پایگاه خبری جماران، "یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ، مى خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و حال آنکه خدا گر چه کافران را ناخوش افتد نور خود را کامل خواهد گردانید" (سوره صف /۸)
مقدار قابل توجهی از عمر شریف حضرت اباابراهیم موسی بن جعفر الکاظم(ع) در حبس و حصر سپری شد. اما از آنجا که امام "نور" است، در هر شرایطی نورش افق ها را روشن می کند.
امام کاظم(ع) نیز، دارای تحرکات زیبایی در محیط زندان و حصر خود است.
پنج نمونه جمع آوری شده را تقدیم می کنم تا معلوم شود که حکومتهای ظلم، توان خاموشی نور الهی را ندارند.
۱- جانشین خود یعنی امام بعدی را معرفی می نماید.
از زندان خطاب به حسین بن مختار می فرماید:
"عهدی الی اکبر ولدی" ، یعنی : «جانشین من فرزند بزرگ من است».
۲- امام کاظم(ع) از شرایط سخت حصر و حبس نمایندگانی برای انجام مسؤلیت های اجتماعی و اقتصادی و رسیدگی به امور شیعیان تعیین می نماید.
بارزترین نمونه آن جناب علی بن یقطین است.
۳- جواب سؤال های آنان و مسائل شرعی را بیان می کند.
شیعیان از شهرهای دور توسط افراد خاصی مانند موسی بن ابراهیم مروزی با امام در ارتباط هستند.
۴- در همان شرایط حبس آماده احتجاج با معاندان است.
هارون عباسی حاکم زمان، برخی از علمای اهل سنت مانند ابویوسف - مفتی دربار - و محمد بن حسن شیبانی - از شاگردان ابوحنیفه - را برای مناظره با امام در زندان انتخاب می کند. آن دو وقتی وارد بر امام می شوند، نگهبان زندان در حال تعویض شیفت بوده، و به امام عرض می کند اگر حاجتی دارید، فراهم کنم؟ امام می فرمایند: خیر.
آنگاه امام(ع) به آن دو نفر رو کرده می فرمایند: "تعجب است، کسی می خواهد فردا نیاز مرا برطرف سازد در حالیکه فردایی برای وی وجود ندارد و امشب از دنیا خواهد رفت!"
ابویوسف و شیبانی با شنیدن این سخن موسی بن جعفر(ع) بهت زده شده از مناظره با امام باز صرف نظر می کنند؛ چرا که رسوایی و عاقبت مناظره برایشان روشن بود.
مراقب منزل آن فرد می شوند تا ببینند چه اتفاقی خواهد افتاد. شب هنگام صدای شیون از خانه آن فرد بلند می شود.
۵- امام کاظم(ع) دست رد به سینه هارون زده و او را برای همیشه در حسرت "عذر خواهی" گذاشت.
هارون، یحیی برمکی را به زندان فرستاد و گفت به موسی بن جعفر بگو: برایم ثابت شد که شما تقصیری نداشته ای و از نظر من بی گناهی، فقط تنها کاری از شما می خواهم این است در حضور نزد وزیرم یحیی برمکی عذر خواهی کنی و این عذرخواهی کافی است.
و این مطالبه عذرخواهی بدین جهت است؛ من قسم خورده ام تا شما از گذشته ات عذرخواهی نکنی، آزادت نکنم. اگر اقرار در ملاء عام برایت سنگین است، در همین زندان و فقط نزد همین وزیر پوزشی بخواه تا شرعاً بتوانم با استناد به آن از قسمم رها شوم و آزادت کنم و به خانهات برگردی!
وقتی یحیی تقاضای هارون مبنی بر عذرخواهی را به امام رساند، امام کاظم (ع) فرمودند:
"از عمر من چند روزی بیش نمانده و ارزش ندارد به خاطر آزادی این چند روز، از خطای نکرده پوزش خواهم. به هارون بگو روز جمعه خبر مرگ من از زندان به تو خواهد رسید و به تصمیم من آگاهی می شوی - که حسرت عذرخواهی برای همیشه بر دلت باقی گذاشتهام - و حساب من و تو بماند برای داوری خداوند آن زمان که در محکمهاش زانو زده باشی؛ و آن وقت خواهی دید من ظالم و ستمگر در حق تو بودم یا تو در حق من!
موارد نگاشته شده، مستند به جلد ۴۸ بحارالانوار است.