یادداشت پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

یادداشت/

یادی از یک روحانی مخلص، خدوم و مردمی

مرحوم حجت الاسلام سید مهدی طباطبایی (ره) به معنای واقعی و تمام، یک انسان دلسوز برای کشور، نظام، انقلاب اسلامی و مردم بود و مواضعش در عرصه سیاسی و اجتماعی با رعایت مصالح چهارگانه فوق بود و اگر بر حفظ سرمایه های انقلاب و نظام تأکید می کرد، با توجه به همین مصلحت بینی ها بود و لذا در مقابل هتاکی برخی به بزرگان می ایستاد و این قبیل کارها را بر خلاف مصالح نظام و انقلاب می دانست.

پایگاه خبری جماران: بیست و هفتم اردیبهشت ماه چهارمین سالگرد ارتحال روحانی مردمی و خدمتگزار مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی طباطبایی است.

سلوک رفتاری او در جامعه و تواضع و فروتنی اش در ارتباط با آحاد مردم از او چهره ای محبوب و دوست داشتنی ساخته بود که خاطرات معاشرتها و صحبتهای گرم و صمیمی اش در اذهان همیشه باقی است.

درسهای اخلاقی او در صدا و سیما بسیار روانشناسانه و اثرگذار بود، او با کلامش که آمیخته ای از علم و دانش و با استفاده از مبانی قرآن و عترت و در قالبی بسیار خودمانی و صمیمی بیان می شد بسیاری از ناهنجاری ها و مشکلات روحی و روانی جامعه را حل می کرد و به آینده شان امیدوار می ساخت.

روزی یک شخص بازاری به نزد او آمد و از اینکه تلاشش به سرانجامی نرسیده ناامید و نگران بود، جناب سید مهدی طباطبایی ضمن راهنمایی یک جمله حکیمانه ای به او گفت که بنظرم برای همه افراد در هر سطحی قابل استفاده است و می تواند امید به حرکت دوباره را در انسان پدید آورد، او گفت؛ هر گاه دیدید دری به روی شما بسته شده است هی سعی نکنید هر جور شده است آن در را مجددا به روی خود باز کنید!  وقت خود را معطل باز کردن آن در نکنید و توجه به این معنا داشته باشید که هزار در دیگر به روی شما باز است و طرحی نو دراندازید! این جملات حکیمانه باعث می شود انسان هیچوقت در بن بست نماند و بلافاصله به سراغ درهای دیگر برود، شاید هم علت اینکه در قرآن می فرماید «وادخلوا من ابواب متفرقه» یعنی از درهای مختلف وارد شوید، این مفهوم هم در آن نهفته باشد که اگر دری به روی شما بسته شد درهای دیگر به روی شما باز باشد و احساس بن بست و نا امیدی نکند.

یک شخص روحانی که وظیفه هدایت دینی و معنوی مردم را بر عهده دارد باید بفرموده حضرت امام (رض) زی طلبگی داشته باشد، یعنی ساده زیستی مبنای زندگی او باشد و از تجملات بپرهیزد و دنیا گرا نباشد و خلاصه سطح زندگی اش با مردم معمولی یکسان باشد. اگر مردم را به انجام کارهای خیر و نیک دعوت می کند، خود نیز الگوی عملی برای گفتارش باشد، اگر مردم را به راستی و صداقت و پاکی فرا می خواند خودش نیز عامل همه اینها باشد و خلاصه مردم تمام کمالات را در زندگی و رفتار و کردار او ببینند.

مسلماً چنین روحانی در دل مردم جا باز می کند و مردم مطیع او خواهند بود و می بینند که حرف هایش صرفاً لقلقه زبان نیست بلکه خودش آئینه تمام نمای فضائل و مکارم اخلاق است و خدا وجود چنین روحانیونی را در جامعه ما زیاد کند که الگوی علمی و عملی اخلاق اسلامی باشند.

مرحوم حجت الاسلام سید مهدی طباطبایی (ره) نمونه بارز و واقعی یک روحانی مردمی و متخلق به اخلاق اسلامی بود و همین خصایص، محبوبیت ایشان را در بین آحاد مردم نسبت به دیگران بسیار بیشتر کرده بود.

شیوه گفتاری ایشان در منابر بسیار دلنشین و قابل استفاده بود، از به کار بردن کلمات صعب و سنگین خودداری می کرد و اگر آیه و حدیثی را قرائت می کرد. معنای آن را به طور واضح برای مردم بیان می کرد و در حقیقت مطلب را برای آنان حلاجی می کرد تا بتوانند درک کنند. آیات و روایات را برنامه ریزی شده و با حساب و کتاب و با موضوع بندی در سخنرانی ها استفاده می کرد به طوری که تمام منبرهایش قابل پیاده شدن و حتی کتاب شدن است و نظم مطالب و طرح موضوعات که غالباً اجتماعی و شیوه سبک زندگی اسلامی هست، بسیار قابل استفاده است.

