حجت الاسلام و المسلمین رستگاری در مراسم احیاء شب بیست و سوم ماه رمضان گفت: گوش برخی رهبران جامعه بشریت در عرصه جهانی یا کشوری شنوای دردها و رنج ها نیست و چشمشان را به روی حقایق بسته اند.
به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، حجت الاسلام و المسلمین رستگاری در مراسم شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان که در حرم مطهر امام خمینی(س) برگزار شد، اظهار کرد: احسن الحدیث در شب های قدر، استفاده از قرآن است و به همین دلیل مطالبی که امشب خدمتان عرض می کنم را از قرآن آماده کرده ام. حتما شنیده اید که محور مباحث قرآن انسان است. امام خمینی(س) نیز که هم اینک در جوارش هستیم، قرآن را کتاب آدم سازی، تربیت و کتابی رشد دهنده می دانست.
وی قرآن را به تعبیر آیات آن کتاب هدایت، موعظه و شفا دانست و تصریح کرد: قرآن کتاب فرقان است یعنی کتابی است که برای احیا کردن جان های مؤمنان آمده است و ما نیز امشب آمده ایم تا با قرآن به سر گرفتن و توسل به حبل الله قرآن احیا شویم.
حجت الاسلام و المسلمین رستگاری ضمن تأکید بر اهمیت اختیار در آفرینش انسان، گفت: یکی از ویژگی هایی که خدای سبحان انسان را با آن آفریده، قدرت انتخاب و اختیار است. خداوند در سوره انسان با یک «هل» استفهامیه من و شما را متذکر می شود و می گوید:«هل أَتى عَلى الانسنِ حِینٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُن شیْئاً مَّذْکُوراً» آیا فرصتی پیش آمده است که این انسان یک لحظه بیاندیشید کجا هستیم و از کجا آمدیم؟ به قول حافظ عیان نشد که چرا آمدم کجا بودم/ دریغ و درد که غافل ز کار خویشتنم.
وی ادامه داد: خداوند پس از این آیه، به ذکر نعمت های باطنی و ظاهری که به انسان داده است به طور فشرده می پردازد. خداوند می فرماید:« إِنَّا خَلَقْنَا الإنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعًا بَصِیرًا» در این آیه ابتدا خداوند به بیان منبع و مصدر پیدایش انسان می پردازد و مراحل آفرینش را ذکر می کند. به قول مولوی هشت اختر را پشت سر گذاشته ایم تا به این دنیا رسیده ایم. پس از آمدن انسان روی زمین خداوند در این سوره به نعمت باطنی و معنوی که به انسان عطا کرده می پردازد و می گوید:« إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ» به این معنی که ما راه را به انسان نشان دادیم. و در همین آیه است که «اختیار انسان» در قالب کلمات «إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا» مطرح می شود. معنای این آیه این است که خداوند به انسان نعمت هدایت را عطا کرده است، او یا این نعمت را شاکر است، به این شکل که نعمت و منعم را می شناسد و از آن بهره می برد؛ یا راه کفران را انتخاب می کند، ناسپاسی می کند و دچار خسران می شود.
حجت الاسلام و المسلمین رستگاری افزود: خداوند سپس پاداش شاکران و کیفر کفران کنندگان را مطرح می کند. مولوی در بیت کوتاه خود می گوید: این که گویی این کنم یا آن کنم/ این دلیل اختیار است ای صنم. زیبایی این آیه از سوره انسان در این است که قدرت و توان انتخاب در آدمی را به زیبایی مورد بحث قرار می دهد.
وی در ادامه به سوره شمس اشاره کرد و گفت: خداوند در این سوره 8 قسم پی در پی خورده است. من هر چه در تفاسیر نگاه کردم دیدم مفسران می گویند در قرآن نظیر این سوره که 8 قسم در آن وجود داشته باشد، نداریم. در این سوره خداوند 7 قسم به آنچه که در نظام هستی وجود دارد می خورد، اما همه این قسم ها مقدمه یک قسم دیگر است. خداوند در هشتمین سوگند خود می فرماید:«وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا» خداوند در این آیه قسم به حقیقت وجود انسان می خورد و سپس می فرماید نفسی که ویژگی آن تناسب و اعتدال در حرکت است. اعتدالی که به آن الهام شده است.
رستگاری به اهمیت انتخاب انسان در سوره شمس اشاره کرد و افزود: خداوند پس از برشمردن ویژگی های نفس می فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها و قَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا» یعنی انسانی سعادتمند و پیروز است که درصدد تزکیه نفس خود باشد. چرا که بسیار خطرناک است اگر نفسی نفس مطمئنه نباشد و به سمت امر کردن به بدی ها و نفس اماره پیش برود. نفس اماره دشمن ترین دشمن انسان است که او را ذلیل می کند و از منزلت انسانی و عزتی که خداوند برای انسان در نظر گرفته دوره کرده و به خواری می کشاند.
