از ویژگیهای متعالی و خصلتهای ممتاز استاد بزرگوارم، مرحوم آیتالله سلطانی این بود که دقیق و ظرف میاندیشد و آرام و لطیف سخن میگفت. بر مطالب و مفاهیم مورد بحث، تسلطی کامل و همه جانبه داشت و از هوشی سرشار و حافظهای سطح بالا برخوردار بود.
پایگاه خبری جماران: سی و یکم خرداد سالروز ارتحال ملکوتی مرحوم آیت الله العظمی سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی(ره) است.
حجتالاسلام والمسلمین علی حجتی کرمانی درباره این شخصیت والامقام علمی و معنوی مینویسد:
«از تشریفات «آقایی» و مظاهر ریاست، نه تنها به دور که متنفر بود و در همین رابطه، طی سالهای متمادی، تنها سه و یا چهار مرتبه توانستم با اصرار و حتی التماس آن وارسته مرد را در مناسبتهایی چون عید نوروز و یا عید غدیر ... وادار به جلوس نموده و اذن تشرف به حضورش را به نیابت از شاگردان و ارادتمندانش کسب کنم. هیچ گاه محبتهای پدرانه و خدمات ارزشمندش را فراموش نخواهم کرد.
وی انسانی شریف، نجیب، اصیل، والاتبار و با فضیلت بود. قامتی رسا و بلند و چهرهای تابناک و فروزان داشت. آرام و خرامان و در عین حال استوار گام میزد. متواضعانه و همراه با متانت راه میرفت. عظمت و آقایی و اصالت و بزرگ منشی، در همه رفتار و کردار و اطوار و چهره جذاب و نگاههای نافذش مشاهده میشد. بحق که تجسمی بارز و درخشان از مفهوم بلندی بود که آن مهرگستر جهانیان در وصف «عبادالرحمن» ارائه نموده است «و عبادالرحمن الذین یمشون علی الارضا هونا» و در عین حال، نمادی بس با شکوه و مصداقی روشن از کلام علی بود که «کونوا دعاة النّاس بغیر السنتکم» من به یاد ندارم که حتی برای یک بار هم بر اریکه درس اخلاق به مفهوم کلاسیک آن تکیه زده باشد و حتی در قبال پافشاری شاگردانش به هنگام پایان سال تحصیلی، مبنی بر راهنمایی و ارشاد گفت: من خود بیش از همه کس، نیازمند ارشاد و موعظهام.
در فروردین ماه سال 1357 شمسی در خدمت ایشان سفری به مکه و مدینه و سوریه و لبنان (برای دیدار امام موسی صدر) و مصر رفتیم و مقید بودم مناسک عمره مفرده و نیز زیارت قبر مطهر رسول اکرم (ع) و قبور ائمه بقیع (ع) را با همراهی و پیشوایی این شخصیت ممتاز روحانیت تشیع به انجام برسانم و چنین شد. حالات و توسلات و قطرات اشکی که به همراه سکوت پر رمز و رازش بر گونههایش جاری میشد، بیش از صدها مقاله آگاهی بخش و خطابههای پر طمتراق، راهگشا و سازنده و حتی گشاینده برخی از معضلات فکری و مبهمات عقیدتی بود؛ این است نقش روشن و تعیینکننده عالم عامل.
از ویژگیهای متعالی و خصلتهای ممتاز استاد بزرگوارم، مرحوم آیتالله سلطانی این بود که دقیق و ظرف میاندیشد و آرام و لطیف سخن میگفت. بر مطالب و مفاهیم مورد بحث، تسلطی کامل و همه جانبه داشت و از هوشی سرشار و حافظهای سطح بالا برخوردار بود.
آن چه فرا گرفته بود، با فهم و درکی نیرومند به یاد داشت؛ بر واژهها و جملات زیبا و پرمحتوا مسلط بود. هیچ گاه برای بیان مقصود، دنبال جمله و یا واژهای نمیگشت. پیچیدهترین و دشوارترین مفاهیم در ذهن نقاد و بیان سحرآمیزش، چونان آب روان بود. خیرخواه و درد آشنا بود و بدون هر گونه تکلفی با فرزند و شاگرد مینشست و با او سخن میگفت و یا به سخنان وی با گشاده رویی وسعه صدری ممتاز گوش فرا میداد. هماره اهل مطالعه و تحقیق بود. مقالات و پژوهشهای نویسندگان، پژوهشگران جدید را به دقت مطالعه میکرد و نسبت به مکتبها و جهانبینیهای مدرن آگاهی داشت. روح حاکم بر زمان را میشناخت و نسبت به مسائل روز آشنائی داشت و خود نه تنها در فقه و اصول که در بسیاری از زمینهها اهل نظربود».