حجت الاسلام و المسلمین رشید داودی
در طلیعه بهار سی و چهارم انقلاب اسلامی سلسله مباحثی در مورد فضای نامطلوب اخلاقی موجود در جامعه -که مسموم به ناهنجاریهای اخلاقی ازقبیل شایعه،دروغ،تهمت،تخریب و... می باشد، وطبق روایات ریشه همه این رذائل اخلاقی در دروغ نهفته است-تقدیم می شود که به ریشهیابی رذائل اخلاقی موجود و آثار و نتایج خطرناک مترتب بر آنها پرداخته میشود و راهها جلوگیری از آنها بیان خواهد شد.پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران در سلسله یادداشت هایی این موضوع را به بحث و بررسی می گذارد :
اخلاق مداری و وحدت رمز پیروزی و بقاء انقلاب
جمهورى اسلامى لفظى ما نمىخواهیم که؛ یک جمهورى اسلامى که فقط به آن رأى بدهیم و خودش را کار نداشته باشیم! ما باید اسلام را به همان طورى که در صدر اسلام بود، آرزوى ما این است که اسلام را آن طور که در صدر اسلام بود، پیاده کنیم. آن طورى که در زمان خود رسول اللَّه بود پیاده بکنیم. (صحیفه امام، ج8، ص125)
در ماه ربیع الاولِ 52 سال قبل از هجرت کودکی متولد می شود که اشرف مخولاقات عالم هستی است،کسیکه یکصدو بیست چهار هزارمین فرستاده آسمانی برای بشریت است؛ او که تمام انبیاء گذشته آمدهاند تا مقدمات رسالتش را مهیا سازند، کسی است که تکتک انبیاء گذشته آرزوی حضور در محضرش را داشته اند ، او آخرین پیامبر خداست ، کسی است که تمام انبیاء مژده ظهورش را داده بودند و جهانیان را مهیای برای پذیرش دعوتش کرده اند، همه ما سِوَیالله مشتاق اند بدانند که این پیامبر موعود در آغاز رسالت خود برای مردم چه ارمغانی آورده که تمام انبیاء گذشته مقدمه ساز آن بوده اند.
انتظار انس و جن به سر می رسد، در چهلمین سال از عمر شریف ایشان ، در 27 رجب 13 سال قبل از هجرت منادی از آسمان مژده بعثت آخرینِ انبیاء الهی را سر می دهد، سپس ندای ملکوتی رسول مکرم اسلام بلند می شود که ای مردم عالم بدانید که آخرین ذخیرهی رسالت شعارش اینست: «إنما بعثتُ لأتمم مکارم الاخلاق. همانا من مبعوث شده ام تا مکارم اخلاق را تمام کنم». (مستدرک الوسائل،ج11،ص188)
آری آنچه تمام انبیاء به دنبالش بوده اند گوهری است به نام اخلاق که توسط آخرین ذخیره رسالت از میان صدف بیرون آورده شد . و معجزه ای بوجود آورد که انسان هایی که تا آن زمان در أسفل درجات انسانی و غرق در رذائل اخلاقی ( مانند زنده به گور کردن دختران و پرستش لات و حبل و ... ) بودند را به درجه ای از انسانیت و بندگی می رساند که خداوند آنها را « بهترین امتها » می نامد. ( بحار الانوار؛ ج 13 ، ص 240 )
اما چه بد معامله ای کردند آنها که مکارم اخلاق نبوی را بعد از رحلت ایشان نادیده گرفتند و به خاطر اغراض سیاسی و اقتصادی و ... خود ، مسیر رسالت را که باید بر ریل امامت ولیِّ منتصبِ الهی قرار می گرفت، منحرف ساختند. و برای رسیدن به اهداف شوم خود از حربه های مختلف دروغ و تهمت و تخریب و عوام فریبی و ... استفاده کردند و ولیِّ مطلق الهی علی بن ابیطالب علیه السلام را غصبِ خلافت و خانه نشین کردند و اهل بیت پیامبر را مورد آزار قرار دادند و تنها فرزندش را به شهادت رساندند و گویی ثمره بعثت یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر الهی را زمین زدند، و نتیجه این انحرافشان این بود خلفای غاصب بعدی تک تک اولیای معصوم الهی به شهادت رساندند تا اینکه خداوند قادر آخرین ذخیره خود را در پس پرده غیبت فرستاد تا در امان باشد، و دنیا را از معادن عدالت و اخلاق و انسانیت بی بهره کردند، از این روست که غاصبین ولایت باید تاوان این انحراف ایجاد شده در مسیر رسالت به امامت و دور کردن مردم از حکومت عدل و اخلاق گستر اولیای الهی را بدهند. و در این راه چه زجرهایی را متحمل شدند علی علیه السلام و فرزندان گرامشان، و چقدر سخت است که برای بر هم نخوردن وحدت و یکپارچگی جامعه اسلامی 25 سال سکوت و صبر علی علیه السلام چونان که استخوان در گلو و خار در چشم داشت.
