خواهر و برادر تحت حمایت کمیته امداد استان اردبیل که در رشته پزشکی قبول شده و در حال تحصیل هستند، آرزو دارند پس از پایان تحصیلات خود خدمتگذار اقشار آسیب‌پذیر بوده و به آنها برای دستیابی به موفقیت‌های چشمگیر کمک کنند.
به گزارش ایسنا منطقه اردبیل، با کمک‌های امدادگران، حامیان طرح اکرام ایتام و خیران، دو برادر و خواهر تحت حمایت کمیته امداد استان اردبیل با کسب رتبه ۶۰۸ و ۱۵۰۰ در کنکور سراسری سال‌های ۹۴ و ۹۵ به دانشکده پزشکی راه یافته‌اند.
در کنار حمایت‌های امدادگران و حامیان، مادر خانوار نیز با دوخت و دوز تلاش کرده بخشی از مشکلات زندگی را رفع کند و کودکان نیز با تلاش و پشتکار شبانه‌روزی خود، این موفقیت مهم را در زندگی کسب کرده‌اند. 

۲۴ و ۲۳ ساله و ساکن استان اردبیل هستند خانه‌ای ساده با وسایلی ساده‌تر که به طرز هنرمندانه‌ای تزیین شده است. گرد پیری خیلی زود بر چهره مادر ۵۴ ساله نشسته و حکایت از روزهایی دارد که با سختی‌ها و مشقت بسیار کودکانش را بزرگ کرده و خون‌دل‌ها خورده است تا فرزندانش با کسب رتبه‌های برتر در بهترین‌ دانشگاه‌های پزشکی مشغول به تحصیل شوند.
مادر حرف بسیار برای گفتن دارد اما ساکت و آرام گوشه‌ای نشسته و به گل‌های قالی چشم دوخته است. پس از فوت همسر در سال ۱۳۸۷، مسئولیت زندگی را بر عهده گرفت تا با چنگ و دندان سه فرزند کوچک خود را بزرگ کند.
سانحه تصادف همسرش را با خود به جهان دیگر بُرد و او ماند با سه کودک که نمی‌دانست جز درگاه خدا به که پناه ببرد؟ درمانده و ماتم‌گرفته ستون زندگی‌اش را از دست داده بود و حس می‌کرد آواری سنگین پس از فوت همسر بر رویش سرازیر شده است. 
به قدری از آن روزها بیزار است که نمی‌خواهد به یاد بیاورد چه بر خود و فرزندانش گذشته بود. حتی لحظه‌ای بازگشت به آن دوران سخت، افکارش را به هم می‌ریزد و دچار ناراحتی شدید می‌شود.
در نخستین‌ ماه‌های سال ۸۸، با ورود کمیته امداد به رفع مشکلات این خانوار، روزهای تیره‌ و تار پایان یافت و شادکامی جای غم را گرفت. مادر بیش از هر چیز نگران تحصیل فرزندانش بود و دلش می‌خواست در بهترین رشته و عالی‌ترین دانشگاه به درس خود ادامه دهند و تبدیل به افراد موفق شوند.
امدادگران کمیته امداد نیز با حساسی بسیار وارد موضوع شدند تا کودکان به کلاس درس بازگردند و از تحصیل بازنمانند. طرح اکرام ایتام هم برای هر سه کودک اجرا شد تا با حامی‌یابی برای آنها، بخش مهمی از مشکلات تحصیلی، فرهنگی و معیشتی حل شده و مسیر موفقیت‌شان هموارتر شود.
از سوی دیگر کلاس‌های تقویتی، برنامه‌های ویژه درسی و مشاوره‌های تحصیلی کمیته امداد، شوق و ذوق کودکان را برای ادامه تحصیل افزایش داد.
مادر در کنار خانه‌داری و مراقبت از فرزندان، با لحاف‌دوزی می‌کوشید مشکلات زندگی را به حداقل رسانده و بخشی از نیازهای اساسی را تأمین کند. مهارتش در این کار به قدری زیاد بود که از همسایگان و آشنایان سفارش‌های بسیار دریافت می‌کرد. از سویی دست به خیر داشت و جهیزیه نوعروسان با دوخت و دوز او تکمیل می‌شد و چه بسیار اوقات که دست‌مزد آنچنانی از خانوار نیازمند دریافت نمی‌کرد.
با اینکه دوزندگی چشمانش را کم سو کرده بود، دست از کار نمی‌کشید و تلاش می‌کرد آسایش و آرامش فرزندانش را فراهم کند تا کاری جز درس خواندن نداشته باشند. شیرزنی که خود درد فقر و تنگدستی را کشیده بود و به خوبی چاره رفاه کودکانش را در تحصیل می‌دانست.
