این روزها بازار همه چیز داغ است. از دروغ و دغل گرفته تا متهم کردن همدیگر به انواع کمکاریها در حوزههای مختلف سیاسی،اقتصادی، اجتماعی و....؛ اما در این میان بازار دنیای خبر آن هم از نوع بد و ناامید کننده و در گاهی موارد خندهدارش از همه داغتر است. آن قدر داغ که در بیشتر اوقات بیتفاوت از آن رد میشود و البته گاهی هم واکنشها با تلخند و آه و افسوس همراه است ؛ فرار و دستگیری سعید مرتضوی در شمال کشور ،پیدا شدن جنازه مومیایی شده منتسب به رضا شاه در شهر ری -که البته هنوز صحت وسقم آن در درست بررسی است - و برخورد پلیس گشت ارشاد با دختری جوان در یک پارک نمونههایی از این دست اخبار است. بنابراین خیلی جای تعجب ندارد اگر بشنویم در فلان منطقهای در استان تهران امامزادهای جعلی کشف شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، داستان این امامزاده جعلی که در فشافویه تهران واقع است از این قرار بود که چندی پیش در فضای مجازی خبری مبنی بر امحای یک امامزاده با حکم دادگستری صادر شد. البته این روزها پیدا شدن چنین امامزادههای عجیبی چندان غریب نیست .یک نمونه دیگر آن را مجید مجیدی کارگردان سینما در خاطراتش آورده که در پایان همین گزارش خبری به آن اشاره می شود.
ماجرا چیست؟
مصطفی ترک همدانی،وکیل دادگستری در گفت وگو با خبرنگار ایلنا ضمن تایید خبر تخریب امامزاده جعلی گفت: سال 1386 بود که فردی برای تنظیم یک شکایت نامه از اداره اوقاف به دفترم مراجعه کرد.آن فرد که بعدا موکلم شد درباره ملکی صحبت کرد که در روستای قلعه نو بخش حسن آباد فشافویه در استان تهران قرار دارد. موضوع شکایت درباره ملک کشاورزی بود که اداره اوقاف مقبرهای را در آن ساخته بود. آرامگاهی که اوقاف مدعی بود مربوط به یک امامزاده است.
ترک همدانی افزود: با موافقت موکلم شکایت نامهای تنظیم و برای بررسی بیشتر به دادگستری ارجاع شد.طی گذراندن مراحل قانونی پرونده، اداره اوقاف با همکاری عدهای که بومی منطقه هم نبودند به داخل ملک رفته و بنای بزرگی را هم در آنجا ساختند. ادعای اوقاف نیز براساس گفتههای زنی بود که ادعا داشت خواب دیده امامزاده عبدالله در این محل دفن شدهاست و از موکلام خواسته بودند آن ملک را در اختیار اوقاف قرار دهد.
وی عنوان کرد: در مدت رسیدگی هرچند وقت یک بار به مناسبتهای مختلف مذهبی ،اداره اوقاف عدهای را برای برگزاری مراسم و صرف غذا به زیارت این امام زاده جعلی آورده و حتی زمان کوتاهی را هم در آنجا اسکان میداد.
این وکیل دادگستری که سرانجام توانست حکم دادگاه را به نفع موکل خود بگیرد، اضافه کرد: روز گذشته بالاخره پس از 11 سال تلاش و پیگیری دادگاه نیز دستور خلعیت به طرفیت اداره اوقاف صادر کرد و دادگاه دستور استعلام از اداره ثبت اسناد را داد که با پیگیریهای کارشناسان ثبت و اسناد مشخص شد ملک تا 50 الی 60 سال پیش از این نیز متعلق به صاحب ملک بوده است.
به گفته ترک همدانی روند بررسی در این گونه پروندهها بدینگونه است که دادگاه ابتدا دستور استعلام میدهد. پژوهشکده علم انساب که در قم است و "نسبها و نسبتها " را تخمین میزند این پرونده ها را بررسی کرده و درآنجا نسب سادات شناسایی می شود. درباره این پرونده نیز طبق پژوهشکده، نظر نهایی خود را براساس رد ادعای اداره اوقاف صادر و طی نامهای اعلام کرد چنین امام زادهای در این منطقه وجود ندارد.
بر اساس ادعای اوقاف مبنی بر وجود یک گورستان در منطقه، یکسری حفاری توسط کارشناسان دادگستری و باستان شناسی با نظارت نیروی انتظامی صورت گرفت که بر پایه نظر همه کارشناسان مربوط وجود مقبره امام زاده عبدالله در این مکان را رد کرده و گفتند چنین قبری در این منطقه وجود ندارد.
ترک همدانی در پایان گفت: روز گذشته رای نهایی و تجدید نظر در دادگستری منطقه مورد بررسی قرار گرفت و بالاخره با خلعیت مالکیت از اداره اوقاف زمین در اختیار صاحب اصلی که موکلم است ،قرار گرفت.
امامزاده ساخت مجیدی
چندی پیش خاطرهای از مجید مجیدی در کانالهای تلگرام دست به دست شد که روایت این فیلمساز را از ساخت امامزادهای به دست خودش بازگو میکرد. نقل این خاطره را زبان خود مجیدی بخوانید: «برای تهیه قسمتی از یک فیلمم به روستایی در شمال کشور رفتیم. بخاطر اینکه نخواهیم مسافتی را تا امامزادههای اطراف طی کنیم وبچه ها اذیت نشوند یک اتاقک کوچک شبیه امامزاده بنا کردیم و چند بازیگر نقش های خود را در آن قسمت ایفا کردند.
بعد از پایان فیلمبرداری چون یک بنای معمولی بود آن را جهت لانهگزینی پرندگان سالم رها کردیم و رفتیم.حدود دو سال بعد خبردارشدم امامزاده ساختگیمان تبدیل به زیارتگاه مهمی شده است. اول باور نکردم اما جهت حصول اطمینان به آن روستا سفر کردم، دیدم واقعیت دارد. برای روشنگری با اهالی صحبت کردم و گفتم این اتاقک را ما بخاطر تهیه فیلم شبیه امامزاده درست کردهایم، اما دیدم مردم خصوصا پیران و بزرگان محل به شدت ناراحت شدند و حرف مرا توهین تلقی کردند و به گونهای افراطی و احساساتی آن اتاقک را یک امامزاده شفا دهنده میدانند دیدم اگر بیشتر پافشاری کنم احتمال دارد صدمه ببینم. مصلحت دیدم که با اداره اوقاف آن منطقه صحبت کنم تا از آن طریق مردم را از این جهل برهانم. به اداره اوقاف مراجعه کردم و موضوع را بیان کردم که ناگهان مسئول اوقاف برآشفته شد و گفت این حرفها چیست که میزنید، این امامزاده شجره نامه دارد و بعد شجره نامهاش را به من نشان داد من هم مات و مبهوت بدون خدا حافظی از آن محل خارج شدم که دم در یکی از کارکنان اوقاف که آدم منطقیتری بود به من گفت دوست عزیز برای خودت دردسر درست نکن. مردم این بنا را مقدس میدانند حالا هر چه تو می خواهی دست و پا بزن بعد تازه فهمیدم ریشه جهل و خرافات در مردم چقدر عمیق است. »
گزارش از : محسن احمدی