انسان در مطالعه این فرازهای تاریخ اسلام به دو نکته کلیدی دست می یابد که نقاط عطف در تاریخ اسلام بوده اند، یکی تکیه بر مکارم اخلاق، که پیامبر آن را هدف بعثت خود بیان می کند و نقطه کلیدیِ پیروزی اسلام بوده است و دیگری بعد از پایمال شدن اخلاق و غصب خلافت، تکیه بر برهم نخوردن وحدت جامعه مسلمین بود به نحوی که علی علیه السلام باید 25 سال خانهنشین شود،و صبر وسکوتی مصلحت آمیز برای این حفظ این مهم داشته باشد. و اگر نبود این رفتار علی و اولادش علیهم السلام قطعا نهال نوپای اسلام دچار آشوب و اختلافات و جنگهای داخلی می شد و طولی نمی کشید که طاغوتیان و کفار زمان بر مسلمین سلطه پیدا می کردند.
ایام سلطه چپاول گران ولایت سپری میشد و اخلاقی را که پیامبر اکرم در جامعه نهادینه کرده بودند کم کم از یاد ها به فراموشی سپرده میشد تا اینکه به اذن خدا مردی از نسل رسالت و امامت در سرزمین ایران فریاد عدالت و بازگشت به مکارم اخلاق نبوی را سر داد و مردمی که در زیر چکمه های جبارین و طاغوتیان و اخلاق ستیزان زمان قرار داشتند را دعوت به اسلام ناب محمدی کرد ، همان اسلامی که شریان حیاتی اش را پیامبر خاتم النبیین بر مکارم اخلاقی بنیان نهاده بودند.
آری خمینی کبیر بود که برای اقامه عدل و داد و مبارزه با فساد حاکم مردم را دعوت به قیام و حرکت به سمت اخلاق کردند، و چنین می فرمودند : « ... قیام براى خداست که خاتم النبیین- صلى اللَّه علیه و آله- را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بتها را از خانه خدا برانداخت و به جاى آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام قابَ قوسیْن أو أدنى ( اشاره به آیه 9، سوره نجم ) رساند. خودخواهى و ترک قیام براى خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهاى اسلامى را زیر نفوذ دیگران درآورده. قیام براى منافع شخصى است که روح وحدت و برادرى را در ملت اسلامى خفه کرده. قیام براى نفس است که بیش از ده میلیون جمعیت شیعه را به طورى از هم متفرق و جدا کرده که طعمه مشتى شهوتپرست پشت میزنشین شدند. ... قیام براى نفع شخصى است که الآن هم چند نفر کودک خیابانگرد را در تمام کشور بر اموال و نفوس و اعراض مسلمانان حکومت داده. قیام براى نفس اماره است که مدارس علم و دانش را تسلیم مشتى کودک ساده کرده و مراکز علم قرآن را مرکز فحشا کرده. قیام براى خود است که موقوفات مدارس و محافل دینى را به رایگان تسلیم مشتى هرزه گرد بیشرف کرده و نَفَس از هیچ کس در نمىآید آید. قیام براى نفس است که چادر عفت را از سر زنهاى عفیف مسلمان برداشت و الآن هم این امر خلاف دین و قانون در مملکت جارى است و کسى بر علیه آن سخنى نمىگوید. قیام براى نفعهاى شخصى است که روزنامهها که کالاى پخش فساد اخلاق است، امروز هم همان نقشهها را که از مغز خشک رضا خان بیشرف تراوش کرده، تعقیب مىکنند و در میان توده پخش مىکنند...».(صحیفه امام،ج1،ص21و22)
و این کلمات نورانی و ملکوتی امام امت بود که باعث شد دوباره مظاهر فساد و لهب و لعب و ... بر چیده شود و دوباره اسلام حاکم بر زندگی مردم گردد و دوباره به دنبال گوهر اخلاق رهسپار شویم. و این فریاد حق خواهی و عدالت طلبی و اخلاق محوری امام امت بود که در شب و روز 22 بهمن ماه هزار و سیصد و پنجاه و هفت سال ( بعد از هجرت پیامبر عظیم الشان اسلام از مکه به مدینه ) در سینه مردم ایران جمع شد و با فریاد یکتا پرستی ِ الله اکبر گره خورد و دودمان پهلوی را بر باد داد و اسلام را پیروز کرد.
