' در اوج روزهای مشروطه روزنامه همه چشم و امید ملت در آگاه سازی و راهبرد مسیر مشروطه بود. هر چند که خبر تازگی خود را به سبب طولانی شدن زمان انتشار از دست میداد؛ اما با این همه، دست اول و اورجینــال محسـوب میشد.
برای مطبوعات عصر مشروطه همه آمال در توسعه سیاسی و اجتماعی خلاصه میشد و آنقدر فضا را برای محمدعلی شاه نفسگیر و شاه را جان به لب کرده بودند، که شاه پس از به توپ بستن مجلس دستور داد تا «جهانگیرخان صوراسرافیل» و «ملکالمتکلمین» را در باغشاه قبل از اعدام پیش چشمانش شکنجه دهند تا شاید دل شاه قاجار کمی خنک تر شود! هر چند که نه تخت برای محمدعلی شاه ماند و نه لذت آن شکنجه زیردندانش مزه ماندگاری یافت، دیری نپایید که مشروطهخواهان تاج شاهی را از سر محمدعلی برداشتند و بر سر فرزند خردسالش که هنوز طفلی بیش نبود و تاج نافرم روی سرش تلوتلو میخورد، را بجایش نشاندند.
در صد سال گذشته، تقدم توسعه سیاسی و اجتماعی بر دیگر ابعاد توسعه سبب گردیده که در تاریخ مطبوعات ایران، وزن تحلیل و پرداخت به دیگر مقولههای توسعه کمتر باشد.
مطبوعات محلی هم به واسطه تاثیرپذیری ازپایتخت چنین رویکردی را در شهرستانها تقویت و فربهتر کردهاند، اما آیا ایدئولوژی سیاسی- اجتماعی قبله مطبوعات و اتوپیای آنهاست؟ اگر روزی جهانگیرخان صوراسرافیل در آخرین سرمقالهاش محمدعلی شاه را چنین خطاب قرار داد که: «ما هم از این جانبازی و فداکاری عاری نداریم و هیچوقت نمیگوییم که چرا ما مغلوب مستبدین و بیدینها شدیم زیرا که برادران آذربایجانی و گیلانی و فارسی و اصفهانی ما در راهند و عنقریب خواهند رسید. ما میخواهیم با بدنهای خود، زیر سم اسبهای آنها را نرم و مفروش کرده و زمین تهران را برای تشریفات مقدم این مهمانهای تازه رسیده، از خون گلوی خود زینت دهیم و به آن برادرهای مهربان بگوییم و افتخار کنیم که ماییم پیش صفهای شهدای راه آزادی…» بیشک در کنار اهمیت دادن به آرمان توسعه سیاسی در ایران استبداد زده، او در صوراسرافیل به عنوان مرجعترین رسانه در دوران مشروطه نیم نگاهی هم به طرح مقوله اقتصاد در روزنامهاش داشت.
وزن غالب سیاست و اقبال عمومی به محتوای سیاسی در مطبوعات ایرانی مزید بر علت شده تا تحلیل های اقتصادی گوشه نشین مطبوعات ایرانی باشد. هر چند که در یک دهه گذشته رسانههای مکتوب که پیرامون نقشآفرینی در توسعه اقتصادی فعالیت میکنند؛ اما هنوز مطبوعات ایرانی به مقوله اقتصاد ادای دین نکردهاند.
امروزه توجه صاحبان سرمایه نیز به سمت رسانهها فرصت طلایی و استثنایی را ایجاد کرده که میتواند فصلی نو در ارتقا بخشی نقش مطبوعات در توسعه اقتصادی داشته باشد. هر چند که گسترش شبکههای ارتباطی رسانهای، قدرت و فضا را در اختیار نوظهوران قدرتمندی بنام شبکههای اجتماعی آنلاین داده است؛ اما با این همه هنوز مطبوعات کارکرد خود را میان خواص حفظ کردهاند و الیتهای مطبوعاتی همچنان مرجع موثق و معتبری بشمار میروند.
از دیگر سو در فضایی که مفهوم و نقش رسانهها شامل رادیو وتلویزیون، مطبوعات و حتی اینترنت هنوز نامفهوم و گنگ است؛ این مطبوعات هستند که میتوانند با تکیه بر ذات خلاق و قدمت در طرح تحلیلهای اقتصادی همان بازوی کمکی توسعه اقتصادی شوند. در چنین فضایی توسعه عرضی در مطبوعات حاصل که آنهم به کاهش ریسکهای سیاسی و افزایش ثبات میانجامد که این ثبات سیاسی موضوعی مهم در جذب سرمایههای خارجی و داخلی و بالطبع رشد اقتصادی است. نباید فراموش کرد که فاصله گرفتن از سیاستزدگی محض در رسانههای مکتوب ایرانی و بها دادن به تحلیلهای اقتصادی همان نقش مغفولی است که مطبوعات ما از آن بازماندهاند. شاید اگر جهانگیرخان هم در قید حیات میبود؛ چنین رویکردی را پیش میگرفت'.
