در این مطلب می خوانیم:
بافت‌های فرسوده از جمله بافت‌های ناکارآمد و مسئله دار شهری می‌باشند که از ریزدانگی، ناپایداری و نفوذناپذیری (یا عدم دسترسی مناسب) رنج می‌برند. از جمله رویکردهای مداخله به منظور حل مشکلات و معضلات این بافت‌ها می‌توان به رویکرد بهسازی در کنار رویکردهای نوسازی و بازسازی اشاره نمود.
در بهسازی سعی بر آن است تا با استفاده از روش‌هایی چند، عملیات مقاوم سازی، ضمن بیش‌ترین وفاداری به ارزش‌های کالبدی صورت پذیرد. این روش‌ها، شامل اصلاح وضعیت گذرگاه‌های محلی نیز بوده که بهبود وضعیت دسترسی و آمدوشد را دنبال می‌نمایند.
چه اینکه امروزه تردد خودروهای شخصی در بافت‌های مسکونی امری اجتناب ناپذیر است. بر این اساس، ساماندهی این نوع گذرگاه‌ها، با روش‌هایی که منتج به نهایت انعطاف پذیری در استفاده از فضا، تقدم پیاده و در عین حال حفظ فضای مناسب به منظور آمد و شد خودروهای محلی و یا پارک آن‌ها باشد، امری ضروری است. در این میان امکان تردد هرچه آسان تر خودروهای امدادرسانی در شرایط اضطراری مسئله‌ای حیاتی‌است.
از جمله اقدامات ارزنده صورت پذیرفته به منظور احیاء بافت‌های تاریخی در محله تکیه آقاسیدحسنی، بهسازی کف و جداره این کوچه تاریخی اشاره نمود که اثرات مثبتی را بر زیبایی این محور و مرمت خانه‌های تاریخی آن به همراه داشته است.
با این وجود استفاده بی رویه و بی قاعده از بولارد در این مسیر، ضمن تفکیک مسیر سواره و پیاده که به نوبه خود اولویت بخشی به حرکت خودروها در داخل محله است، با کاهش عرض مفید معبر و کاستن از یکپارچگی و انعطاف پذیری آن و نیز جلوگیری از پارک حاشیه‌ای در طول گذرگاه مسائل و مشکلاتی را پدید آورده است.
برای مثال عابری سالخورده، دوچرخه به دست می‌گوید: «این مانع‌ها به چه دردی می‌خورد! برای چی اینجا گذاشتن؟....». همچنین یکی از کاسبان محل بر این عقیده است که بولاردها نمی بایست مقابل مغازه‌ها نصب گردند چراکه با کاهش عرض معبر هنگام تخلیه بار، درگیری لفظی پیش میاد.
از نظر کارکنان آتش‌نشانی و اورژانس نیز نسب بولاردها، سرعت عمل را به شدت کاسته و دور زدن این محورها را با دشواری مواجه نموده است بگونه‌ای که در برخی موارد موجب وارد آمدن خسارت به خودرو نیز گردیده است. علاوه بر این، بولاردهای مزبور تنها توانسته‌اند روش بدیعی از قراردهی وسائط نقلیه‌را سبب شوند و آن هم قراردهی 45درجه خوردروها و 90درجه موتورها در میان بولاردهاست.
همچنین، کاهش حریم رهگذر و راندن وی به حد فاصل جداره و بولارد را می‌بایست از دیگر پیامدهای این طرح است که البته همین حریم‌اندک نیز گاه و بیگاه به وسیله تیرهای متعدد برق سد می‌گردد.ناگفته پیداست که این نوع طراحی ناقض برخی اصول بهسازی است؛ چراکه اولویت را درمحله به سواره داده است. که همین امر نیز به نوبه نقض هدف راستین بهسازی محورهای تاریخی، که همانا آرامسازی ترافیک محلی است، را دربرداشته است. هرچند اینگونه سر سواره نیز بی کلاه مانده است.
نکته دیگر و قابل تأمل لزوم اجرای عملیات شهرسازی با مشارکت فکری‌مردم است که امروزه جزء حقوق جامعه‌مدنی به‌حساب می‌آید. و اگرچه متولیان امر، مدعی پایبندی به آن بوده اما واقعیت آن است که در فرآیند طراحی و حتی بعد از اتمام آن، توجهی به نظرات اهالی محل نگردیده است.
