پایگاه خبری جماران، آیا هنوز در روز عرفه، وقت آن نرسیده در کنار این همه ترغیب به تشکیل و شرکت در مراسم دعای عرفه، که بسیار هم خوب است، به آن نکات مهم سخنان پیامبر(ص) در همین روز عرفه توجه نماییم؟!
عرفات چنان مهم است که نامش در قرآن ذکر شده:《فَإِذَا أَفَضْتُم مِّنْ عَرَفَاتٍ فَاذْکُرُواْ اللّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْکُرُوهُ کَمَا هَدَاکُمْ وَإِن کُنتُم مِّن قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّآلِّینَ》.(بقره/۱۹۸)
مفاد آیه این است؛ در سفر حج از آن فضل و رحمت پروردگار روزى خود را بجویید، وقتی از عرفات کوچ نمودید خدا را در مشعر الحرام یاد کنید. خدا بود که شما را از آن بی راهه ای که در آن بودید به "راه" فرا خواند.
روز قبل عرفه "ضیوف الرحمن" و زائران بیت الله الحرام از مکه خارج می شوند و به بیابان عرفات می روند، یعنی از حرم خارج می شوند تا دوباره با پاکی وارد حرم شوند.
پس باید "بیرون رفت" و بعد "داخل شد". اینجاست که ضیافت و پذیرائی معنا می شود. وهمه چیز همین جاست. در روایاتی که شیعه و سنی نقل کرده اند، آمده؛ تمام حج و هویت حج به عرفه و عرفات است: «الحجُّ عرفة» یا «الحَجُّ عرفات» . این موقعیت؛ باید نقطه دلدادگی حاجیان باشد که پشت به مکه و سردر بیابان می شوند تا به منزل یار راه پیدا کرده و از رحمت و فضل او پذیرایی شوند.
واما ما که دوریم؛ زوایای مختلفی می تواند اقبال ما و نفس و جان ما را به خود جلب کند.
برای بعضی؛ مهم درباره "عرفه" پرسش درباره علت نامگذاری آن است، این موضوع در عصر ائمه(ع) مسبوق به سابقه است .
امام(ع) در پاسخ می فرماید: آدم و حوّا(به خاطر آن درخت) از هم جدا بودند و زندگی می کردند، در این مکان همدیگر را یافتند و همدیگر را شناختند و در حق یکدیگر معرفت پیدا کردند و به مناسبت این معرفت و شناخت، این مکان«عرفات» یعنی محلّ معرفت و شناخت، نامیده شد. (علل الشرائع)
در روایت دیگری در پاسخ به این نامگذاری امام صادق(ع) فرمود: روز عرفه، جبرئیل حضرت آدم را به این سرزمین آورد و چون ظهر شد، به آدم دستور داد: به گناه خویش اعتراف کن و مناسک و اعمال حجّ را بیاموز، و چون جبرئیل گفت: إعْتَرِفْ بِذَنْبِکَ، فَاعْتَرَفَ، سُمّیَتْ عَرَفات.
پس طبق این حدیث علت این نام گذاری به "اعتراف نمودن آدم" باز می گردد. این زاویه از "عرفه" فقط ارزش علمی دارد و نه چیزی بیشتر. زوایه والاتر ؛ به "دعا نشستن" است. این زاویه از عرفه بسیار مهم است.
با دعا می توان به همه برکات فوت شده در گذر زمان های گذشته را جبران کرد.
حضرت صادق(ع) فرمود : "عرفه" برای جاماندگان از درجات و برکات ماه رمضان است.
در اهمیت دعا در روز عرفه، همین یک حدیث تا قیامت همه مومنان را کافی است؛
سدیر نقل می کند که از امام باقر(ع) درباره روزه روز عرفه پرسیدم و عرض کردم: فدایت شوم آنها (اهل سنت) گمان می کنند روزه آن روز برابر روزه یک سال است؟ فرمود: پدرم آن روز را روزه نمی گرفت من هم نمی گیرم. عرض کردم: فدایت شوم چرا؟
فرمود: روز عرفه روز دعا و درخواست از خداست بیم آن دارم که ضعف روزه حال دعا را از من بگیرد؛ 《انّ یوم عرفه یوم دعاء و مسأله، فاتخوف ان یضعفنی عن الدعاء》.(علل الشرایع)
در تاثیر دعا، این فقره دعای عرفه امام حسین(ع) را ملاحظه کنید؛ " هو للدّعوات سامع و للکربات دافع و للدرجات رافع و للجبابرة قامع.." او دعای بندگان را می شنود و سختی های ایشان را از بین می برد و مقامشان را بالا می برد و گردن کشان را سرکوب می کند.
و امام صادق(ع) فرمود: «الدُّعاء کهف الإجابة کما أنّ السّحاب کهف المطر» همانطور که ابر، مبداء و قرارگاه باران است، دعا نیز قرارگاه اجابت است و همانطور که باران در درون ابر تعبیه شده است در دعا، هم اجابت است.
عارفان بااستفاده ازاین احادیث بر این باورند که؛ اجابت در درون دعا قرار داده شده است و محال است دعائی بدون اجابت بماند.
عرفه و دلدادگی به زیارت امام حسین(ع)
از امام صادق(ع) روایت است که؛ خدا قبل از اینکه نظر به اهل عرفات فرماید به زوار امام حسین(ع) نظر می فرماید، 《انّ اللّه تبارک و تعالی یتجلّی لزوّار قبر الحسین (ع) قبل اهل العرفات و یقضی حوائجهم و یغفر ذنوبهم و یشفّعهم فی مسائلهم ثمّ یأتی اهل عرفه..》.(کامل الزیارات)
البته نکته ای در حدیث است که مورد غفلت نباید قرار گیرد و آن اینکه؛ "خدا تجلی می کند" !
