دکتر فاطمه طباطبایی در انجمن علمی عرفان اسلامی ایران به مناسبت پایان تدریس کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل از امام خمینی» به ایراد سخنرانی پرداخت.
به گزارش جماران، متن کامل این سخنرانی به شرح زیر است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اِلهی هَب لی کَمالَ الاِنقِطاعِ اِلیکَ وَ اَنِر اَبصارَ قُلوبِنا بِضِیآءِ نَظَرِها اِلَیک
ماه مبارک شعبان است و در آستانه ماه مهمانی خدا قرار داریم از خداوند می خواهیم نورانیتی به ما عطا کند که بتوانیم از ظلمات، تعینات، کثرات و معقولات عبور کرده و به شهود وحدت و حقیقت یگانه نائل شویم. با خواندن کتاب «شرح جنود عقل و جهل» که امروز جشن پایانی آن را گرفته ایم معنای این واژه ها را باید دریافته باشیم معنای ظلمت، معنای تعین، معنای کثرت، معنای امر معقول وبالاخره معنای شهود وحقیقت واحد.
وقتی در مناجات شعبانیه به ما آموزش می دهند که کمال انقطاع را از خداوند طلب کنیم باید حقایق هستی ، امور غیبی عالم را شناخته باشیم تا دریابیم که انقطاع از چی و اتصال به چی را خواستاریم .فهم چنین حقیقتی مارا آماده می کند که به استقبال مهمانی برویم که به سوی ما انسانها می آید ماهی که در آن گویی دوگانگی مهمان و میزبان هم به یگانگی بدل می شود.خداوند اراده کرده با تمام کمالاتش ظهور کند ومیزبان مخلوقی باشد که با دو دست جمال و جلالش آفریده است.مجلسی آراسته شده با بهترین ابزار زینتی ومهماندارانی زیبا و نرم خو و مهربان و کریم وراه رود فرشتگان تند خو و غیور را هم به این ضیافت بسته است . چنین فراخوانی از زبان پیامبرش که حبیب الله است اعلام می شود بطوری گفته شده در آستانه این ماه پیامبر(ص) به همه مردم – و نه فقط مسلمانان و مومنان و محسنان - اطلاع دادند که مهمانی با عظمت به سوی شما می آید " أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ " و در معرفی این ماه از سه ویژگی «مغفرت و رحمت و برکت» یاد کردند که هرکدام از این ویژگی ها معانی بلندی دارد و ما معمولاً بطور سطحی از آن عبور می کنیم.ماهی است که همه بهترین ها در آن قرار دارد از همه مهمتر این که با واژه جعل خبر می دهند که "جُعلتم فیه من اهل الکرامه الله " همچنین فرمودند ." هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَى ضِیَافَةِ اللَّهِ " یعنی شما در این مقطع زمانی به مهمانی خدا دعوت شده اید . یک بار فرمودند" قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ " یعنی به هوش باشید که چنین مهمان با عظمتی به سمت شما می اید پس میزبان چنین مهمانی باشید و یک بار فرمودند در این ماه، شما مهمان خدایید. این امر که ما در این زمان هم میزبان وهم مهمان می توانیم باشیم بیانگر این حقیقت است که از ویژگی این ماه با عظمت آنست که غیریت و دوگانگی برچیده می شود؛ "ما" و " او ، "من" و "تو "رخت بر می بندد "انفاسکم فیه تسبیح" نفَس های انسانها گویای این حقیقت می شوند که هر چه هست اوست .حقیقت تسبیح یعنی من و ما ئی در کارنیست .
امام در «شرح جنود عقل و جهل» تعریفی از آن «عقلی» ارائه می دهد که در لسان شریف حضرت صادق (علیه السلام) اسم برده شده و عبارت است از «اوّل خلق از روحانیین ... و جوهرى است نورانى مجرد از علایق جسمانى و تعیُّنِ اوّلِ فیض مقدس و مشیّت مطلقه است». این عقل که عالی ترین مخلوق خداوند است انسان را تا بارگاه قدس الهی یعنی مجلسی که خداوند برای پذیرایی انسان آذین بسته هدایت می کند. در این مهمانی انسان از خدای متوَهَم، از خدای خودساخته ومفهومیِ خود، رها شده و هستی مطلق را شهود میکند و با او سخن میگوید. این ماه، زمان اتصال به معبود یگانه و زمان انحلال دو گانگی مهمان و میزبان است چرا که انسان درمی یابد جز «او» چیزی نیست."من" و" او" در ساحت عقل [حسابگر] مطرح است. «وگرنه هر چه هست یگانگی و وحدت می باشد).