وی اضافه کرد: امشب ما در کنار مرقد امام خمینی، این عارف بی بدیل روزگار و برای تزکیه نفس، توبه و انابه جمع شده ایم. امامی که بنده از زبان شهید مطهری شنیدم که می گفت: امام 35 سال خود را تربیت کرد تا به این مقام والا رسید و نفسش مسیحایی گردید و توانست به مردگان جامعه حیات ببخشد. انسانی مزکی که از او بخواهیم در پیش اجداد طاهرش ما را یاری نماید.
رستگاری افزود: اگر حیات، زندگی، عزت و فضیلت می خواهید، همه را در پیشگاه خداوند و طاعت او پیدا می کنید. قرآن کریم در سوره فاطر می فرماید:«من کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا» کسی که عزت می خواهد، همه آن را نزد خدا پیدا می کند و سپس می فرماید:«إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ» کلمه طیب در این آیه به معنای سخن پاک است اما مفسران آن را به معنای عقیده پاک و بدون شرک می دانند. چنین عقیده پاکی نسبت به خداوند، پیامبر(ص) و ائمه اطهار منجر به ارتقا پیدا کردن انسان می شود، البته در کنار عمل صالح. چیزی که به این عقیده پاک رفعت می بخشد، عمل صالح است.
به گزارش خبرنگار جماران، سخنران شب بیست و سوم در حرم مطهر امام خمینی(س) در بخش دیگری از سخنان خود اظهار کرد: گاهی قرآن از انسان های زنده و مرده سخن می گوید و مطرح می کند عده ای به ظاهر زنده اند اما مرده اند. عده ای به ظاهر چشم دارند اما کورند، عده ای دیگر گوش دارند اما کرند و زبان دارند اما لال هستند. خداوند در قرآن می فرماید که می خواهد انسان ها را زنده کند. جوانان عزیز درست است که شب های احیا به معنای شب بیداری است، اما حقیقت آن زنده کردن جان مرده است. خداوند رمز دستیابی به حیات را در اطاعت از خداوند و رسول(ص) می داند و می فرماید:«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُم لِمَا یُحْیِیکُمْ» ای کسانی که ایمان آورده اید هنگامی که خدا و رسول او شما را به چیزی دعوت می کنند که به شما حیات می بخشد، دعوتشان را اجابت کنید.
وی در ادامه به ذکر فرازهایی از خطبه 97 نهج البلاغه پرداخت و گفت: در این خطبه که می توان نوعی روانشناسی اجتماعی یا جامعه شناسی دقیق و عمیق را در آن دید، حضرت علی(ع) خطاب به مردم کوفه می فرمایند: «یا أهْل الْکُوفة، مُنیتُ منْکُمْ بثلاثٍ واثنتیْن» ای اهل کوفه شما دو چیز دارید و سه چیز ندارید. فرمودند:« صُمٌّ ذوُوأسْماعٍ» شما کر هستید، ولی گوش دارید. «بکُمٌ ذوُوکلامٍ» لال هستید در حالی که می توانید سخن بگویید «وعُمْیٌ ذوُوأبْصارٍ» و کور هستید در حالی که چشم دارید. در قرآن شریف هم آمده است که: « صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَرْجِعُونَ»
رستگاری مقصود از این آیات و روایات را اهمیت آگاهی دانست و گفت: گاهی گوش آدم ها حرف حق را نمی شنود. گاهی می بینیم گوش برخی رهبران جامعه بشریت در عرصه جهانی یا کشوری شنوای دردها و رنج ها نیست و چشمشان را به روی حقایق بسته اند. برخی از رهبران از گفتن سخن حق و دفاع از حق مظلوم ابا دارند. چنین افرادی لال هستند که نمی توانند از حق از دست رفته مظلوم دفاع کنند. در عرصه جهانی بر مسلمانان غزه این همه ظلم می رود و همه می بینند اما در واقع کور هستند.
وی ادامه داد: دو ویژگی ای که امام علی(ع) در کوفی ها نمی بیند عبارت است از «لا أحْرارُ صدْقٍ عنْد اللّقاء، ولا إخْوانُ ثقةٍ عنْد الْبلاء» شما نه در روز جنگ از آزادگان هستید و نه در هنگام سختی برای برادرانتان یکرنگ اید. یکی از بلاهای بزرگ امروز در جامعه ما اخلاق است. متأسفانه ما بی اخلاقی ها را از کسانی می بینیم که خود را مروج و منادی اخلاق می دانند. حضرت علی(ع) خطاب به کوفی ها می گوید که شما یکرنگ نیستید و صفا ندارید. سپس آنها را نفرین می کند و می گوید اگر روزی جنگی درگیرد و من شما را به جنگ فراخوانم، می بینم که مرا رها می کنید و به دیگران می پیوندید.