6016
برای مطبوعات عصر مشروطه همه آمال در توسعه سیاسی و اجتماعی خلاصه میشد و آنقدر فضا را برای محمدعلی شاه نفسگیر و شاه را جان به لب کرده بودند، که شاه پس از به توپ بستن مجلس دستور داد تا «جهانگیرخان صوراسرافیل» و «ملکالمتکلمین» را در باغشاه قبل از اعدام پیش چشمانش شکنجه دهند تا شاید دل شاه قاجار کمی خنک تر شود! هر چند که نه تخت برای محمدعلی شاه ماند و نه لذت آن شکنجه زیردندانش مزه ماندگاری یافت، دیری نپایید که مشروطهخواهان تاج شاهی را از سر محمدعلی برداشتند و بر سر فرزند خردسالش که هنوز طفلی بیش نبود و تاج نافرم روی سرش تلوتلو میخورد، را بجایش نشاندند.
در صد سال گذشته، تقدم توسعه سیاسی و اجتماعی بر دیگر ابعاد توسعه سبب گردیده که در تاریخ مطبوعات ایران، وزن تحلیل و پرداخت به دیگر مقولههای توسعه کمتر باشد.
مطبوعات محلی هم به واسطه تاثیرپذیری ازپایتخت چنین رویکردی را در شهرستانها تقویت و فربهتر کردهاند، اما آیا ایدئولوژی سیاسی- اجتماعی قبله مطبوعات و اتوپیای آنهاست؟ اگر روزی جهانگیرخان صوراسرافیل در آخرین سرمقالهاش محمدعلی شاه را چنین خطاب قرار داد که: «ما هم از این جانبازی و فداکاری عاری نداریم و هیچوقت نمیگوییم که چرا ما مغلوب مستبدین و بیدینها شدیم زیرا که برادران آذربایجانی و گیلانی و فارسی و اصفهانی ما در راهند و عنقریب خواهند رسید. ما میخواهیم با بدنهای خود، زیر سم اسبهای آنها را نرم و مفروش کرده و زمین تهران را برای تشریفات مقدم این مهمانهای تازه رسیده، از خون گلوی خود زینت دهیم و به آن برادرهای مهربان بگوییم و افتخار کنیم که ماییم پیش صفهای شهدای راه آزادی…» بیشک در کنار اهمیت دادن به آرمان توسعه سیاسی در ایران استبداد زده، او در صوراسرافیل به عنوان مرجعترین رسانه در دوران مشروطه نیم نگاهی هم به طرح مقوله اقتصاد در روزنامهاش داشت.
وزن غالب سیاست و اقبال عمومی به محتوای سیاسی در مطبوعات ایرانی مزید بر علت شده تا تحلیل های اقتصادی گوشه نشین مطبوعات ایرانی باشد. هر چند که در یک دهه گذشته رسانههای مکتوب که پیرامون نقشآفرینی در توسعه اقتصادی فعالیت میکنند؛ اما هنوز مطبوعات ایرانی به مقوله اقتصاد ادای دین نکردهاند.
امروزه توجه صاحبان سرمایه نیز به سمت رسانهها فرصت طلایی و استثنایی را ایجاد کرده که میتواند فصلی نو در ارتقا بخشی نقش مطبوعات در توسعه اقتصادی داشته باشد. هر چند که گسترش شبکههای ارتباطی رسانهای، قدرت و فضا را در اختیار نوظهوران قدرتمندی بنام شبکههای اجتماعی آنلاین داده است؛ اما با این همه هنوز مطبوعات کارکرد خود را میان خواص حفظ کردهاند و الیتهای مطبوعاتی همچنان مرجع موثق و معتبری بشمار میروند.
از دیگر سو در فضایی که مفهوم و نقش رسانهها شامل رادیو وتلویزیون، مطبوعات و حتی اینترنت هنوز نامفهوم و گنگ است؛ این مطبوعات هستند که میتوانند با تکیه بر ذات خلاق و قدمت در طرح تحلیلهای اقتصادی همان بازوی کمکی توسعه اقتصادی شوند. در چنین فضایی توسعه عرضی در مطبوعات حاصل که آنهم به کاهش ریسکهای سیاسی و افزایش ثبات میانجامد که این ثبات سیاسی موضوعی مهم در جذب سرمایههای خارجی و داخلی و بالطبع رشد اقتصادی است. نباید فراموش کرد که فاصله گرفتن از سیاستزدگی محض در رسانههای مکتوب ایرانی و بها دادن به تحلیلهای اقتصادی همان نقش مغفولی است که مطبوعات ما از آن بازماندهاند. شاید اگر جهانگیرخان هم در قید حیات میبود؛ چنین رویکردی را پیش میگرفت'.
6016
کپی شد