' برنامههای دولت نمیتواند به طور یکسان در همه جای کشور مثمر ثمر واقع شود و ما نه میتوانیم و نه باید که منتظر آن باشیم که از مرکز برای حل مشکلات نسخه و دستورالعملی بیاید.
با اهمیت دادن به نظرات کارشناسان چه در بخش دولتی و چه دربخش خصوصی نارساییها واشکالات منطقهای شناسایی شده و به رونق دادن اقتصاد اول استان کمک نمود و با بکارگیری نظرات کارشناسان و محققان مانع انتقال سرمایههای استان اعم از سرمایه انسانی(کشاورزان و کارشناسان) وسرمایههای اقتصادی به سایر بخشهای غیر تولیدی وکاذب ونهایتا انتقال به تهران ویا خارج از کشور گردیم.
مصوبات و برنامههای زیادی جهت رونق تولید وحمایت از سرمایهگذاری وبهبود فضای کسب وکار در سطح کلان کشور صورت میگیرد ولی آنچه در واقعیت میبینیم و لمس میکنیم با اهداف اولیه خیلی متفاوت است و بخش خصوصی تاثیرات آنها رادر بهبود شرایط کمتر ملاحظه میکند.
استان اردبیل یک منطقه کشاورزی بوده و محل معاش اغلب مردم از طریق کشاورزی میباشد. اکثر فعالیتهای اقتصادی دیگر هم به طور مستقیم یا غیر مستقیم با کشاورزی عجین میباشد.
توقعی که از مسئولین استان بخصوص استاندار ساعی وآشنا به وضعیت اجتماعی واقتصادی منطقه داریم آن است که به این واقعیت که مورد اذعان همه است عنایت ویژه نموده و کشاورزی را عملا به عنوان محور توسعه استان در اولویت برنامههای اقتصادی قرار دهند.
البته این خواسته به معنی عدم توجه به دیگر بخشهای اقتصادی نیست ولی واقعیت این است که سرمایهگذاری در بخش کشاورزی خیلی سریع به سوددهی میرسد و بهره آنرا در همان سال اول بعد از سرمایهگذاری میتوان مشاهده نمود، به عنوان مثال در مهار آبهای سطحی با ایجاد سد یا افزایش میزان ظرفیت سدهای موجود، از اولین سال بهرهبرداری نتیجه سرمایهگذاری را میبینیم و یا با اجرای شیوههای نوین آبیاری در مزارع ضمن افزایش بهرهوری در مصرف آب هزینه تولید پایین آمده و در عین حال شاهد تولید محصول کیفی نیزخواهیم بود.
یکی از مزیت های اردبیل که به طور طبیعی از آن بهرهمند است، واقع شدن در مسیر کشورهای قفقاز است که با توجه به نیاز این کشورها به محصولات کشاورزی و غذایی با دور اندیشی وبرنامهریزی اصولی میتوان از این فرصت به نحو احسن استفاده کرد و رونقی هم از جهت تجاری وهم کشاورزی در منطقه ایجاد نمود.
عمدهترین مشکل در این زمینه بالا بودن قیمت تمام شده محصولات کشاورزی میباشد، واقعیت و مشکلی که سالها از آن غافل ماندهایم، اینکه اقتصاد کشاورزی منطقه اردبیل با کشاورزی که در سایر نقاط کشور جریان دارد، تفاوت اساسی دارد؛ و آن تعداد زیاد بهرهبرداران و کشاورزان است. به این معنی که کشاورزی خرد وکوچک در منطقه ما جریان دارد (کشاورزی معیشتی) تعداد زارعان اردبیل به نسبت زمینی که زیر کشت میبرند شاید ده برابر یا بیشتر از تعداد کشاورزانی باشد که در سایر نقاط کشور به زراعتهای مشابه زراعت ما مشغولند، که از جهتی از لحاظ اجتماعی واقتصادی مثبت ومفید است. ولی از جهاتی معایبی نیز دارد جهت مثبت آنرا کنار گذاشته و به چند نمونه اشکالات آن اشاره میکنیم:
*توان کشاورزان اردبیلی برای برنامهریزی واجرای مکانیزاسیون وبهرهگیری از ادوات جدید وتکنولوژی روز نمیتواند به اندازه توانایی فعالان در سایر نقاط کشور باشد.
* شـرایطی که بـرای استفـاده از تسهیلات بانکی وجود دارد، برای کشاورزان سایر نقاط سهل و آسان است ولی کشاورزان اردبیلی نمیتواند به آسانی آنها از این تسهیلات استفاده کنند.
برنامههای دولت نمیتواند به طور یکسان در همه جای کشور مثمر ثمر واقع شود و ما نه میتوانیم و نه باید که منتظر آن باشیم که از مرکز برای حل مشکلات نسخه و دستورالعملی بیاید. با اهمیت دادن به نظرات کارشناسان چه در بخش دولتی و چه دربخش خصوصی نارساییها واشکالات منطقهای شناسایی شده و به رونق دادن اقتصاد اول استان کمک نمود و با بکارگیری نظرات کارشناسان و محققان مانع انتقال سرمایههای استان اعم از سرمایه انسانی(کشاورزان و کارشناسان) وسرمایههای اقتصادی به سایر بخشهای غیر تولیدی وکاذب ونهایتا انتقال به تهران ویا خارج از کشور گردیم'.
