونه ای که موجب بر هم خوردن و تقابل در سبک زندگی روزمره ساکنان نشود.
در آغاز راه، طرح هایی کوچک مقیاس و تحقق پذیر دنبال می شد، همچنین سعی بر این بود که کلیه طرح ها، مردم محور و مردم مبنا باشد و از طریق مشارکت واقعی با شبکه های اجتماعی و مبتنی بر نیازسنجی، پیشنهادهای اولیه خود را مدون و ارائه کند.
مطالعات اولیه نشان از آن دارد که ساکنان محله قصد دارند با وابینی نگرش موجود اقتدار محله را برای پیشگیری از فاجعه فریفته شدن به مصرف گرایی را به دست گیرند. زمانی که قدرت تصمیم گیری به دست توانای ساکنان محله بیافتد که ضرورتی اساسی و انکارناپذیر است بی تردید این نهاد مردمی پیگیرانه ترین و مستمرترین اقدامات ماندگار را منطبق با نیازهای واقعی انسانی به انجام می رسانند.
از جهت کالبدی، در این آشفته بازار شوریده، اغلب سازندگان با حرص انباشت سرمایه از طریق حاکمیت ارزش مبادله و فساد لجام گسیخته به ساخت بناهایی دست می زنند که حاصل آن رشد کمی، بدون توسعه کیفی است ساختمان هایی خشک، عبوس و بیگانه با زمینه و بافت محله و به اصطلاح باسم های که صرفا در پی کسب سود حداکثری پدید م یآیند.
محلات تاریخی شهر قم در پی نزدیک به یک قرن خیابان کشی از آغاز دوران پهلوی تا امروز پیوستگی کالبدی خود را تا حد زیادی از دست داد هاند.
از جمله این محلات، محله بازار نو و باغ پنبه هستند که اگرچه هریک بخشی از اندام های خود را از دست داده اند اما درترکیب با یکدیگر در عین حفظ مفهوم اجتماعی محله در هریک از آنها به لحاظ کالبدی می توانند تداعی کننده یک محله باشند.
از طرفی شاید به احداث کنندگان خیابان های گذشته انتقاد جدی وارد نباشد چرا که در زمان احداث این معابر رویکرد ارزشی به بافت های تاریخی وجود نداشته یا حداقل پروژه های بازنده سازی بافت های تاریخی در شهر قم در آن دوران ها مطرح نبوده است اما امروزه با وجود پروژه مطالعه و طراحی بافت تاریخی قم به خصوص محلات باغ پنبه و بازار نو بی توجهی به پیوستگی بافت تاریخی و حل مسائل ترافیکی شهر از طریق از بین بردن پیوستگی بافت و در بدن کالبد این آخرین یادگارهای شهر تاریخی قم به هیچ وجه توجیه پذیر نیست.
از طرفی تعریض این خیابان علاوه بر برهم زدن آرامش و روابط تاریخی بافت تاریخی نه تنها چند بنای باارزش تاریخی را از بین می برد بلکه با تخریب این ابنیه، انگیزه برای ساخت و ساز در باقیمانده زمی نها در کنار معبر 26 متری را تشدید می کند.
بدیهی است در این صورت می بایست منتظر ساخته شدن ابنیه ای با ارتفاع 5 و 6 طبقه با وجود بر تجاری در طبقه همکف باشیم و عملا معماری رایج و کم ارزش خیابان های نوسازی چون عمار یاسر را به درون بافت تاریخی تزریق می کنیم.
به یاد داشته باشیم یکی از مهمترین خواسته های مردم محلات مذکور جلوگیری از احداث ساختمان های چند طبقه می باشد که زندگی آرام و ارزشهای فرهنگی مردم را در این خانه های تاریخی به خطرانداخته است.
حال اگر قرار است به طور واقعی نگاهی به خواست و اراده مردم در امور شهرسازی صورت بگیرد، این گوی و این میدان. باید دید متولیان امر در عمل چقدر به خواست مردم و هویت شهر علاقه دارند و چه اندازه به انگیزه های سرمایه داران.
8138/ 6133/
کپی شد