در نهایت باید‌گفت که رویکرد‌سطحی به موضوع بهسازی در محله مورد بحث و در پی آن فقدان مطالعات کافی و نگاه همه جانبه نسبت به مسئله یاد آور این شعر حضرت مولانا است که:
ظاهر صنعت بدیدی زوستاد
اوستادی بگرفتی شاد شاد
منبع: روزنامه 19 دی قم
/8138/ 6133/
انتهای پیام بافت‌های فرسوده از جمله بافت‌های ناکارآمد و مسئله دار شهری می‌باشند که از ریزدانگی، ناپایداری و نفوذناپذیری (یا عدم دسترسی مناسب) رنج می‌برند. از جمله رویکردهای مداخله به منظور حل مشکلات و معضلات این بافت‌ها می‌توان به رویکرد بهسازی در کنار رویکردهای نوسازی و بازسازی اشاره نمود.
در بهسازی سعی بر آن است تا با استفاده از روش‌هایی چند، عملیات مقاوم سازی، ضمن بیش‌ترین وفاداری به ارزش‌های کالبدی صورت پذیرد. این روش‌ها، شامل اصلاح وضعیت گذرگاه‌های محلی نیز بوده که بهبود وضعیت دسترسی و آمدوشد را دنبال می‌نمایند.
چه اینکه امروزه تردد خودروهای شخصی در بافت‌های مسکونی امری اجتناب ناپذیر است. بر این اساس، ساماندهی این نوع گذرگاه‌ها، با روش‌هایی که منتج به نهایت انعطاف پذیری در استفاده از فضا، تقدم پیاده و در عین حال حفظ فضای مناسب به منظور آمد و شد خودروهای محلی و یا پارک آن‌ها باشد، امری ضروری است. در این میان امکان تردد هرچه آسان تر خودروهای امدادرسانی در شرایط اضطراری مسئله‌ای حیاتی‌است.
از جمله اقدامات ارزنده صورت پذیرفته به منظور احیاء بافت‌های تاریخی در محله تکیه آقاسیدحسنی، بهسازی کف و جداره این کوچه تاریخی اشاره نمود که اثرات مثبتی را بر زیبایی این محور و مرمت خانه‌های تاریخی آن به همراه داشته است.
با این وجود استفاده بی رویه و بی قاعده از بولارد در این مسیر، ضمن تفکیک مسیر سواره و پیاده که به نوبه خود اولویت بخشی به حرکت خودروها در داخل محله است، با کاهش عرض مفید معبر و کاستن از یکپارچگی و انعطاف پذیری آن و نیز جلوگیری از پارک حاشیه‌ای در طول گذرگاه مسائل و مشکلاتی را پدید آورده است.
برای مثال عابری سالخورده، دوچرخه به دست می‌گوید: «این مانع‌ها به چه دردی می‌خورد! برای چی اینجا گذاشتن؟....». همچنین یکی از کاسبان محل بر این عقیده است که بولاردها نمی بایست مقابل مغازه‌ها نصب گردند چراکه با کاهش عرض معبر هنگام تخلیه بار، درگیری لفظی پیش میاد.
از نظر کارکنان آتش‌نشانی و اورژانس نیز نسب بولاردها، سرعت عمل را به شدت کاسته و دور زدن این محورها را با دشواری مواجه نموده است بگونه‌ای که در برخی موارد موجب وارد آمدن خسارت به خودرو نیز گردیده است. علاوه بر این، بولاردهای مزبور تنها توانسته‌اند روش بدیعی از قراردهی وسائط نقلیه‌را سبب شوند و آن هم قراردهی 45درجه خوردروها و 90درجه موتورها در میان بولاردهاست.
همچنین، کاهش حریم رهگذر و راندن وی به حد فاصل جداره و بولارد را می‌بایست از دیگر پیامدهای این طرح است که البته همین حریم‌اندک نیز گاه و بیگاه به وسیله تیرهای متعدد برق سد می‌گردد.ناگفته پیداست که این نوع طراحی ناقض برخی اصول بهسازی است؛ چراکه اولویت را درمحله به سواره داده است. که همین امر نیز به نوبه نقض هدف راستین بهسازی محورهای تاریخی، که همانا آرامسازی ترافیک محلی است، را دربرداشته است. هرچند اینگونه سر سواره نیز بی کلاه مانده است.
نکته دیگر و قابل تأمل لزوم اجرای عملیات شهرسازی با مشارکت فکری‌مردم است که امروزه جزء حقوق جامعه‌مدنی به‌حساب می‌آید. و اگرچه متولیان امر، مدعی پایبندی به آن بوده اما واقعیت آن است که در فرآیند طراحی و حتی بعد از اتمام آن، توجهی به نظرات اهالی محل نگردیده است.
در نهایت باید‌گفت که رویکرد‌سطحی به موضوع بهسازی در محله مورد بحث و در پی آن فقدان مطالعات کافی و نگاه همه جانبه نسبت به مسئله یاد آور این شعر حضرت مولانا است که:
ظاهر صنعت بدیدی زوستاد
اوستادی بگرفتی شاد شاد
منبع: روزنامه 19 دی قم
/8138/ 6133/
کپی شد
