۱) ایجاد فضای گفت و گو و گردش اطلاعات در مهمترین مسائل سیاسی، اجتماعی و دینی
در زمان حضرت صادق(ع) به لحاظ گشایش سیاسی که بعد از بنی امیه پیدا شد، توسعه و ارتباط علمی و گفت و گو با بیرون از مرزها و باورهای خودی، فراهم آمد .
این حرکت نو ؛ که نه تنها مورد مخالفت امام صادق(ع) قرار نگرفت بلکه مورد استقبال قرار گرفت.
این اتفاق زیبا به دوشکل پدیدار شد :
الف) نشر و ترجمه متون خارجی که با حمایت مالی حاکمیت ، صورت می گرفت واز متون دانش یونان، ایران و هند در موضوعات فلسفه و عرفان و فیزیک و ... بوده است .
عرضه برخی از این دانش ها وشبهات در جامعه که چه بسا موجودیت اسلام، توحید، ولایت را به چالش می کشید، با ممانعت امام مواجه نبوده و امام باپاسخ به روز و منطقی از آن استقبال می کرد.
ب) حضور دانشجویان خارجی در درس امام، خود شاهد دیگری است بر اجازه امام صادق(ع) به وجود مراودات علمی با افراد و افکار بیرون از مرزهای اعتقادی باور شده .
به شهادت تاریخ و نیز روایانی که در کوفه ، بصره ، شام ، مصر ، بلخ ، ترک ، خراسان ، همدان ، و... از امام صادق(ع) نقل حدیث می کردند ، نشان دهنده ارتباطات و گسترش دانش امام صادق(ع) است.
بر اساس این آموزه از سیره امام صادق(ع)، نباید اجازه داد متحجران و دگم اندیشان ، عرصه دانش و مدیریت علمی و گردش اطلاعات را به گونه ای رقم زنند که جامعه علم و دانش ، در تبادل و رفت و آمد و حضور در رسانه ها و مراکز علمی هر دگراندیشی با مشکلات ممیزی و امنیتی مواجه شود .
آیا وقتش نشده که ایده "کرسی آزاداندیشی" از ادعا ، به عمل برسد و ما در صداوسیما ! شاهد باشیم ؟
۲) توسعه ارتباطات اخلاقی و انسانی
حرکت جهانی دیگر حضرت صادق(ع) دید وسیع و توسعه آفرین اخلاقی ایشان در تعامل با کسانی بود که از اسلام پیروی نمی کردند.
این حرکت مهم امام صادق(ع)، در فضای بسته آن روز ، به گونه ای در جهان صدا به پا کرد که از همه نقاط جهان اسلام ، صاحبان ادیان و مکاتب مادی را علاقمند به تشّرف به محضر امام کرد.
وقتی امام صادق(ع) به یاران و شاگردان خود امر می کند با یهود با حُسن اخلاق باشید "ان جالسک یهودی فاحسن مجالستک" ،
و یا امام صادق (ع) دستور به "افشاء سلام" در کل جهان را می دهد و این همان ایجاد روابط گرم با همگان است.
این روش هایی که ظرفیت جهانی دارد؛ حاکی از یک توسعه فرهنگی و اخلاقی است ، در جامعه ای است که مردمانش فقط خود را حق دانسته و نسبت به دیگران نگاه الحادی و غیر انسانی داشتند .
۳) ارتباط برادرانه با مخالفین مذهبی
مخالفین مذهبی از جامعه اهل سنت با فرقه های گوناگونشان گرفته، تا همه ی فرقه ها مانند تصوف و دراویش را می توان نام برد.
درس جهانی و فراگیر امام صادق(ع) در این راستا ؛ رابطه صمیمانه و نه حُسن روابط است .
این امر مهم هم دستور امام صادق بود و هم خود، به آن پای بند بود.
تا جائیکه امام(ع) از مریض شان عیادت می کرد و به تشییع جنازه امواتشان اهتمام داشت، و دستورش همواره ؛ "عادوا مرضاهم و شیعوا امواتهم " بود.
متاسفیم عده ای شیعه تحت زعامت برخی نامداران حوزه ، تمام همّ و غم شان در رسانه های اختصاصی بر ضدیت با مقدسات اهل سنت و یا تحریک دراویش و یا اهانت به صوفیه دیده می شود !
ودر مقابل هم انگ شرک و خرافه گرائی تقلید و ظاهرگرائی و غلوگرائی ، به شیعیان در سراسر رسانه های نیروی مقابل طنین انداز است .
و یا متاسفیم به پیشنهاد اعطاء مسئولیت های کوچک در راستای سِمتهای اجرائی به آنان، احیانا توجه نمی شود ، و یا در قبال برخی برنامه های مذهبی شان ، گارد گرفته ، غافل از این که چه بسا موجب ایجاد خشونت و بد اخلاقی در مناطق سنی نشین باشیعیان شود.
۴) استفاده از امکانات به روز دنیا
موضوع مهم دیگری است که همواره از سوی دگم اندیشان با آن مبارزه شده.
ممانعت از استفاده از یافته های جدید دنیای امروز از نوع پوشش تا سکونت و استفاده از ابزار به روز دنیا !
بله ؛ در زمان امام صادق(ع)، اینستا و تلگرام و اینترنت و... نبود ولی وقتی یکی از اصحاب امام صادق (ع) به خانه مخروبه و وسائل کهنه شده پدرش فخر می کند ، امام بشدت برخورد می کند و روشش را فاقد خِرد و عقل معرفی می کند.
این نشان دهنده تفکر زیبا و جهانی امام صادق(ع) است که نوع زندگی و استفاده از وسایل جدید دنیای معاصر را می تواند بر آن اساس، استنباط نمود.
۵) صلح و نه جنگ
امام صادق(ع) در جهان معاصرش که از آسمانش، جنگ و تهدید بین قبائل و فِرق و مناطق مختلف مثل باران می بارد ، وقتی مورد سوال قرار می گیرد که می تواند اسلحه (شمشیر و نیزه) به آنان فروخت؟ امام (ع) می فرماید: کلاه خود بفروش.
این حاکی از روحیه صلح و دفاع است نه حمله و کشتن ، چرا که شمشیر باعث جان گرفتن است و کلاه خود باعث حفظ جان .
ای کاش این تفکر جهانی امام صادق(ع) که نمایانگر اصلاح و صلح است را یاد می گرفتیم و یاد می گرفتند!
درس زیبا وجهانی امام (ع) این است که ؛ از مردمان درباره باورها و ضرورت هایشان مپرسید که باعث میشود "تنها" شوید! "لاتفتشّ الناس عن ادیانهم فتبقى بلا صدیق" .
چه ضرورتی دارد ما در جهان معاصر که ملل و اعتقادات آنان به رسمیت شناخته شده است ما برای هر چیزی از حُسن هم جواری ، تا ارتباطات سیاسی و تعاملات اقتصادی و مناسبات توریستی و حتا ورزشی ، رو به "تفتیش" آوریم ؟
به امید آن روزی که شیعه با باور کردن و جامه عمل پوشاندن به اندیشه های جهانی رئیس مذهبش ، سرآمد روزگار شود . انشاء الله