او مطالعات روانشناسی عمیقی داشت، به طوری که یکی از دوستانم را که استاد روانشناسی دانشگاه اصفهان بود چند جلسه به جلسات ایشان آوردم و او مجذوب مطالب ایشان گشته بود و به من گفت ایشان جدیدترین مطالب علم روانشناسی را در قالبی دینی و مذهبی و عمومی و قابل فهم برای مردم بیان می کند و من هنگامی که این نکته را به حاج آقا طباطبایی عرض کردم، ایشان با تبسمی به من فرمودند راست گفته من در روانشناسی مطالعات زیادی داشتم و حتی مدرکش را هم گرفتم ولی بعداً دیدم داشتن این مدرک برایم یک نوع تعلق و وابستگی می آورد، آن را پاره کردم و دور ریختم!

مسجد و منزل این روحانی خدوم و خدمتگذار همیشه پر از مراجعانی بود که با امید حل مشکلاتشان آمده بودند و اغلب آنها هم نتیجه می گرفتند، شاید هزاران نفر که در زندگی زناشویی و یا خانوادگی دچار اختلافات می شدند به جای اینکه به دنبال دادگاه های حل اختلاف بروند، به منزل ایشان و یا دفترشان که در همانجا در نزدیک مسجدشان در خیابان غیاثی در نزدیکی میدان خراسان تهران بود، رجوع می کردند و این روحانی با اخلاق و اندیشمند با بیان شیرینش زندگی آنها را دوباره می ساخت و در اثر کلام این بزرگوار سال ها با صلح و صفا به زندگی خود ادامه می دادند.

وجوه مردمی بودن ایشان بسیار است، او هیچگاه برای خود تعین خاصی قائل نبود و با همه آن سوابق علمی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، بسیار متواضع و دوست داشتنی بود و انسان از مصاحبت با ایشان واقعا لذت می برد.

در عرصه سیاسی نیز ایشان بصیرت بسیار خوبی داشت و ارتباط دیرینه او با حضرت امام خمینی (رض)، مقام معظم رهبری و اعلام و بزرگان سبب شده بود تا گنجینه ای از خاطرات با ارزش را در سینه داشته باشد و موضع گیری های او از طرفی با این تجربه دیرینه در سیاست و از طرفی با ارتباط عمیق و مستقیم با مردم کوچه و بازار سبب شده بود تا بسیار پخته و عاقبت نگر باشد.

همیشه در هر موضوعی تالی فاسد آن را در نظر می گرفت و بسیار سنجیده و عاقلانه عمل می کرد و از مسیر اصلی انقلاب اسلامی هیچگاه خارج نشد و در عین حال رضایتمندی توده های مردمی را هم بسیار اهمیت می داد و معتقد بود که پشتوانه اصلی انقلاب، همین مردم هستند و نباید با رفتارهای ناصحیح و یا توجیه سوءعملکرد مسئولان، آنها را نسبت به اصل نظام و انقلاب بدبین کنیم و خدای ناخواسته از اصل جمهوری اسلامی پشیمان شوند!

او به معنای واقعی و تمام، یک انسان دلسوز برای کشور، نظام، انقلاب اسلامی و مردم بود و مواضعش در عرصه سیاسی و اجتماعی با رعایت مصالح چهارگانه فوق بود و اگر بر حفظ سرمایه های انقلاب و نظام تأکید می کرد، با توجه به همین مصلحت بینی ها بود و لذا در مقابل هتاکی برخی به بزرگان می ایستاد و این قبیل کارها را بر خلاف مصالح نظام و انقلاب می دانست.

عشق به اباعبدالله الحسین (ع) و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام در مرحوم حاج سید مهدی طباطبایی بسیار بروز و ظهور داشت، او بارها می گفت من از کودکی عاشق امام حسین (ع) بودم و بیان ایشان در مجالس روضه وسوگواری اهل بیت (ع) با همین لسان عاشقانه و خالصانه بود و همینطور که با زبانی ساده حرف می زد و مصائب اهل بیت را بازگو می کرد، اشک همه را در می آورد و اوج شور و حال ایشان در همین مجالس فاطمی و حسینی بود و در حقیقت افتخار می کرد که روضه خوان باشد و حتی گاهی در منبر وعظ هم که نبود، اگر سخنی یا اشاره ای به مصائب حضرت زهرا (س) و یا امام حسین (ع) می شد، بسیار رقیق القلب بود و بلافاصله متأثر می شد و اشک می ریخت.

او در عین حال که بر حسب احساس وظیفه دو دوره نماینده مجلس شده بود و در کوران مسائل سیاسی هم بود، ولی به هیچیک از این پست ها و مقامات دلبستگی نداشت و علاقه وافر او به همین کار آخوندی و خدمت خالصانه به مردم و اقامه عزای امام حسین (ع) و حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها بود و چه زیبا در نخستین روز از ماه مبارک رمضان به ضیافت الهی بار یافت و مهمان حضرت رب الارباب شد. عاش سعیداً و مات سعیدا

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
5 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.