پایگاه خبری جماران، رئیس محترم جبهه پایداری در سخنان اخیرش چنین گفته: «در دوران آخر غیبت امام زمان(عج) سوالی از ایشان شد که ممکن است مسائلی پیش بیاید که مسائل روز است و باید آن را چه کرد که حضرت(عج) به صراحت فرمودند؛ ما به این رسیده ایم که ولایت فقیه جایگاهی دارند که باید برای مسائل روز به ایشان رجوع کرد.»

بنده هر چه جستجو کردم چنین عبارتی از حضرت مهدی (عج) نیافتم!

اصلا تعبیر «ما به این رسیده ایم» از شأن و مقام حضرات معصومین دور است !

ثانیا تعبیر و واژه «ولایت فقیه» یک اصطلاح فقهی و مربوط به دانش فقه است. در تمام کلمات معصومین (ع) در طول ۲۵۰ سال دوران امامت ایشان و حتی دوران ممتد غیبت، اثری از این اصطلاح وجود ندارد!

سوال از آقای رئیس جبهه پایداری این است؛ اطلاعات ایشان در مورد دین گریزی در شرایط کنونی بیش از دیگران است، چرا با این عبارات فاقد استناد؛ زمینه بدبینی و چه بسا گریز از دین ایجاد شود؟‌!

اگر در نیت گوینده، چنین خاستگاهی نباشد، اما خروجی این تعابیر بدون شک بدبینی به دین و امامت است! نیک میدانیم در طول بیش از هزار سال عالمان بزرگ و وارسته شیعه چه خون دلها خوردند و چه خونها دادند -مانند شهید اول وثانی- تا فقه شیعه و باورهای کلامی و اعتقادی شیعه محفوظ ماند ، و نیز ، جامعه از آن گریزان نشود.

 شما خواننده محترم را دعوت میکنم اصل مطلب در خصوص مراجعه به فقیهان در عصر غیبت را ملاحظه فرمایید تا روشن شود آنچه از این گوینده که روحانی و نماینده مجلس رسانه ای شده؛ با نامه منسوب به حضرت مهدی (عج) کاملا متفاوت و بلکه منافات دارد.

متن نامه حضرت ولیعصر (ع) به نائب شان چنین است ؛

 « امّا در رویدادهای زمانه، به راویان حدیث ما رجوع کنید. آنان، حجت من بر شمایند و من، حجّت خدا بر آنانم ؛ اَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَارْجِعوُا فیها اِلی رُواةِ حَدیثِنا، فَاِنَّهُمْ حُجَّتی عَلَیْکُمْ وَاَنَا حُجَّةُ اللّهِ عَلَیْهِمْ».

این روایت را جناب صدوق در کتاب "کمال الدین" و بعد شیخ طوسی در کتاب "الغیبه" نقل نموده اند .

در مورد این روایت دو مطلب مطرح است ؛

اول اینکه آیا این گفتار ، یک گفتار مستند و قابل اعتماد است ؟ یعنی امام زمان (ع) چنین مرقوم فرموده اند؟

پاسخ این است که بین شیخ صدوق که این نامه را از امام عصر (ع) نقل کرده و نائب امام زمان (ع) ، یعنی جناب محمد بن عثمان ، سه نفر بنام های ؛ محمدبن محمدعصام و محمدبن یعقوب و اسحاق بن یعقوب قرار دارد که دو نفر از ایشان -محمدعصام و اسحاق- توثیقی نشده اند و از نظر قواعد "علم الرجال" ؛ مجهول و ناشناخته هستند!

از اینجاست که امام خمینی که پهلوان باب بحث و بررسی ولایت فقیه است، در کتاب "ولایت فقیه" سند این روایت را مورد قبول ندانسته و محل تامل میداند.

دوم آنکه ؛ این روایت -بر فرض قبول استناد آن از راه "مشایخ اجازه"- معنا روشنی را در بردارد و آن؛ تعبیر به "رواة حدیثنا" میباشد، که مقصود این است ؛ "در رخدادها به راویان حدیث مراجعه کنید."

روایان احادیث اهل بیت (ع)، هر فقیهی از فقیهان شیعه است و نه اینکه یک فرد خاص مورد نظر باشد. این مطلب، مورد تصریح امام خمینی و دیگر فقیهان است. حتی آیت الله مصباح -که استادِ این نماینده مجلس میباشد- در کتاب "نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه" تصریح میکند که مقصود نامه حضرت (عج) فقیهان شیعه است‌.

و نکته مهم ؛ به حُکم این روایت -که دوستان "پایداری" بر آن نظریه پردازی دارند- ، دعوت از مراجع معظم به اظهار نظر در مسائل مهم اجتماعی و سیاسی و اقتصادی جامعه ضروری است. چرا که طبق همین نامه امام زمان (ع) در حوادث و رخدادها باید به فقیهان و مجتهدان نوآور که حتی دارای سلیقه ای متفاوت هستند، مراجعه نمود.

شگفتا ؛ اگر به همین روایت مورد توجه سیاسیون توجه میشد هرگز بخاطر اظهار نظر مرحوم آیت الله آقای صافی (اعلی الله مقامه) در مورد نامه ایشان به مجلس در مورد عدم افزایش قیمت بنزین ، و یا سخن ایشان در رابطه با توسعه در روابط خارجی ؛ حمله مهندسی شده، نمی شد!

حرف آخر ؛ بهتر است عضو ارشد جبهه پایداری ؛ برای تثبیت نظریه ی شخصی و نگاه سیاسی خویش از "استدلال" بهره بگیرید و بارها تجربه شده با تغییر در مفاهیم دینی نه تنها توفیقی نصیب نخواهد شد، بلکه ؛ به تصریح علامه طباطبائی در تفسیر المیزان؛ تغییر و تصرف در تعالیم دینی باعث نابودی دین و انسانیت میشود!

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
12 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.