در این یادداشت آمده است: بار دیگر بهار از راه رسید اما این گران--- آن دیگری گرانتر---- و یکی دیگر خیلی و خیلی و به طرز وحشتناکی گرانتر---- اما انگار نه... صدای قدوم بهار گام به گام هر لحظه با لبخند نزدیکتر می شود تا هوای حال دلمان را بهتر کند و امید ببخشد و فلسفه از نو رسیدن است که غوغا بپا کرده و خوشحالیم که از این همه نگرانی ها و مشکلات سربلند کردیم تا سال 97 را به پایان برسانیم.
در آستانه فصل بهار وقتی به تک تک دقایق و ساعت ها از این سال شمسی نگاه می کنیم خواهیم دید که هر روز و هر ثانیه از گذران امور در آن چقدر برای برخی سرسام آور و چه بسا برای برخی دیگر مهلک بود و نوسانات ارزی نه تنها سبب شد تا آکواریم ها در شهرمقدس قم که تنها 8 ماه فرصت برای ایجاد نیاز داشت ولی نتوانست به سرانجام برسد و اتوبوس ها... و پروژه های عمرانی بسیاری.... بلکه این سونامی خانمانسوز و مرگبار شبیه یک مرگ تدریجی و اسبی افسار گریخته و شاید هم خودرویی ترمز بریده و البته که بنیانی برای ایجادحالت احتضار مطبوعات کاغذی باشد که هر چند مشکلات مطبوعات فرای دیگر نوسانات است.
گران شدن کاغذ که تنها به بخش مطبوعات اکتفا نکرد و گریبانگیر نشریات استان قم به عنوان دومین استان در حوزه نشر و چاپ شد؛ که نقش بسیار مهمی در حوزه فرهنگ و پژوهش دارد نیز خالی از لطف نبود.
اما صف های گوشت و گرانی یک لقمه نان گرم، و یا افزایش قیمت زمین و مصالح و حتی خودرو و حتی تحصن فرهنگیان هم از اتفاقاتی بود که اگر تو بعنوان یک فرد از بازنشستگان و یا یک جوان که تصمیم به ازدواج دارد اما.. در این سال بودی بهتر می توانستی درک کنی که چقدر خوب و قدرتمند همچون بهار توانسته ای زنده بمانی و برای سال جدید دوباره متولد بمانی و تنومند همچون کوه مصمم بر اراده و امید باقی بمانی و زندگی را از نو برای خود با تلاش بسیار بسازی. تلاشی که اگر شناگر خوبی باشی خواهی توانست تلاشت هدفمند باشد و در غیر این صورت هلاک خواهی شد. که این مشکلات از قبیل همان دست مشکلات مطبوعات است که وقتی کاغذی نباشد.. امنیت شغلی نباشد.. تعریفی برای بیمه تو بعنوان یک خبرنگار و یا عکاس و از اهل رسانه نباشد... وقتی درآمدی چشم گیر نباشد و فعالیت های تو جزو فعالیت های اداری و حتی دولتی محسوب نشود... در این ایام از آغاز سال و نوروز نگران خواهی بود، و بیچاره آن دسته از افراد که به نوعی ضعیف ترند و این هم مشکلی از مشکلات مطبوعات که اگر کاغذ نباشد، اگر قیمت چاپ آن از فلان قیمت طی یک تا دو هفته به فلان قیمت برسد تو چه گلی بر سرمبارک خود و ایده هایت برای رفع موانع و معضلات بزنی چرا که تو بعنوان یک اصل و حرف اول و آخر وقتی به هیچ و پوچ، اسیر نوسانات شوی باید ختم روزگار که هیچ حتی ختم هر دو دنیا را نیز بخوانی.
و در آخر به عنوان کلام پایانی در سال 97؛ دنیای الفبای مانوس شدن با کاغذ را اندیشه کردیم و دیدیم که لمس صفحات کاغذ، آب نیست و برق نیست که بتوان با اتم یا انرژی خورشیدی آن را بدست آورد و می دانیم که سرانه مطالعه در ایران اعم از علمی و مطبوعاتی کم است هرچند عده ای معتقدند که در عصر ارتباطات نیازی به روزنامه نیست و شبکه های مجازی و سایت ها برای بارگزاری و رونق در افزایش هستی اطلاعات یک گزینه ی خلاق و مفید است اما یادآوری استفاده از سلاح های تکنولوژیک و هک شدن شرکت های برق از نیروگاه های اصلی برق کشورونزوئلا توسط آمریکا نیز گزینه خوبی است تا تلفات را در آن و حمله تروریستی اش را مبنی بر حمله سایبری اش یادآور شد که آگاه باشیم لزوما نیاز نیست به نیروگاه های اتمی حمله شود بلکه کمبود و یا گرانی زینک و کاغذ برای چاپ روزنامه و مجلات مطبوعاتی و علمی ـ پژوهشی نیز چیزی شبیه سیانوری است که بر مخزن های تغذیه و نوشیدنی ها ریخته شود؛ چرا که مطالعه نیز یک تغذیه است که تخصیص ارز بیشتر و حتی واردات کاغذ از کشورهای قابل اعتماد و دوست، با توجه به دخل و تصرف دشمنان از کاغذ به مواد افیونی، امتیازی است مهم که باید بدانیم هیچ کانال مجازی و صفحات خبری اینترنتی نمی تواند شبیه سرمایه گذاری بر دنیای کاغذهای مکتوب از علوم و اخبار، بر سطح اطلاعات عمومی وعلمی مردم ایران و استان قم به عنوان مرکز ثقل تفکر و انعکاس علوم و دومین استان در حوزه نشر و چاپ، به عنوان یک اصل در رونق فرهنگ و پژوهش در جهان تشیع باشد و بماند ولو به چشم خیلی ها نیاید.
منبع: روزنامه شاخه سبز
7403/ 6133/
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.