' اگر از مخاطبان فضای مجازی باشید، که به احتمال قریب به یقین هستید، روزانه در معرض سیل نوشتارهای تند و تیزی قرار می‌گیرید که اصطلاحا نقد خوانده می ‌شوند. نوشتارهایی که هر کدام درصدد هستند افکار عمومی را کشان کشان به سویی هدایت کنند.
در کشاکش این نوشته‌ ها، چه بسا فرد یا مقام مسئولی در آن واحد، قهرمان و خائن توصیف شود و به تناسب آن القاب، اقدام به تنبیه یا تشویق فرد به اصطلاح منتقد هم بکند. کالبدشکافی این وضعیت پارادوکسیکال که منجر به شیوع نوعی سرگیجه مجازی در بین مدیران و افکار عمومی شده، مستلزم بازگشت به خانه اول است، این که 'نقد چیست و منتقد کیست؟'
نقد، روشی است برای ارزیابی مفاهیم ، پدیده ‌ها و داده ‌های مختلف. مهارتی است اجتماعی که امر 'توسعه' بدون آن امکان بروز و ظهور نمی‌یابد. اما خروج نقد از ریل اصلی خویش به شدت آسیب ‌زا و فساد آور است. گم شدن متر و معیار سنجش، امید به بهبود روند امور را در نطفه خفه می‌ کند.
نقد راهگشا از حب و بغض و یکسونگری به دور است و با قطعی ‌انگاری و جزم‌ اندیشی میانه ‌ای ندارد. چیزی ماورای غرض و مرض فردی، مچگیری و نق‌ زنی است و جامع‌ نگری از اصول ابتدایی آن است. اما مهم ترین مولفه یک نقد اصولی، آگاهی و احاطه منتقد بر مساله، و تخصص و دانش اوست تا داوری‌ اش را باورپذیر کند.
بنجامین بلوم، اندیشمند آمریکایی، فرآیند شناخت فرد از پدیده‌ها را در 6 دسته سطح بندی می‌ کند. یادآوری یا به ذهن سپردن مفاهیم (Remembering)، درک و فهمی که از به ذهن سپردن مفاهیم حاصل می ‌شود (Understanding)، بکارگیری درک و فهم حاصل شده (Applying)، تجزیه و تحلیل اجزا، روابط و ساختارها (Analyzing)، نقد و ارزیابی ساختارها (Evaluating) و در نهایت خلق و ابداع (Creating).
مطابق دیدگاه بلوم، 'نقد و ارزیابی' جزو عالی‌ترین سطوح شناخت فرد از پدیده ‌ها و ساختارهاست. لذا منتقدی که بدون داشتن اشراف، تخصص و دانش در وادی نقد گام می ‌نهد همچون کودکی سر به ‌هوا، سرکش و بازیگوش است که چاقویی تیز در دست گرفته و به هر سو نظر می‌ افکند چیزی جز پشیمانی به بار نمی‌ آورد.
نقد از مظلوم‌ترین واژگان جامعه ماست که از سوی خیل قابل توجهی از کنشگران تحت ستم قرار گرفته است. چرا که بسیاری از منتقدنماهایی که روزانه در تیررس خواب‌ های آشفته و اوهام ذهنی ‌شان قرار داریم، با قسم اعظم پیش‌ نیازهای نقد بیگانه‌ اند.
منتقدنماها با دهانی ‌باز و چشمانی بسته پیوسته بر این و آن می‌ تازند و سرمست از این بند بازی مبتذل پیش می ‌روند. هر روز دست به 'عملیات انتحاری' جدیدی می‌ زنند و در این 'ترور کور' نه قائل به حریم خصوصی افراد هستند و نه اتکا به مستندات در قاموسشان جایی دارد و در شرایطی برای فردای ما نسخه ‌پیچی می ‌کنند که بسیاری از آنها در امور شخصی خود وا مانده ‌اند. بدون تعارف باید بپذیریم که همگی تماشاگر جولان لمپنیسم نوظهور در میدان فاخر نقد هستیم'.
6016
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.