پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران: آنچه در پی می آید، چهاردهمین گفتار از «شرح مختصر دعای مکارم الاخلاق» توسط یادگار گرامی امام حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی است که در ماه مبارک رمضان به صورت روزانه منتشر خواهد شد.
گفتار چهاردهم. هدف از آفرینش
امام سجاد (علیه السلام) در این فراز از دعای شریف مکارم الاخلاق از حضرت ربوبی می خواهد که توان و نیروی مرا در طول ایام زندگانیم در راهی قرار ده که مرا برای آن آفریده ای: «و استفرغ ایامی فیما خلقتنی له».
پدیده ها و موجودات عالم، افزون بر علت فاعلی (پدیدآورنده)، علت مادی (عناصر تشکیل دهنده)، علت صوری (شکل و تصویر)، «علتی غایی» دارند. «علت غایی» هر شیء، علتی است که فاعلِ آن شیء، آن را برای آن به وجود آورده است؛ به عبارت دیگر علتِ غایی هر شیء هدف و غایتی است که شیء به دلیل آن، پدید آمده است.
اکنون این پرسش مطرح می شود که علت غایی آفرینش انسان چیست و انسان با چه هدفی آفریده شده است؟ مرحوم سید علی خان کبیر شارح صحیفه سجادیه می نویسد: منظور از «فیما خلقتنی له»، با توجه به آیه شریفه «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» (ذاریات/ 56) عبادت خدای متعالی است. (ریاض السالکین/ ج3/ ص293)
آیه شریفه یادشده نیز هدف و غرض آفرینش انسان را عبادت پروردگار معرفی می کند و اگر انسان بتواند به مقام عبودیت و پرستش خدای رحمان دست یابد، به هدف و غایت مد نظر نائل شده است.
اهل معرفت بر این باورند که هدف آفرینش مخلوقات و علت هست شدن عالَم، شناخت و معرفت حق سبحانه و تعالی است، چنان که در حدیث قدسی آمده است: «کنت کنزاً مخفیاً فاحببت ان اعرف فخلقت الخلق لکی اعرف» (بحار الانوار/ ج84/ ص198) من گنجی پنهان بودم، پس دوست داشتم که شناخته شوم، پس مخلوقات را آفریدم تا شناخته شوم.
در گفتارهای پیشین به این نکته توجه داده شد که عبادتی کامل و پذیرفتنی است که به طمعِ ثواب و یا ترس از عقاب صورت نیافته باشد که چنین عبادتی، عبادت تجار و بردگان است و البته بهایی ناچیز دارد، بلکه تنها عبادت احرار و آزادگان که به عشق پروردگار صورت می پذیرد، عبادت کامل و تام است. آنچه مؤمن را به پرستش خالص و عبادت مخلصانه وا می دارد، شدتِ علاقه و عشق به محبوب است، و این عشق تنها از راه شناختِ معبود حاصل می شود و تا معرفت و شناختی نسبت به حضرت باری تعالی نداشته و معبود را نیافته باشیم، عشق و پرستش توهمی بیش نیست.
افزون براین، آنچه انسان را از شرک و کفر باز می دارد و نیت را خالص و ایمان را کامل می کند، شناخت معبود است و چون شناخت و معرفت حقیقی پدید آمد، لاجرم مؤمن خود را در او فانی می یابد و به پرستش و عبادتش می پردازد.
از امام حسین (علیه السلام) روایت شده است که: «ایها الناس ان الله -جلّ ذکره- ما خلق العباد الّا لیعرفوه، فاذا عرفوه عبدوه، فاذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة ما سواه» (بحار الانوار/ ج5/ ص 312)؛ ای مردم! خدای بزرگ بندگان را جز برای معرفت الله و شناخت حضرتش خلق نکرد. پس وقتی بندگان خدا را شناختند، به عبادتش می پردازند و هنگامی که خدا را عبادت و پرستش کردند، به واسطه پرستش خدا، از عبادت غیر او بی نیاز می شوند.
مومنی که خدای سبحان را عبادت و قرب حضرت حق را طلب می کند و خود و همه هستی را محتاج و ذیل وجودِ ذی جودِ خدای متعال می یابد، بی گمان عبادت کامل و نیایش تام را مختص پروردگار می داند و جز خدا غیری نمی بیند که لایق توجه و عبادت باشد.
توجه به این نکته لازم است که برای هر چیزی کمالی است و کمال آدمی در این است که عمر خود را در راهی مصروف دارد که برای آن آفریده شده و جسم و جان را برای رسیدن به مقصدی در خدمت بگیرد که حضرت رب العالمین برای وی مقدر ساخته، و هدف و غایت آفرینش خود را که معرفت الله و حب الله و طاعت الله است به سرانجام برساند. انسان وقتی به کمال می رسد که به این مراتب سه گانه دست یافته باشد و ثناگوی محبوبی باشد که می شناسد.
در پایان توجه به این نکته ضروری است که تجلی «جود» و فیض مدام حضرت سبحان که لازمه ذات الهی است، موجب آفرینش و حیات بخشی انسان هاست. لازمه جودِ باری تعالی، تکامل انسان به اختیار است و تکامل انسان تنها با شناخت و معرفت پروردگار حاصل می شود. چنان که گفتیم، آنکه خدا را شناخت، عاشقش می شود و چون عاشق شد، محبوب را پرستش و ستایش می کند و در این موقف است که تکامل نهایی انسان تحقق می یابد.