پس نقطه عطف و راز و رمزی که در پایان سفر حج قرار دارد، عبارت از حضور در محضر امام زمان(ع) و آن نقطه پایانی حج یک مومنی است که حج جسمانی خود را به حج روحانی متعالی نموده.
ازامام باقر، امام صادق و امام رضا(علیهم السلام) به ما رسیده است که فرمودند: «تمام الحج لقاء الامام».
پس نقطه عطف و راز و رمزی که در پایان سفر حج قرار دارد، عبارت از حضور در محضر امام زمان(ع) و آن نقطه پایانی حج یک مومنی است که حج جسمانی خود را به حج روحانی متعالی نموده.
در مورد ارتباط با ذوات مقدس و مبارک ائمه(علیهم السلام)سه واژه: ملاقات، زیارت، ادراک.
۱- ملاقات:
ملاقات را به حضوری چهره به چهره گفته می شود. در مورد ائمه و ملاقات ایشان، زمان حیات وحضورشان را به ما امر فرموده اند که برای ملاقات، شتاب کنید و بهره ببرید.
مثلاً در روایات باب حج روایاتی از امام باقر، امام صادق، امام رضا(علیهم السلام) به ما رسیده است که می فرمایند:
«تمام الحج لقاء الامام». هرچند از لحاظ فقهی، بعداز پایان اعمال تشریق و خواندن نماز طواف نساء در بیت الله، حج کامل است، اما از لحاظ عرفانی و معرفتی حاجی کسی است که به ملاقات امامش موفق شود.
لذاست که بزرگانی همچون شیخ صدوق با مسئلت از حضرت حق و به سبب آن صفای باطنی که داشتند، موفق به ملاقات امام زمان(عج) در پایان مراسم معنوی شدند.
سرّ تاکید به ملاقات با حضرات معصومین در ایام حج، از لحاظ سیاسی و اخلاقی، بسیار تاثیر گذار بوده است.
از لحاظ سیاسی؛ ازدحام و گردهمایی مسلمین دراطراف امام آنهم از تمام نقاط عالم، یک نمایش عظیم از قدرت اسلام و بهره برداری شگرف در برابر حکام ستمگر زمان بوده، و از لحاظ اخلاقی هم، موجب استحکام ارتباط و تقویت بینش و گاه باعث ایجاد یک انقلاب درونی در افراد می شود.
هزاران تاسف که حاجیان و ضیوف الرحمان، از این نعمت بی بدیل محرومند و محرومیم و نمی توان به "تمام الحج لقاء الامام" جامه عمل پوشانیم ! اما دو گزیده بعدی برای حاجی و غیر حاجی، مهیا است؛ که یکی "زیارت" است و دیگری "درک".
۲- زیارت:
زیارت یعنی نائل شدن به یک مقام بلند. این کلمه از ریشه «زار» است که عرب به نقطه بلندی سینه اطلاق می کند.
در نتیجه معنای عینی و بلند زیارت این است من با تشرف به زیارتگاه امام(ع)، خود را به مرتبه بالا کشیده تا از کمالات معنوی که در آن ناحیه مقدسه است بهره شوم.
این مقام و شان، برای حاجیان و مومنان میسر است، خصوصا عزیزانی که سفر حج آنان از مکه آغاز و به مدینه منتهی می شود.
۳- ادراک:
مقام «درک» بسیار بالاتر از ملاقات و زیارت است.
امام حسن، امام سجاد، امام باقر و امام صادق(صلوات الله اجمعین) که در مورد حضرت مهدی(عج) می فرمایند:
"طوبی لمن ادرک". جملگی بر این بشارتند که خوشا به حال آنکه امام را، "درک" کند. و این راه باز است و سیدبن طاوس به فرزندش درباره باز بودن این راه نوشت: "الطریق مفتوحه الی امامک" .
و به نظر می رسد عمده توفیق خاص، در همین کلمه جمع است و آن اینکه حاجیان و مومنان بعد از مناسک حج، به چنان معنویتی دست پیدا کرده باشند که امام عصر(ع) را "درک" نمایند.
مهم این است که "درک" لازمه اش حضور عینی و فیزیکیِ امام نیست، می تواند مثل امروز امام غایب باشد ولی مورد درک قرار گیرد، همانطوری که در نقطه مقابل؛ چه بسیار افرادی که ائمه(ع) را دیدند و در محضرشان تشرف داشتند ولی امام را "درک" نکردند.
شرایط "درک و ادراک"
امام باقر و امام صادق از پیامبر اعظم(ص) نقل فرمودند که از دیدگاه ایشان(ص)؛ درک امام عصر به دو امر ذیل است:
اول؛
"اقتداء به آن امام" که در بخش عملی و رفتاری بوده و متضمن شناخت امام و نیز تاسی به آن جناب(عج) در احکام شرعیه و اخلاق حسنه، می باشد. از این حقیقت، تعبیر به "معرفت" می شود. وقتی معرفت حاصل گردد، به تعبیر امام صادق(ع) دیگر "تقدم و تاخرظهور" ، مشکل ساز نخواهد بود.
دوم ؛
در بخش عواطف و محبت ها باید به "مجذوبیت" رسید، یعنی انسان؛ نسبت به امام(عج) شیفته و شیدا باشد و نسبت به دوستان ایشان، کمال دوستی و رعایت حقوقشان را داشته و از دشمنانش دوری واقعی در محبت و مشابهت رفتاری داشته باشد. این همان حرکت در مسیر رضایت امام زمان(ع) است.
با تحقق این دو شرط در یک شخصیت مومن؛ پیامبر(ص) چنین کسی را با کرامت ترین فرد از امت خود معرفی فرموده است: ".... اکرم امتی علی یوم القیمه".