پایگاه خبری جماران، در دهه شصت محور مناظرات مباحث ایدئولوژی و اعتقادی بود وجذابیت خاص خود را داشت.
در دهه هفتاد تقریبا میز مناظره به تعطیلی رفت تا دهه هشتاد که مناظرات در مسائل سیاسی جانِ تازه ای گرفت و امروزاین حرکت ادامه یافته است.
پس ضروری است نگاهی به این موضوع داشته باشیم.
دعوت دیگری به حق و حقانیت از سه راه قابل تصور است:
یک؛ راه استدلال و اقامه برهان که قرآن از آن تعبیر نموده به: «ادعُ إِلى سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَةِ ».
گرچه این بهترین راه برای رسیدن به یقین و اطمینان است اما دو مشکل در ره آوردش دیده می شود: اول آنکه اقامه برهان برای عموم چندان قابل استفاده نیست و دوم آنکه از اشکالات رقیب و یا خصم، اطلاع رسانی نمی شود.
دوم: راه نصحیت و موعظه است. این راه درشرایط وعظ وموعظه قابل استفاده است و شرط مهمش وجود "متعظ" است که واقعا کسی با گوش شنوا و دلی آماده برای شنیدن و به جان پذیرفتن کلام حق اعلام آمادگی کند.
تعبیر قرآن این است ؛ «وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ».
راه سوم برای رساندن "حق" به گوش ها "مناظره" است؛ «وَجادِلهُم بِالَّتی هِیَ أَحسَنُ ، - با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن» (نحل/۱۲۵)
در این وادی بنابه استفاده صد در صدی از قیاسات منطقی و برهان نیست، بلکه ارایه نظراست به گونه ای که مورد قبول قرار گیرد.
راغب واژه شناس قرآنی گوید:
مناظره؛ گفت و گو و نکته بینی طرفینی رو در رو است که هر یک می کوشد تا هر آنچه را به آن معتقد است، به میان آورد.
اهمیت عرضه بهترین سخن در بازار افکارعمومی، آن هم در مقابل منتقد و یا مخالف، چنان اهمیتی دارد که به تعبیر امیر المومنین(ع) ؛ «چه بسا گفتاری که مؤثرتر از تیر باشد؛ رب کلام انفذ من سهام ».[غرر/۲۶۶]
و دربیانی دیگر فرموده اند: «چه بسا قولی نافذ تر از حمله ای در جنگ باشد که قهر و غلبه بر آن پیدا کنی؛ رب قول انفذ من صول ».[نهج،حکمت ۳۸۸]
در رجال بزرگ شیعه افرادی صاحب نام در این رشته توسط ائمه(ع) پرورش یافتند مانند ابوذر، مالک اشتر، ابن عباس، ابن عدی، مومن الطاق، محمد الطیار و...
بهترین مناظره ها از دیدگاه قرآن و اهل بیت(ع)
قرآن دعوت به "جدال احسن" کرده و آن مناظره ای است که درظاهر و محتوایش، زیبا باشد.
اولا؛ مناظره بر محور ادب باشد؛ 《وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنا》[ بقره/۸۳].
امام عسکری(ع) در تبیین این آیه فرمودند: "با همه مردم، چه مؤمن و چه مخالف، به زبان خوش سخن بگویید".
وثانیا؛ مناظره ای مورد تایید است که بر محور "منطق گرایی" باشد.
دعوت قرآن به مخالفین ومشرکین به همین نکته است که؛《قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ》[بقره/۱۱۱]
از همین رهگذر است که امیرمؤمنان(ع) از مواجه مناظره گون، با افراد نالایق و فاقد منطق و شعور، منع فرموده است: «دع الممارات ومجارات من لا عقل له و لاعلم له.»[بحار،ج۱۹۲/۲]
ازدیدگاه منطقین مناظره آنجائی شکل می گیرد که طرفین در سخن شان از مشهورات و مقبولات بهره بگیرند تا چیزی درنزد شنونده نامأنوس و یا مردود نباشد.
ازآن رهگذر که در مناظره غیر از طرفین گفت و گوی، طرف سومی هم دارد که افکار عمومی می باشد، پس نباید اهل مناظره به جهت بداخلاقی و حرمت شکنی شخص مقابل، ترک مناظره نماید.
از اینجاست که ائمه اطهار(ع) همیشه در مناظره ها، با آرامش و روی خوش برخورد میکردند. تاجایی که گاهی طرف مقابل به امام(ع) توهین میکرد، واطرافیان می خواستند پاسخ دهند، ولی امام مانع می شد و میفرمودند؛ بگذارید سخنش رابگوید و پاسخش را بشنود.
این مهم، درمناظرات سیاسی اهمیت بیشتری دارد،چون دربحث های سیاسی نباید انتظار "اقناع"طرف مقابل راداشت، بلکه محور در واقع "دعوت مردم به داوری" است.
چه بسا یکی از طرفین بالجن پراکنی و شلوغ کاری واهانت بخواهد مانع از رسیدن کلام حق به مردم و روشنگری و داوری آنان شود، اما باادامه بحث جدی، این روشنگری و قضاوت افکار عمومی علی رغم میل طرف مقابل، حاصل می شود.
مناظره های سیاسی نوعا مورد اقبال است چرا که در مناظرات اصحاب سیاست اموری روشن می شود که خواسته افکارعمومی است، ازقبیل:
- نوع تعامل طرفین واندازه دانش واخلاق هر کدام
- و نیز مطلع شدن از اخباری که احیانا بین مسئولین مطرح است و عموم از آن بی خبرند.
- و شنیدن پاسخ به برخی نقدهای ذهنی که افراد به دنبال پاسخ آن از طرف مقابل هستند.
نتیجه گیری و خروجی این نوشتاردراین مطلب است که توقع بی جایی نیست اگر بگوییم؛ دوستان اصولگرا که خاستگاه "اصول" دارند باید به اصول یادشده، پای بندتر باشند.
امامتاسفانه درمناظره های سالهای گذشته و مناظرات های فعلی این توقع، عملی نشده و قبیح تر آنکه برخی به اسم "انتحاری عمل" کردن رفتار خود را می ستایند وبا اهانت،تخریب، نشان دادن عکس، ملامت افراد در اشتباهات شخصی و ناموسی و یاتشبیه کردن بزرگان نظام به خوارج و... بین مناظره اصولی و مناظره اصولگرایانه فاصله ایجاد کرده اند؟!