و امروزه ما سی و چهارمین بهار انقلابی را جشن گرفته ایم که به رهبری پیر جماران روی داد و بساط ظلم و فساد و بی اخلاقی خاندان پهلوی را متلاشی کرد. و رمز این پیروزی را بی شک باید حرکت در مسیر ایمان و تقوا و دعوت مردم به فطرت ِ اخلاقگرا ، دانست. چنانکه حضرت امام (ره) اشاره می کنند که رمز این پیروزی «اتکا به ایمان و اسلام و وحدت کلمه» بوده است.(صحیفه امام،ج9،ص275)؛
« ... شما مىدانید که این انقلاب بهترین انقلابها و بزرگترین انقلابها بوده است از حیث محتوا؛ محتواى این انقلاب. اسلام و اخلاق اسلامى و اخلاق انسانى و تربیت انسانها بر موازین انسانیت بوده است؛ » ( صحیفه امام؛ ج 14 ، ص 55 )؛
بی شک همان همدلی و برادری و وحدت کلمه که اخلاق عملی مسؤولین و مردم بود ، امروز نیز می تواند رمز بقاء انقلاب مقدس اسلامیمان باشد، که امام هم در وصیت نامه سیاسی - الهی خود بدان اشاره کرده اند :
«بىتردید رمز بقاى انقلاب اسلامى همان رمز پیروزى است؛ و رمز پیروزى را ملت مىداند و نسلهاى آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلى آن: انگیزه الهى و مقصد عالى حکومت اسلامى؛ و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه براى همان انگیزه و مقصد. این جانب به همه نسلهاى حاضر و آینده وصیت مىکنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت اللَّه برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگرانِ خارج و داخل از کشورتان قطع شود، این انگیزه الهى را که خداوند تعالى در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید؛ و در مقابل این انگیزه که رمز پیروزى و بقاى آن است، فراموشىِ هدف و تفرقه و اختلاف است».
اخلاق مداری و وحدت رمز پیروزی و بقاء انقلاب
جمهورى اسلامى لفظى ما نمىخواهیم که؛ یک جمهورى اسلامى که فقط به آن رأى بدهیم و خودش را کار نداشته باشیم! ما باید اسلام را به همان طورى که در صدر اسلام بود، آرزوى ما این است که اسلام را آن طور که در صدر اسلام بود، پیاده کنیم. آن طورى که در زمان خود رسول اللَّه بود پیاده بکنیم. (صحیفه امام، ج8، ص125)
در ماه ربیع الاولِ 52 سال قبل از هجرت کودکی متولد می شود که اشرف مخولاقات عالم هستی است،کسیکه یکصدو بیست چهار هزارمین فرستاده آسمانی برای بشریت است؛ او که تمام انبیاء گذشته آمدهاند تا مقدمات رسالتش را مهیا سازند، کسی است که تکتک انبیاء گذشته آرزوی حضور در محضرش را داشته اند ، او آخرین پیامبر خداست ، کسی است که تمام انبیاء مژده ظهورش را داده بودند و جهانیان را مهیای برای پذیرش دعوتش کرده اند، همه ما سِوَیالله مشتاق اند بدانند که این پیامبر موعود در آغاز رسالت خود برای مردم چه ارمغانی آورده که تمام انبیاء گذشته مقدمه ساز آن بوده اند.
