'در جامعه ما بسیاری از الگوهای مدیریت بد می گویند و برخی معتقدند که مشکلات فعلی ناشی از این است که مدیریت کشور بد است و ...، اما باید به صورت روشنی نگاه کنیم و ببینیم که آیا در کشور ما اساسا مدیریتی صورت گرفته است تا بد باشد یا نه ! آن چه در حال حاضر شاهد آن هستیم، بیشتر الگوی کوچکی از شهریاری است که ماکیاولی آن را زیرکی ساماندهی امور حوزه تحت امر می شناسد. چرا که اغلب شکوه ها ناشی از مدیریت های خودمدارانه، ارتقای افراد با زیرکی و پله کردن دیگران و ... می باشد.
بنابراین نباید به ذات مدیریت یا الگوی مدیریت بد بگوییم و یا عملکردهای افراد را سوء مدیریت بدانیم، بلکه ما با الگوی دیگری از به چنگ آوردن فرصت ها در سیستم های طراحی شده مواجه هستیم که چه بسا به پایمال شدن سیستم ها نیز انجامیده است.
همه ما خبر داریم که پیش از انقلاب، الگویی از مدیریت بر ولایات و آبادی های ما وجود داشته که فردی فاقد تخصص، زیرک، مردم دار و با تجربه را حاکم بر قصبات و روستاها می کرده است. این افراد، نماینده شاهانی بودند که بر مردم حکومت داشتند و با افزایش ناکارآمدی یا نارضایتی های ناشی از چنین سیطره انسانی بر سایر انسان ها، شیوه مدیریت روستایی هم تغییر یافت. این اتفاق زمانی افتاد که مدیریت روستایی رو به سمت الگوهای جدیدی پیش می رفت تا به جای کدخدا که قالب بسیار کوچکی چون شاه و حاکم بود، افرادی آموزش دیده و فاقد قدرت های بیولوژیک بر روستا حکومت کنند.
اما ریشه های چنین نگرشی هنوز هم وجود داشته و بسیاری از مردم اعتقاد به کدخدامنشی یعنی کنترل اوضاع زیردستان بر اساس تجربه های شخصی و موجّه خود دارند. اما ویژگی کدخدامنشی این بود که هر فردی بر اساس زندگی بیولوژیک، تابع حکومت های خانوادگی بوده و به عنوان نایب یا نماینده ساختار فرماندهی بیولوژیک حاکم، حاکمیت نفس آنان را در دست داشت.
بعد از اتفاقاتی که افتاد و انقلاب هایی که در ایران رخ داد، دیگر کدخدامنشی دهقانی و حتی ریش سفیدی گروهبان ها در میهمانی ها و ... هم از میان برخاست و در دوران جدید قرار شد مدیریت صنعتی جدیدی صورت بگیرد، اما بلافاصله تکنوکراسی مدیریت ها را در دست گرفته و با سازمانی کردن رهبری خود، بسیاری از امور را به تجربه های مهارتی خود تقلیل داد. در نتیجه ما بعد از انقلاب اسلامی به جای مدیریت علمی و اجرای دقیق قوانین برنامه ریزی کشور عمدتا با کدخدامنشی بسیاری از مهارت های تک بعدی همراه بودیم و با مدیریت مهندسان، پزشکان، حسابداران و در مواردی افراد کم سواد هم امور را گذراندیم.
سازمانی اقتصادی چون شهرداری که از دیرباز تجربه ای شهر - خانگی داشت، به وجهی تک رشته ای از مقررات ساختمانی و عمرانی تبدیل شده و از توجه به مسائل اقتصادی، صنعتی و اجتماعی شدن مناسب شهرنشینان غفلت کرد.
نظام پزشکی، کل مدیریت بهداشتی و درمانی کشور را به طبابت و تجویز دارو تقلیل داده و مجوزهایی به مطب ها داده که بازتاب تجربه های پیشین در دوره نوجوانی تحصیل کردگان پزشکی مانند دست فروشی و شاگردی در حجره داری را اجرایی کرده و هنوز هم سیستم های کلینیکی متمرکز بر سلامتی مردم را در برنامه های خود ندارد.
ویژگی مدیر این است که در دانشگاه درس هایی چون مدیریت منابع انسانی، سازمان، خط مشی گذاری و ... خوانده و طی یک مدیریت سالم بر منابع و عناصر تحت سرپرستی اش، تلاش کند تا بر روند اجرای حکم های علمی توسط متخصصین مختلف نظارت کند. این حکم ها قبلا توسط دانش آکادمیک اثبات شده و در صورت فرضیه ای و مقطعی بودن برخی حکم ها هم توجه و تمرکز اساسی او به اقدامات، تاثیرات آزمایشی آن ها معطوف بوده و تغییرات ضروری برآمده از آن را عملی می کند.
