حجت الاسلام و المسلمین "سید علی میر موسوی" در کانال شخصی خود در شبکه اجتماعی تلگرام آورده است: کرونا، این ویروس ناچیز، چه تغییری را در نظم جهانی در پی خواهد داشت؟ هنری کسینجر، استراتژیست آمریکایی، در پاسخ تاکید کرده است که حاکمان باید آماده نظم جهانی پسا کرونایی باشند.
موضوع داغ بحث بسیاری از اتاق فکرهای جهانی این است که کدامیک از آمریکا و چین بهعنوان رهبر جهان پسا کرونایی ظاهر میشوند. درواقع پاندمی به رقابت بر سر رهبری جهانی تبدیلشده است و دولتهایی که بهطور موثر به بحران پاسخ دهند، برنده این رقابت خواهند بود.
"استفان والت"، نظریهپرداز روابط بینالملل هاروارد، احتمال موفقیت چین را میدهد. او به نشریه سیاست خارجی گفته است: « ویروس کرونا تغییر قدرت و نفوذ از غرب به شرق را تسریع میکند. کره جنوبی و سنگاپور بهترین واکنش را نشان دادهاند و چین نیز باوجود اشتباهات اولیه، بهخوبی موفق شده است. واکنش دولتها در اروپا و ایالاتمتحده بسیار تردیدآمیز بوده و احتمالاً قدرت برند غربی را تضعیف میکند.»
اگرچه چین باوجود بهرهمندی از اقتصادی برتر، ازنظر سطح دانش و ارزشهای مدرن بشری بهویژه آزادی، دموکراسی و حقوق بشر، در جایگاهی نیست که بتواند موقعیت خود را در رهبری جهانی تثبیت کند. جز اینکه در جهان پسا کرونایی جایگاه امنیت و آزادی، چنان جابجا شود که مزیت نسبی چنین ارزشهایی از بین برود.
اتحادیه اروپا بیش از هر زمان، در معرض واگرایی قرار دارد. اقدام دولتهای اروپایی در بستن مرزها در مواجهه با اپیدمی، چشمانداز همکاری را تیره کرد.
از سوی دیگر افزایش شدید آمار مبتلایان و کشتهشدگان در برخی کشورها مانند ایتالیا و اسپانیا، ناتوانی مالی آنها را تشدید و به بدگمانی درباره کوشش برای احیای یورو در راستای تامین بدهیهای این کشورها، دامن زد. این بدگمانی که از سوی هلند طرح شد، تنش بین شمال و جنوب اتحادیه اروپا را بیشتر کرد.
این تنش بهویژه زمانی شدت یافت که مأمورین گمرک آلمان، ارسال بستهای بزرگ از ماسک به ایتالیا را متوقف کردند. درست در همین زمان کامیونهای روسی که دارای تجهیزات امدادی بودند در خیابانهای رم عبور کردند و میلیونها ماسک از چین ارسال شدند.
"جوزپ بورل"، رئیس امور خارجه اتحادیه اروپا، با خوشبینی میگوید: «بعد از اولین مرحله واگرایی تصمیمات ملی، اکنون وارد مرحلهای از همگرایی میشویم. جهان در ابتدا با روشی ناهماهنگ با بحران روبرو شد، بسیاری از کشورها علائم هشداردهنده را نادیده میگرفتند و بهتنهایی میرفتند. اکنون مشخص است که تنها راه، خروج از آن باهم است».
باوجوداین گفتمان اتحادیه اروپا اینک با دشواری جدی در مورد چگونگی تامین بودجه نجات اقتصادی این اتحادیه روبرو است. کشورهای عضو اتحادیه با کاهش بیسابقه نرخ رشد اقتصادی روبرو شدهاند. برای مثال فرانسه در معرض رشد منفی ۸ درصد قرار دارد.
این بحران، همچنین آزمونی جدی برای ادعاهای رقیب دولتهای دموکراتیک و اقتدارگرا برای مدیریت بهتر بحرانهای شدید اجتماعی است. جهان بار دیگر به شکلی جدی شاهد رویارویی آزادی و امنیت است. طرفداران آزادی نگرانند که این رویارویی به نفع اقتدارگرایان به پایان برسد.
"اسلاوی ژیژک" فیلسوف چپگرای اسلوونی از ظهور «بربریتی جدید با چهره انسانی» اظهار نگرانی کرده است؛ « اقدامات بقای بیرحمانه که با تأسف و حتی همدلی اجرا میشوند، اما با عقاید کارشناسانه قانونی میشوند».
چین تلاش میکند دولت پلیس دیجیتالی خود را بهعنوان الگویی از موفقیت در برابر پاندمی بفروشد. چین برتری سیستم خود را حتی با افتخار نشان میدهد تا رای دهندگان غربی را به ترجیح امنیت بر آزادی متقاعد کند.
دیپلماتهای جوان چینی، برای اثبات برتری کشورشان به رسانههای اجتماعی رفتهاند تا اتهام تقصیر را از افکار عمومی بزدایند و چهرهای نجاتبخش از چین ارائه دهند. "میشل دوکلوس"، سفیر پیشین فرانسه در سوریه ، چین را به «تلاش بیشرمانه» برای نشان دادن پیروزی این کشور در برابر ویروس «برای ارتقاء سیستم سیاسی» خود متهم کرد.
" فرانسیس فوکویاما" میگوید: «خط اصلی تقسیمکننده در پاسخ مؤثر به بحران، استبداد را در یکطرف و دموکراسی را در طرف دیگر قرار نمیدهد. عامل مهم تعیینکننده عمکرد، نوع رژیم نخواهد بود بلکه ظرفیت دولت و مهمتر از همه اعتماد به دولت است.» وی بر همین اساس از آلمان و کره جنوبی تمجید کرده است.
سومین تغییر در سیاست جهانی را میتوان بازیابی اهمیت ناسیونالیسم دانست. گویا کرونا و جناح راست کشورهای غربی در این موضوع همداستان شدهاند. در سالهای اخیر ناسیونالیسم جان تازه گرفته است. خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، شعار ترامپ مبنی بربازگرداندان هژمونی آمریکا، ناسیونالیسم چینی و روسی همگی نیروهای گریز از مرکزی بودند که به نظر میرسد، سونامی کرونا آنها را تقویت کرده است./