عاقبت فعالیت‌های امدادگران کمیته امداد، حامیان طرح اکرام ایتام، مادر و پشت‌کار فرزندان نتیجه داد و در کنکور سراسری سال ۹۴، پسر بزرگ خانوار با رتبه ۶۰۸ در رشته پزشکی قبول شد و به جمع دانشجویان پیوست.
روزی که نتایج کنکور اعلام شد، زمانی برای پرواز مادر بود. دستانش را سوی درگاه خدا گرفته و تا می‌توانست اشک بر روی گونه جاری ساخته بود. فردای آن روز با جعبه‌ای شیرینی به کمیته امداد مراجعه کرد و خبر قبولی فرزندش را با رتبه زیر هزار به گوش مددکاران و حامیان رساند.
احساس می‌کرد دو بال زیبا دارد که می‌تواند به هر سو برود و جهان را تماشا کند. در پوست خود نمی‌گنجید و بارها و بارها خداوند را شکر می‌کرد که زنده است و موفقیت فرزندش را می‌بیند و همان‌روز بر سر مزار همسرش رفتند و دسته‌گلی تقدیمش کردند که اگر چه عمرش کوتاه بود و چنین روزهایی را ندید، اما روح او شاهد دستیابی پسرش به هدفی بزرگ بود.
راهیابی فرزند بزرگ‌تر به دانشگاه، مسیر موفقیت در کنکور سراسری را برای دختر خانوار نیز هموار کرد. او در کنکور سال ۹۵ با کسب رتبه ۱۵۰۰ از رشته پزشکی قبول شد و به دانشگاه اراک قدم گذاشت.
مادر لبخند زده بود و هیچ نمی‌گفت. روزهایی سخت و بسیار نفس‌گیر را پشت سر گذاشته بودند که تصورش را هم نمی‌کردند روزی بتوانند چشم‌ انتظار لحظات خوش باشند. خانواری که روزی با نداری سر می‌کرد و با فوت پدر، ستون زندگی‌اش فرو ریخته بود، دوباره با کمک امدادگران و حامیان و خیران، سر و سامان گرفته و به سمت آتیه‌ای روشن پیش می‌رفت.
خواهر و برادری که در رشته پزشکی قبول شده و در حال تحصیل هستند، آرزو دارند پس از پایان تحصیلات خدمتگذار اقشار آسیب‌پذیر باشند و به آنها برای دستیابی به موفقیت‌های چشمگیر کمک کنند.
از دیگر نکات مهم این خانوار، تأکید مادر بر حفظ عفاف و حجاب توسط فرزندانش است. کودکانی که از همان دوران طفولیت با قرآن و احکام اسلامی آشنا شده‌اند و مادر با تمامی کم‌سوادی‌اش تلاش کرده بود آنها همواره از نظر روحی و جسمی پاک باشند.
اینک تمرکز مادر بر روی کودک ۱۱ ساله‌اش است که او هم مسیر موفقیت برادر و خواهر بزرگ‌ترش را طی کند و در رشته‌ای خوب با رتبه ممتاز قبول شود. یاد روزهای گذشته قطره‌های اشک را دور چشمان مادر جمع می‌کند اما سعی دارد در مقابل فرزندانش لبخند بزند و به آینده‌ای سرشار از امید چشم بدوزد.
کودکان این خانوار دارای ۱۴ حامی هستند که با کمک‌های آنها بخش بسیاری از مشکلات رفع شده و حتی نیازهای تحصیلی فرزندان نیز تأمین می‌شود. حامیان نیکوکاری که با کمک‌های خود در طول ۱۰ سال، موجب شدند این خانوار که در خانه‌ای استیجاری و قدیمی ساکن بود، منزل مناسبی خریداری شود و به آنجا نقل مکان کنند. مسکن مناسب هم بیش از پیش بر دلگرمی خانوار افزود تا فرزندان بی‌هیچ دغدغه و با آرامش خاطر تنها به تحصیل بپردازند و نگران چیز دیگری نباشند. 
روی طاقچه عکس پدری است که با روبان مشکی تزیین شده و لبخندی بر لب دارد. مادر انگشتانش را به گل‌های قالی می‌کشد و چهره فرزندانش را از نظر می‌گذراند. خرسند است از اینکه خانواده‌ای موفق دارد که تا چند سال دیگر دو پزشک را به جامعه تحویل خواهند داد و یاور محرومان و مستضعفان خواهند شد.




انتهای پیام
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.