مدیریت وی متکی بر تقسیم کار بوده و برای همین نیازمند دیالوگ با رشته های تخصصی دیگری است که ذیل مجموعه اش فعالیت می کنند تا بازخورد اقدامات تقسیم شده را متوجه شود. مدیریت وی هم در عرصه نیروی انسانی و هم در امور فنی ذیربط استراتژیک بوده و هر روز به تغییر، بازاندیشی و ارتقای سیستمی که کار می کند می اندیشد. اما شخصی که با دانش مدیریت و زیرمجموعه های آن چون سازمان و تقسیم کار آشنا نیست، به زعم داشتن تخصصش، کسی است که بدون داشتن مهارت های سازمانی و همچون کدخدا در خلائی علمی مجبور است متکی بر دانش تجربی خود اوضاع را تحت امر قرار دهد.
' کَد-یر '، که یادآور مدیریت کدخدامنشانه است، حکم هایی می دهد که عمدتا ذیل تجربه های شخصی خودش و اغلب مبتنی بر تقلیل یک سازمان به مهارت تخصصی خودش باشد. او به جز توجه به موارد مفهوم به دانش خودش، سایر امور را به جای تقسیم، در میان زیردستان توزیع می کند و در صورتی که سایر مهارت های تحت نظر بخواهند دیالوگ کنند، در مونولوگی ناشی از تقلیل گرایی وی به تجربه ها و مهارت خودش ادغام می شوند، تا امکان ظهور و بروز خلاقیت های خود را نیابند. لذا کد- یر در تعارض با خود سیستم قرار داشته و آن را شخصا به هم می زند تا در این نابسامانی، به زودی از تجربه های بیولوژیک خود در اعمال قدرت و حربه های حفظ امور استفاده کرده و بر اوضاع مسلط شود. چرا که او از دانش آکادمیک ساماندهی و سازماندهی آرام امور بهره مند نبوده و با وسواسی که ناشی از نگرانی از هم پاشیدن امور است، با اصرار بر اجرای به موقع امور مدام بر اضطرب و استرس سیستم می افزاید و با تنش ها و انتظارات سکوت از دیگران آن ها را کاهش می دهد.
کَد-یر، ملغمه ای از صلاحیت صنعتی و تجربه های کدخدامنشانه ای است که همانند یک کدخدا اوضاع را در دست دارد، اما با توصیه ی دانشگاه توانسته به سیستم راه یافته و در الگوهای رایج کَد-یرهای قبل می شود تا به تدریج از شیوه های زبان بازی و ... استفاده جسته و خود را به بالای سیستم برساند. در نتیجه، ما با الگویی از فرد سلطه گر مواجه میشویم که مدام سعی می کند آشوب های ناشی از فقدان دانش کنترل و راهبرد صحیح نیروی انسانی را به زیردستان منتقل کرده و با شکل دادن به دستور زبان خاصی به شکل دستورهای اداری و صورتجلسات چند نفره مسئولیت اساسی چندانی هم بر گردن نگیرد. چنین روش های تصدی گری بر سازمان ها و سلب مسوولیت از خود باعث شده است که نابسامانی اداری در کشور حاکم شده و درزها و اسراف های بسیاری رخ دهد.
طبیعی است اختلاس ها، سوء مدیریت ها و اتفاقاتی که در اموری چون ساماندهی زلزله زدگان دیده می شود، ناشی از به کار نبستن علم مدیریت بوده و تقلیل آن به تجربه های فردی و چه بسا شخصی افراد موجب شکل گرفتن موجی از نارضایتی در تقابل با مدیریت می شود. یکی از وظایف اصلی سازمان مدیریت و برنامه ریزی که در غیاب ضرورت ساماندهی اداری مشغول رتق و فتق مالی و بودجه ریزی است، الگودهی به نظم مدیریت اداری کشور می باشد که با تقلیل امور به برنامه ریزی های صنعتی چنین مهمی را مورد غفلت قرار داده است. در نتیجه، سالیان سال است که بسیاری از منابع انسانی و مادی کشور در سیستم های اداری به هدر رفته و موجبات نارضایتی مردمی و ایجاد دردسرهای روزمره هم برای خادمان کشور و هم برای مردم عزیز شده است. با این حال، ساماندهی همین موضوع نیز نیاز اساسی به استفاده از آکادمی و گزاره های آن و عاملیت افرادی است که بتوانند چنین نظمی را بر سیستم اداری کشور مستولی کنند'.
* پژوهشگر فرهنگ عامه
انتشار دهنده: سیفعلی موسی زاده
6016
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.