این مقام، یعنی؛ زائر امام حسین(ع) به نقطه ای از معرفت برسد که خدا را بیابد و خدا در قلبش مشاهده کند، حرف سنگینی است.
آنانیکه به این مقام رسیده اند، قبل اینکه خود به ضیوفش در عرفات نظر کند به وی نظر رحمت می فرماید.
این مقام از آنِ همه ی زائران کربلا نیست و صدالبته که به این سادگی ها هم نمی توان به آن واصل شد.
درروایات تعبیر "عارفاًبحقه" بدین جهت است.
والاترین زاویه، برای دلدادگی به عرفه؛ به باور این قلم، در عین اینکه؛ دعا و زیارت امام حسین(ع) در روز عرفه دارای فضلیت خاص خود است و ما بدان مومنیم، اما مقدمه ای برای درک مهمترین زاویه "عرفه" می باشد، و آن بهره مندی از رسول خاتم(ص) که صاحب مکه و منا و عرفات و کربلا است، می باشد.
در این زاویه باید دلداده خطبه رسول خدا(ص) شویم. آن خطبه ای که حضرت(ص) در حجّةالوداع در عرفات، در مسجد کوچکى به نام «مسجد الصَّخَرات» که در پایین کوه بوده و گفته شده پیامبر در آنجاسخنرانی فرمودند، دل دهیم .
این خطبه، از اهمیت بسیارى برخوردار بوده و حاوى نکات بسیار مهمی است؛ نکات مهم آن؛ بدون رودربایسی ،مشکل امروز ما و حتی کارگزارن نظام و تمام جهان اسلام است!
مهمترین فرازهای خطبه رسول الله(ص) در روز عرفه و در صحرای عرفات و در آخرین حج شان:
۱ ) لزوم رعایت حرمت مال و جان یکدیگر و بازگرداندن امانت مردم در نزد هر کسى که هست. ؛ 《ان دماءکم و اموالکم حرام علیکم...》
۲ ) رعایت حرمت ماه هاى حرام و از بین بردن تغییراتى که در ماه هاى سال براى جابجایى ماه هاى حرام انجام می دادند. و لغو حقوق مربوط به خون هائی که در جاهلیت ریخته شده و می تواند سبب اختلافات بین مسلمین شود؛《..الا کل شىء من امر الجاهلیة موضوع تحت قدمى، و دماء الجاهلیة موضوعة》
۳ ) منع از معاملات رَبَوی که دارای زیاده "ربا" هستند و طلبهاى رَبَوى.《 و ربا الجاهلیة موضوع..》
۴ ) رعایت حقوق زنان از سوى مردان که زنان امانت های خدا هستند و باید نیازهای آنان را تامین نمایید. ؛《و اتقوا الله فى النساء فانکم اخذتموهن بامانة الله .. و لهن علیکم رزقهن و کسوتهن بالمعروف》.
۵ ) توجه عملی به قرآن واهل بیت(ع) ؛ 《و قد ترکت فیکم ما لن تضلوا بعدى ان اعتصمتم به: کتاب الله و سنة نبیه [و در «تاریخ یعقوبی» ج۲ ص۱۱۱: کتاب الله و عترتی أهل بیتی، آمده و البته خیلی از منابع اهل سنت، کلمه عترت را حذف کرده اند !!].
در پایان پیامبر(ص) از آنان سوال نمود، آنچه گفتم شنیدید چون فردایی از شما سوال خواهند کرد؟ پاسخ دادند: آری و پیامبر دعا نمود و خدا را بر آن شنید و اقرار شاهد گرفت ؛ 《 و انتم تسالون عنى فما انتم قائلون؟ ! قالوا: نشهد انک قد بلغت و ادیت و نصحت! فقال باصبعه السبابة، یرفعها الى السماء و ینکتها على الناس: اللهم اشهد! اللهم اشهد! اللهم اشهد! ثلاث مرات》.
آیا هنوز آن روز عرفه نرسیده در کنار این همه ترغیب به تشکیل و شرکت در مراسم دعای عرفه، و تبلیغ زیارت حضرت اباعبدالله(ع) [ که حق است] ، به آن نکات مهم سخنان پیامبر در همین روز عرفه توجه نماییم؟
آیا به تشخیص واهی یک نفر ؛ فردی از حقوق شهروندیش محروم و شکنجه و حصر وحبس نمی شود؟!
آیا در بیت المالی که امانت است برخی دزدان مذهبی نما ، اختلاس نمی کنند؟!
آیا اقتصاد سالمی که دنیا آن را تجربه کرده و اسلام مغایر نیست و فاقد رباخواری و مظلوم کشی است، فراگیر شده ؟!
آیا هنوز که هنوز است این اخلاق عصر جاهلیت که زوم کردن بر زخم های کهنه قبیله ای بود، امروز به شکل تکیه بر زخم های کهنه سیاسی بین جناح ها گروکشی نمی شود؟!
آیا زنان در جامعه اسلامی از همه حقوق قطعی خود حق مستفاد دارند؟!
و آیا حرمت قرآن و اهل بیت(ع) توسط افراد، حتی توسط افراد به ظاهر مذهبی و ولایتی، به خاطر "توهم گوئی" هائی مانند خواب دیدن ها و مقایسه افراد عادی با آنان و .. تضییع نمی شود؟!
بله اگر این خطبه رسول الله(ص) را به صورت جدی و نه شعاری، عمل می کردیم، عده ای بدین ناکجا آباد ره سپار نبودند و نبودیم!