انتظار انس و جن به سر می رسد، در چهلمین سال از عمر شریف ایشان ، در 27 رجب 13 سال قبل از هجرت منادی از آسمان مژده بعثت آخرینِ انبیاء الهی را سر می دهد، سپس ندای ملکوتی رسول مکرم اسلام بلند می شود که ای مردم عالم بدانید که آخرین ذخیرهی رسالت شعارش اینست: «إنما بعثتُ لأتمم مکارم الاخلاق. همانا من مبعوث شده ام تا مکارم اخلاق را تمام کنم». (مستدرک الوسائل،ج11،ص188)
آری آنچه تمام انبیاء به دنبالش بوده اند گوهری است به نام اخلاق که توسط آخرین ذخیره رسالت از میان صدف بیرون آورده شد . و معجزه ای بوجود آورد که انسان هایی که تا آن زمان در أسفل درجات انسانی و غرق در رذائل اخلاقی ( مانند زنده به گور کردن دختران و پرستش لات و حبل و ... ) بودند را به درجه ای از انسانیت و بندگی می رساند که خداوند آنها را « بهترین امتها » می نامد. ( بحار الانوار؛ ج 13 ، ص 240 )
اما چه بد معامله ای کردند آنها که مکارم اخلاق نبوی را بعد از رحلت ایشان نادیده گرفتند و به خاطر اغراض سیاسی و اقتصادی و ... خود ، مسیر رسالت را که باید بر ریل امامت ولیِّ منتصبِ الهی قرار می گرفت، منحرف ساختند. و برای رسیدن به اهداف شوم خود از حربه های مختلف دروغ و تهمت و تخریب و عوام فریبی و ... استفاده کردند و ولیِّ مطلق الهی علی بن ابیطالب علیه السلام را غصبِ خلافت و خانه نشین کردند و اهل بیت پیامبر را مورد آزار قرار دادند و تنها فرزندش را به شهادت رساندند و گویی ثمره بعثت یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر الهی را زمین زدند، و نتیجه این انحرافشان این بود خلفای غاصب بعدی تک تک اولیای معصوم الهی به شهادت رساندند تا اینکه خداوند قادر آخرین ذخیره خود را در پس پرده غیبت فرستاد تا در امان باشد، و دنیا را از معادن عدالت و اخلاق و انسانیت بی بهره کردند، از این روست که غاصبین ولایت باید تاوان این انحراف ایجاد شده در مسیر رسالت به امامت و دور کردن مردم از حکومت عدل و اخلاق گستر اولیای الهی را بدهند. و در این راه چه زجرهایی را متحمل شدند علی علیه السلام و فرزندان گرامشان، و چقدر سخت است که برای بر هم نخوردن وحدت و یکپارچگی جامعه اسلامی 25 سال سکوت و صبر علی علیه السلام چونان که استخوان در گلو و خار در چشم داشت.
انسان در مطالعه این فرازهای تاریخ اسلام به دو نکته کلیدی دست می یابد که نقاط عطف در تاریخ اسلام بوده اند، یکی تکیه بر مکارم اخلاق، که پیامبر آن را هدف بعثت خود بیان می کند و نقطه کلیدیِ پیروزی اسلام بوده است و دیگری بعد از پایمال شدن اخلاق و غصب خلافت، تکیه بر برهم نخوردن وحدت جامعه مسلمین بود به نحوی که علی علیه السلام باید 25 سال خانهنشین شود،و صبر وسکوتی مصلحت آمیز برای این حفظ این مهم داشته باشد. و اگر نبود این رفتار علی و اولادش علیهم السلام قطعا نهال نوپای اسلام دچار آشوب و اختلافات و جنگهای داخلی می شد و طولی نمی کشید که طاغوتیان و کفار زمان بر مسلمین سلطه پیدا می کردند.
ایام سلطه چپاول گران ولایت سپری میشد و اخلاقی را که پیامبر اکرم در جامعه نهادینه کرده بودند کم کم از یاد ها به فراموشی سپرده میشد تا اینکه به اذن خدا مردی از نسل رسالت و امامت در سرزمین ایران فریاد عدالت و بازگشت به مکارم اخلاق نبوی را سر داد و مردمی که در زیر چکمه های جبارین و طاغوتیان و اخلاق ستیزان زمان قرار داشتند را دعوت به اسلام ناب محمدی کرد ، همان اسلامی که شریان حیاتی اش را پیامبر خاتم النبیین بر مکارم اخلاقی بنیان نهاده بودند.
