پایگاه خبری جماران: مرحوم کلینی در کافی روایتی را با سند معتبر از حضرت رضا (ع) نقل می کند، در این حدیث، حضرت می فرمایند:
«لَیْسَ الْعِبَادَةُ کَثْرَةَ الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ إِنَّمَا الْعِبَادَةُ التَّفَکُّرُ فِی أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.»[1]
ترجمه: (عبادت به نماز و روزه بسیار نیست، عبادت تنها و تنها به تفکر در امر خدای عزیز و بزرگ است)
این مطلب در روایات دیگری هم مورد توجه ائمه اطهار بوده است. به عنوان مثال از امام صادق نقل است که: «کَانَ أَکْثَرُ عِبَادَةِ أَبِی ذَرٍّ رَحْمَةُ اَللَّهِ عَلَیْهِ خَصْلَتَیْنِ اَلتَّفَکُّرَ وَ اَلاِعْتِبَارَ»[2] (بیشترین عبادت ابوذرره فکر کردن و پند گرفتن بود) [3] و همچنین از ایشان منقول است که «أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ إِدْمَانُ التَّفَکُّرِ فِی اللَّهِ وَ فِی قُدْرَتِهِ.»[4]
در همین مضمون از امیرالمومنین نیز روایت شده است: «اَلتَّفَکُّرُ فِی مَلَکُوتِ اَلسَّمَوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ عِبَادَةُ اَلْمُخْلَصِین»[5] (عبادت انسان های مخلص، تفکر در ملکوت آسمان ها و زمین است)
و همچنین: «التَّفَکُّرُ فی آلاءِ اللّه ِ نِعمَ العِبادَةُ»[6] (تفکر درباره نعمت های خدا، عبادت خوبی است)
درباره این حدیث نکاتی را لازم است مورد توجه قرار دهیم:
نکته اول:
این روایت در برخی از کتاب های روایی به امام هادی(ع) نیز نسبت داده شده است، چنانکه در برخی دیگر به امام عسکری منسوب شده است[7] ولی مطابق اکثر نقل های روایی، این روایت از کلمات حضرت رضا(ع) است. چنانکه علاوه بر کلینی در کافی، مرحوم مجلسی در بحار[8]، فیض کاشانی در وافی[9] و صاحب وسائل آن را به امام رضا نسبت داده اند. [10]
نکته دوم:
روای این حدیث از امام رضا، شخصیت جلیل القدری به نام معمّربن خلاّد بن ابی خلاّد بغدادی است که از اصحاب امام رضا (ع) بوده است، این بزرگوار در کتاب های رجالی شیعه توثیق شده و علاوه بر امام رضا(ع)، از امام کاظم (ع) نیز روایت کرده است و به این جهت از اصحاب هر دو امام همام برشمرده شده است. معمّر کتابی درباره «زهد» نوشته بود که توسط احمدبن محمد بن عیسی اشعری نقل شده و احتمالاً این روایت نیز از محتویات همان کتاب است. اشعری نیز از بزرگان شیعه در قم بوده و از شأن و جایگاه بزرگی در میان شیعیان برخوردار است.
با توجه به آنچه گفتیم روشن است که سند مرحوم کلینی در این روایت، بی اشکال است و روایت در اصطلاح اهل فن، صحیحه می باشد.
ضمن اینکه لازم است توجه کنیم که این روایت اصطلاحاً «عالی السند» هم هست یعنی در سلسله اسناد آن راویان بسیاری وجود ندارند تا احتمال خطا در آن زیاد شود و لذا از این جهت نیز روایت از اشکال مبرّی است.
نکته سوم:
«انّما» در ادبیات عرب، از کلماتی است که برای بیان حصر به کار گرفته می شود. معنای این سخن آن است که اگر می گویند «إِنَّمَا الْعِبَادَةُ التَّفَکُّرُ» باید از آن چنین فهمید که: «عبادت تنها و تنها تفکر است و چیزی غیر از تفکر عبادت نیست»
طبیعی است که چنین مطلبی باعث سوالی می شود که آیا جز تفکر هیچ چیز دیگری عبادت نیست؟ مخصوصاً با توجه به اینکه حضرت قبل از آن می فرمایند که عبادت به زیادی نماز و روزه نیست.
مرحوم مجلسی در پاسخ به چنین سوالی است که معنای روایت را از ظاهر اولیه اش به معنای دیگری بر میگرداند. ایشان می نویسند مراد از «لَیسَ الْعِبَادَةُ کَثْرَةَ الصَّلَاةِ» آن است که عبادت، منحصر در نماز و روزه نیست و مراد از «إِنَّمَا الْعِبَادَةُ التَّفَکُّرُ» آن است که «عبادت کامل جز با تفکر نیست»
در اینجا لازم است اشاره کنیم که آنچه از روایات دیگر هم قابل استفاده است، آن است که تفکر، کامل کننده عبادت و یا کامل ترین عبادات است، به عنوان مثال از امیرالمومنین نقل است که: «لَا عِبَادَةَ کَالتَّفَکُّرِ فِی صَنْعَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»[11] (عبادتی همانند تفکر در صُنع خدا نیست)
و یا از امام صادق(ع) روایت است که: «َفْضَلُ الْعِبَادَةِ إِدْمَانُ التَّفَکُّرِ فِی اللَّهِ وَ فِی قُدْرَتِهِ.»[12] (بالاترین عبادت ها، اندیشیدن مداوم درباره خدا و قدرت اوست)
پس می توان گفت تعبیر ابتدای روایت که می فرماید: «لَیْسَ الْعِبَادَةُ کَثْرَةَ الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ» با توجه به اینکه متضمن عبارت «کثرت» است، بدان معنی است که به واسطه نماز و روزه زیاد، «عبادت کامل» حاصل نمی شود. بلکه عبادت کامل در اثر تفکر حاصل می شود.
البته ممکن است بتوان پاسخ دیگری هم به سوال مطرح شده داد که فردا درباره آن سخن می گوئیم
[1]. کلینى، ابو جعفر، محمد بن یعقوب، الکافی (ط - الإسلامیة)، ج2، ص55.
[2]. بحار الانوار، ج71، ص323.
[3]. [از مادر ابوذر نقل شده است که وی تمام روز را از مردم کناره می گرفت و به اندیشیدن می پرداخت. تنبیه الخواطر، ج1، ص250.]
[4]. کلینى، ابو جعفر، محمد بن یعقوب، الکافی (ط - الإسلامیة)، ج2، ص55.
[5]. غرر الحکم، 1794.
[6]. غرر الحکم، 1147.
[7]. تحف العقول، 488. بحار الانوار، ج68، ص325.
[8]. ج68، ص322
[9]. ج4، ص394.
[10]. ج15، ص196.
[11]. امالی طوسی، ص146.
[12]. کلینى، ابو جعفر، محمد بن یعقوب، الکافی (ط - الإسلامیة)، ج2، ص55.