حجت الاسلام و المسلمین رستگاری گفت: امام خمینی(س) سخنی با این مضمون می فرمودند مردمانی که امروز شاهد حضورشان در عرصه های مختلف هستیم، بهتر از مردم زمان پیغمبر(ص) و امام علی(ع) بودند. پنج میلیون نفر به استقبال امام در فرودگاه مهرآباد آمدند و زمانی که امام فوت کردند 10 میلیون نفر پیکر پاک ایشان را بدرقه کردند. امام از مردم راضی بود و این در حالی است که امام علی(ع) از مردم زمان خود نالان بود. امام خمینی از مردم راضی بود و مطمئنا در جوار اجدادش دعاگوی شماست.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به ذکر مصیبت حضرت علی(ع) پرداخت و ضمن اشاره به سخنان یکی از یاران ایشان به نام «صعصعه بن صوحان» گفت: امیر مؤمنان به اندازه ای به صعصعه بن صوحان علاقه داشت و صعصعه نیز به چنان درجه ای رسیده بود که گاهی امام علی(ع) به او می فرمود: برو خطبه بخوان. به طوری که صعصعه خطبه می خواند و علی(ع) گوش می سپرد. صعصعه درباره امام علی(ع) 3 نکته جالب را در 3 مقطع متفاوت بیان کرده که من امشب آنها را مطرح می کنم. یکی از این نکات زمانی گفته شد که حضرت امیر به خلافت رسید. صعصعه در روز اول سراغ امیر المؤمنین علی(ع) رفت و گفت: «والله زینت الخلافه و ما زانتک رفعتها و ما رفعتک وهی الیک احوج منک الیها» علی جان تو خلافت را زینت دادی و خلافت به تو زینت نداد. تو خلافت را بالا بردی اما او تو را بالا نبرد. خلافت به تو محتاج تر است تا تو به خلافت.
حجت الاسلام و المسلمین رستگاری اضافه کرد: روزی که امیر ضربت خورد، افراد زیادی برای عیادت نزد او می آمدند و به همین دلیل خانه حضرت بسیار شلوغ بود. زمانی که صعصعه برای عیادت آمد، دید جمعیت زیاد است به همین دلیل شخصی را صدا زد و پیامی برای امیر مؤمنان فرستاد. در این پیام او گفته بود: «یرحمک الله یا امیرالمؤمنین حیا و میتا، فو الله لقد کان الله فی صدرک عظیما، و لقد کنت بذات الله علیما» یا امیر المؤمنین رحمت خدا در حیات و ممات شامل حال تو باشد، خداوند در اندیشه تو بسیار بزرگ بود. تو عارف و شناسای ذات حق بودی. وقتی که پیام به حضرت امیرالمؤمنین رسید و ایشان فرمودند به صعصعه بگویید: «و انت یرحمک الله فلقد کنت خفیف الموونة کثیر المعونة» خدا تو را رحمت کند ای صعصعه، تو خوب یار و یاوری برای من بودی، از یک طرف کم توقع، کم زحمت و کم حرف و از طرف دیگر خدوم، پرکار و فداکار بودی.
وی در بیان سومین نکته از قول صعصعه بن صوحان اظهار کرد: وقتی پیکر پاک امام علی(ع) را تشییع کردند و او را به خاک سپردند، صعصعه کنار قبر حضرت نشست. یک مشت خاک برداشت و روی سرش ریخت. سپس دستش را روی قلبش گذاشت و شروع به سخن گفتن کرد: «لقد طاب مولدک و قوی صبرک و عظم جهادک و ربحت تجارتک و قدمت علی خالقک» علی جان زادگاهت پاک، صبرت قوی و جهادت عظیم بود و سودی که در تجارت که با خدا کردی بسیار بود و اکنون پیش خدای خود رفتی. سپس گفت: «فاسأل اللَّه ان یمنّ علینا باقتفائنا اثرک و العمل بسیرتک» علی جان از خدا بخواه بر ما منت گذارد که بتوانیم به تو اقتدا کنیم، راه تو را برویم و به سیره، سخن و روش تو عمل کنیم.
حجت الاسلام و المسلمین رستگاری در پایان افزود: صعصعه سپس گفت علی جان اگر چنانچه این مردم امامت تو را در سخن و عمل پذیرفته بودند، نتیجه آن این بود که برکات آسمان بر آنها نازل می شد؛ اما نفس آنها و شیطان نگذاشت که انسان قدر تو را بداند. خداوند نیز در قرآن می فرماید: «ولو أن أهل القرى آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء والأرض ولکن کذبوا فأخذناهم بما کانوا یکسبون» اگر مردم تقوا و ایمان می داشتند، برکاتی از آسمان بر آنها نازل می شد. سخنان امام، برکاتی که در اثر دم مسیحایی ایشان به جامعه دمیده شد و حیاتی که به زندگی مردم بخشید به درستی مصداق این آیه بود. اما اگر مردم بی تقوایی پیشه کنند، باعث می شوند که علی(ع) در نخلستان های کوفه گریه کند و بگوید خداوندا این مردم مرا خسته کرده اند. من هم آنها را خسته کرده ام. خدایا مرا از این مردم بگیر!