آری خمینی کبیر بود که برای اقامه عدل و داد و مبارزه با فساد حاکم مردم را دعوت به قیام و حرکت به سمت اخلاق کردند، و چنین می فرمودند : « ... قیام براى خداست که خاتم النبیین- صلى اللَّه علیه و آله- را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بتها را از خانه خدا برانداخت و به جاى آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام قابَ قوسیْن أو أدنى ( اشاره به آیه 9، سوره نجم ) رساند. خودخواهى و ترک قیام براى خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهاى اسلامى را زیر نفوذ دیگران درآورده. قیام براى منافع شخصى است که روح وحدت و برادرى را در ملت اسلامى خفه کرده. قیام براى نفس است که بیش از ده میلیون جمعیت شیعه را به طورى از هم متفرق و جدا کرده که طعمه مشتى شهوتپرست پشت میزنشین شدند. ... قیام براى نفع شخصى است که الآن هم چند نفر کودک خیابانگرد را در تمام کشور بر اموال و نفوس و اعراض مسلمانان حکومت داده. قیام براى نفس اماره است که مدارس علم و دانش را تسلیم مشتى کودک ساده کرده و مراکز علم قرآن را مرکز فحشا کرده. قیام براى خود است که موقوفات مدارس و محافل دینى را به رایگان تسلیم مشتى هرزه گرد بیشرف کرده و نَفَس از هیچ کس در نمىآید آید. قیام براى نفس است که چادر عفت را از سر زنهاى عفیف مسلمان برداشت و الآن هم این امر خلاف دین و قانون در مملکت جارى است و کسى بر علیه آن سخنى نمىگوید. قیام براى نفعهاى شخصى است که روزنامهها که کالاى پخش فساد اخلاق است، امروز هم همان نقشهها را که از مغز خشک رضا خان بیشرف تراوش کرده، تعقیب مىکنند و در میان توده پخش مىکنند...».(صحیفه امام،ج1،ص21و22)
و این کلمات نورانی و ملکوتی امام امت بود که باعث شد دوباره مظاهر فساد و لهب و لعب و ... بر چیده شود و دوباره اسلام حاکم بر زندگی مردم گردد و دوباره به دنبال گوهر اخلاق رهسپار شویم. و این فریاد حق خواهی و عدالت طلبی و اخلاق محوری امام امت بود که در شب و روز 22 بهمن ماه هزار و سیصد و پنجاه و هفت سال ( بعد از هجرت پیامبر عظیم الشان اسلام از مکه به مدینه ) در سینه مردم ایران جمع شد و با فریاد یکتا پرستی ِ الله اکبر گره خورد و دودمان پهلوی را بر باد داد و اسلام را پیروز کرد.
و امروزه ما سی و چهارمین بهار انقلابی را جشن گرفته ایم که به رهبری پیر جماران روی داد و بساط ظلم و فساد و بی اخلاقی خاندان پهلوی را متلاشی کرد. و رمز این پیروزی را بی شک باید حرکت در مسیر ایمان و تقوا و دعوت مردم به فطرت ِ اخلاقگرا ، دانست. چنانکه حضرت امام (ره) اشاره می کنند که رمز این پیروزی «اتکا به ایمان و اسلام و وحدت کلمه» بوده است.(صحیفه امام،ج9،ص275)؛
« ... شما مىدانید که این انقلاب بهترین انقلابها و بزرگترین انقلابها بوده است از حیث محتوا؛ محتواى این انقلاب. اسلام و اخلاق اسلامى و اخلاق انسانى و تربیت انسانها بر موازین انسانیت بوده است؛ » ( صحیفه امام؛ ج 14 ، ص 55 )؛
بی شک همان همدلی و برادری و وحدت کلمه که اخلاق عملی مسؤولین و مردم بود ، امروز نیز می تواند رمز بقاء انقلاب مقدس اسلامیمان باشد، که امام هم در وصیت نامه سیاسی - الهی خود بدان اشاره کرده اند :
«بىتردید رمز بقاى انقلاب اسلامى همان رمز پیروزى است؛ و رمز پیروزى را ملت مىداند و نسلهاى آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلى آن: انگیزه الهى و مقصد عالى حکومت اسلامى؛ و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه براى همان انگیزه و مقصد. این جانب به همه نسلهاى حاضر و آینده وصیت مىکنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت اللَّه برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگرانِ خارج و داخل از کشورتان قطع شود، این انگیزه الهى را که خداوند تعالى در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید؛ و در مقابل این انگیزه که رمز پیروزى و بقاى آن است، فراموشىِ هدف و تفرقه و اختلاف است».
کپی شد