به محض پیاده شدن از اتومبیل نگاهت چندان متوجه کم و کیف قیمت نیست زیرا که عرف است که قیمت ها در ایران به کیلو نوشته شود و تو راضی از این قیمت های مناسب بر این نوبرانه ها.
سفارش چند کیلو میوه می دهی و راننده ای که دیگر به جای حمل بار میوه فروش شده است، میوه ها را در پاکت پلاستیکی گذاشته و تحویل ات می دهد. اسکناسی تحویلش می دهی ، چشم در چشم ، هم تو منتظری و هم میوه فروش؛ هر کدام منتظر بقیه پول .
میوه فروش دو برابر اسکناس تحویلی را از تو طلب می کند و نیم اشاره ای به کارتنی که قیمت میوه بر آن نقش بسته است می کند و تو که سرت را بالا گرفته ای کلمه ریز' نیم کیلو ' را بر بالای قیمت در ج شده با خط درشت میوه می بینی.
مانده ای با این ابتکار و یا در واقع با این فریبکاری که دیگر ابزار تقریبا تمامی وانت بارهای میوه فروش در اردبیل و دیگر شهرهای استان شده است چه بکنی، اگر اهل دنیای خجالت باشی که از این فریب می گذری و مغموم باقی پول را پرداخت کرده و می روی و اگر اهل حساب و کتاب و منطق باشی مجبوری با فروشنده جر و بحث کنی که برادرم این معامله حلال نیست که فریب مردم است.
این جماعت کاسب در فروش جنس به خلق خدا ابتکارهای دیگری نیز دارند.
تصور کنید وانتی مملو از موز را می بینی که قیمتی مناسب با خط درشت بر آن نقش بسته است، همینکه قصد خرید و پرداخت قیمت را داری به ناگاه متوجه می شوی که بالای این خط درشت با خط ریز نوشته اند' سیب کیلویی ...' و تو در وانت دنبال سیب می گردی و جعبعه ای کوچک از سیب که در میانه انبوه موزها پنهان است و به سختی با چشم غیر مسلح قابل تشخیص است.
این ابتکارها هر ورز در این دیار در حال خلق و آفرینش است و همچنان صدای بلند و مشاجره فروشنده ها و خریداران که برایی بسیاری در این شهر عادی شده است.
تعداد وانت بارهای میوه فروش و رشد قارچ گونه آن در شهر نیز که حکایت دیگری است، هر روز بر تعداد شان افزوده می شود و خیابان ها تا میانه آن بویژه غروب ها به تسخیر آنها در می آید.
این زخم کهنه و این بیکاری مزمن در سال های اخیر بدجوری دامن استان اردبیل را گرفته است و گویا سیاست و کیاست مسئولان برای ساماندهی آن هنوز ره به جایی نبرده است.
چند صباحی پیش گوشه ای از پیاده روها را برای ساماندهی وانت بارهای میوه فروش در اردبیل تعبیه کردند اما کو گوش شنوا ، گویی وانت بارها شش دانگ خیابان را به نام خود کرده اند و نه ماموران سد معبر شهرداری حریف آنهایند و نه جریمه های ماموران پلیس راه.
چهره شهر و خیابان های آن آلوده این سد معبر شده اند و ضروری است که مسئولان بیش از این دیگر درنگ نکرده و تصمیم اساسی برای ساماندهی این معضل اجتماعی و اقتصادی اتخاذ کنند .
* مینا میرقاسمی - خبرنگار ایرنا استان اردبیل
3006/6016
سفارش چند کیلو میوه می دهی و راننده ای که دیگر به جای حمل بار میوه فروش شده است، میوه ها را در پاکت پلاستیکی گذاشته و تحویل ات می دهد. اسکناسی تحویلش می دهی ، چشم در چشم ، هم تو منتظری و هم میوه فروش؛ هر کدام منتظر بقیه پول .
میوه فروش دو برابر اسکناس تحویلی را از تو طلب می کند و نیم اشاره ای به کارتنی که قیمت میوه بر آن نقش بسته است می کند و تو که سرت را بالا گرفته ای کلمه ریز' نیم کیلو ' را بر بالای قیمت در ج شده با خط درشت میوه می بینی.
مانده ای با این ابتکار و یا در واقع با این فریبکاری که دیگر ابزار تقریبا تمامی وانت بارهای میوه فروش در اردبیل و دیگر شهرهای استان شده است چه بکنی، اگر اهل دنیای خجالت باشی که از این فریب می گذری و مغموم باقی پول را پرداخت کرده و می روی و اگر اهل حساب و کتاب و منطق باشی مجبوری با فروشنده جر و بحث کنی که برادرم این معامله حلال نیست که فریب مردم است.
این جماعت کاسب در فروش جنس به خلق خدا ابتکارهای دیگری نیز دارند.
تصور کنید وانتی مملو از موز را می بینی که قیمتی مناسب با خط درشت بر آن نقش بسته است، همینکه قصد خرید و پرداخت قیمت را داری به ناگاه متوجه می شوی که بالای این خط درشت با خط ریز نوشته اند' سیب کیلویی ...' و تو در وانت دنبال سیب می گردی و جعبعه ای کوچک از سیب که در میانه انبوه موزها پنهان است و به سختی با چشم غیر مسلح قابل تشخیص است.
این ابتکارها هر ورز در این دیار در حال خلق و آفرینش است و همچنان صدای بلند و مشاجره فروشنده ها و خریداران که برایی بسیاری در این شهر عادی شده است.
تعداد وانت بارهای میوه فروش و رشد قارچ گونه آن در شهر نیز که حکایت دیگری است، هر روز بر تعداد شان افزوده می شود و خیابان ها تا میانه آن بویژه غروب ها به تسخیر آنها در می آید.
این زخم کهنه و این بیکاری مزمن در سال های اخیر بدجوری دامن استان اردبیل را گرفته است و گویا سیاست و کیاست مسئولان برای ساماندهی آن هنوز ره به جایی نبرده است.
چند صباحی پیش گوشه ای از پیاده روها را برای ساماندهی وانت بارهای میوه فروش در اردبیل تعبیه کردند اما کو گوش شنوا ، گویی وانت بارها شش دانگ خیابان را به نام خود کرده اند و نه ماموران سد معبر شهرداری حریف آنهایند و نه جریمه های ماموران پلیس راه.
چهره شهر و خیابان های آن آلوده این سد معبر شده اند و ضروری است که مسئولان بیش از این دیگر درنگ نکرده و تصمیم اساسی برای ساماندهی این معضل اجتماعی و اقتصادی اتخاذ کنند .
* مینا میرقاسمی - خبرنگار ایرنا استان اردبیل
3006/6016
کپی شد