6016
با اهمیت دادن به نظرات کارشناسان چه در بخش دولتی و چه دربخش خصوصی نارساییها واشکالات منطقهای شناسایی شده و به رونق دادن اقتصاد اول استان کمک نمود و با بکارگیری نظرات کارشناسان و محققان مانع انتقال سرمایههای استان اعم از سرمایه انسانی(کشاورزان و کارشناسان) وسرمایههای اقتصادی به سایر بخشهای غیر تولیدی وکاذب ونهایتا انتقال به تهران ویا خارج از کشور گردیم.
مصوبات و برنامههای زیادی جهت رونق تولید وحمایت از سرمایهگذاری وبهبود فضای کسب وکار در سطح کلان کشور صورت میگیرد ولی آنچه در واقعیت میبینیم و لمس میکنیم با اهداف اولیه خیلی متفاوت است و بخش خصوصی تاثیرات آنها رادر بهبود شرایط کمتر ملاحظه میکند.
استان اردبیل یک منطقه کشاورزی بوده و محل معاش اغلب مردم از طریق کشاورزی میباشد. اکثر فعالیتهای اقتصادی دیگر هم به طور مستقیم یا غیر مستقیم با کشاورزی عجین میباشد.
توقعی که از مسئولین استان بخصوص استاندار ساعی وآشنا به وضعیت اجتماعی واقتصادی منطقه داریم آن است که به این واقعیت که مورد اذعان همه است عنایت ویژه نموده و کشاورزی را عملا به عنوان محور توسعه استان در اولویت برنامههای اقتصادی قرار دهند.
البته این خواسته به معنی عدم توجه به دیگر بخشهای اقتصادی نیست ولی واقعیت این است که سرمایهگذاری در بخش کشاورزی خیلی سریع به سوددهی میرسد و بهره آنرا در همان سال اول بعد از سرمایهگذاری میتوان مشاهده نمود، به عنوان مثال در مهار آبهای سطحی با ایجاد سد یا افزایش میزان ظرفیت سدهای موجود، از اولین سال بهرهبرداری نتیجه سرمایهگذاری را میبینیم و یا با اجرای شیوههای نوین آبیاری در مزارع ضمن افزایش بهرهوری در مصرف آب هزینه تولید پایین آمده و در عین حال شاهد تولید محصول کیفی نیزخواهیم بود.
یکی از مزیت های اردبیل که به طور طبیعی از آن بهرهمند است، واقع شدن در مسیر کشورهای قفقاز است که با توجه به نیاز این کشورها به محصولات کشاورزی و غذایی با دور اندیشی وبرنامهریزی اصولی میتوان از این فرصت به نحو احسن استفاده کرد و رونقی هم از جهت تجاری وهم کشاورزی در منطقه ایجاد نمود.
عمدهترین مشکل در این زمینه بالا بودن قیمت تمام شده محصولات کشاورزی میباشد، واقعیت و مشکلی که سالها از آن غافل ماندهایم، اینکه اقتصاد کشاورزی منطقه اردبیل با کشاورزی که در سایر نقاط کشور جریان دارد، تفاوت اساسی دارد؛ و آن تعداد زیاد بهرهبرداران و کشاورزان است. به این معنی که کشاورزی خرد وکوچک در منطقه ما جریان دارد (کشاورزی معیشتی) تعداد زارعان اردبیل به نسبت زمینی که زیر کشت میبرند شاید ده برابر یا بیشتر از تعداد کشاورزانی باشد که در سایر نقاط کشور به زراعتهای مشابه زراعت ما مشغولند، که از جهتی از لحاظ اجتماعی واقتصادی مثبت ومفید است. ولی از جهاتی معایبی نیز دارد جهت مثبت آنرا کنار گذاشته و به چند نمونه اشکالات آن اشاره میکنیم:
*توان کشاورزان اردبیلی برای برنامهریزی واجرای مکانیزاسیون وبهرهگیری از ادوات جدید وتکنولوژی روز نمیتواند به اندازه توانایی فعالان در سایر نقاط کشور باشد.
* شـرایطی که بـرای استفـاده از تسهیلات بانکی وجود دارد، برای کشاورزان سایر نقاط سهل و آسان است ولی کشاورزان اردبیلی نمیتواند به آسانی آنها از این تسهیلات استفاده کنند.
برنامههای دولت نمیتواند به طور یکسان در همه جای کشور مثمر ثمر واقع شود و ما نه میتوانیم و نه باید که منتظر آن باشیم که از مرکز برای حل مشکلات نسخه و دستورالعملی بیاید. با اهمیت دادن به نظرات کارشناسان چه در بخش دولتی و چه دربخش خصوصی نارساییها واشکالات منطقهای شناسایی شده و به رونق دادن اقتصاد اول استان کمک نمود و با بکارگیری نظرات کارشناسان و محققان مانع انتقال سرمایههای استان اعم از سرمایه انسانی(کشاورزان و کارشناسان) وسرمایههای اقتصادی به سایر بخشهای غیر تولیدی وکاذب ونهایتا انتقال به تهران ویا خارج از کشور گردیم'.
6016
کپی شد