در «شرح جنود عقل و جهل» از قول امام صادق علیه السلام شنیدیم که خاستگاه عقل، ساحت الله است و بعد از آن که فرمود "ادبر" پذیرفت و بعد که شنید "اقبل" به این فرمان هم پاسخ مثبت داد. بنابراین عقل [به آن معنا که امام خمینی در تشریح فرمایش حضرت صادق علیه السلام ذکر نمود] انسان را به ساحت الوهیت متصل می کند؛ به ساحتی برتر از خود که عارفان آن را "طورعشق" میخوانند. در بزم محبت من و تو مطرح نمی شود، هر چه هست معشوق است و عاشق، فانی در معشوق . از امام خمینی در بدو ورود به ایران پرسیدند چه احساسی دارید؟ ایشان بدون ملاحظه گفتند "هیچ ". این زبان حال ایشان بود که به قال درآمد. بارها و بارها از زبان امام واژه هیچ و"ما هیچ هستیم هرچه هست اوست " شنیده شد . ره پویان به مقصد رسیده برای خواستاران حقیقت دستوراتی داده اند و ماه رجب و شعبان را بهار شکوفایی این رخداد دانسته اند تا انسان بتواند از منِ جسمانی و حیوانی خود عبور کند وبه من الوهی خود برسد، تا معشوق خود را بدون هیچ گونه حجابی ببیند. این فرصت با "انقطاع " و بالاتر از آن با "کمال انقطاع" حاصل می شود.
بزرگان دینی ما که کلامشان به تعبیر امام خمینی "قرآن صاعد" است به ما آموخته اند که اولاً چنین انقطاعی برای آن ممکن است. ثانیاً ارمغان چنین انقطاعی وصول به سرچشمه همه زیبایی ها و جمال وکمال محبوب است.
"فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ". وصول به معدن و سرچشمه کمالات، شایسته انسان است. چنین انسانی رنگ و بویی جز رنگ الهی ندارد. صبغه او الهی است ، صبغه الله است. چنین انسانی با تمام حواس باطنی خود خدای حقیقی را شهود میکند. اگر تا کنون خدای متوهم و خدای مخلوق خود را می پرستید، اگر خدای او انسان انگارانه بود اینک حق بی تعین، حق مطلق ، معدن کمالات را شهود می کند "فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ". در اینجا اتصال به سرچشمه عظمت وجمال و کمال مطرح است و نه عظمت و جمال. این خواسته فطری همه انسانهاست که خدایش به او ارزانی داشته . در حقیقت این خواسته خداوند است که بنده اش اورا ببیند و با او سخن بگوید ، با او نجوا کند و راز خود با او درمیان بگذارد ، خواسته اش را از او طلب کند و غیری جز او نبیند و نداند، همنشین او شود که فرمود " أَنَا جَلِیسُ مَنْ ذَکَرَنِی ". تاکید امام خمینی بر قرائت مناجات شعبانیه برای مهیا شدن در ضیافت الهی و استقبال از ماه رمضان است.
آموزههای کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» نیز انسانیت انسان را درپرتو عقل و عقلانی شدن معنا میکند. شیوه انسان شدن و انسانی زیستن را میآموزد ، زیستنی بر پایه عقل؛ عقلی که هدیه الهی به انسان است و بدون اتصاف به آن نمی توان به شهود حقیقت نائل شد و به ساحت عشق رسید ، نمی توان لطافت و حقیقت"و هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ " و یا "نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید " را درک کرد و از آن لذت برد. بدون راهنمایی عقل نمی توان به کمال و جمال معشوق، عارف شد و بدون معرفت نمی توان به او عاشق شد. انسان هرگز عاشق امر مجهول نمی شود. اگر عقل در وجود انسان شکوفا نشود، حقایق یقینی دریافت نشده، مسائل شهودی تصدیق نمی گردد و لذت های روحانی حاصل نمی شود، از سوی دیگر، عبادت خدا هم به درستی انجام نخواهد گرفت .
امام در این کتاب به خواننده خود میآموزند که ایمان، صبر، عشق، عفت، اعتدال، مدارا، تواضع و.... ویژگی انسان بوده و در پرتو عقل حاصل می شود. در مقابل آن، بی عدالتی، کفران، غضب، تکبر و.... نشانه ظهور جهل ودور شدن انسان از ساحت الوهیت است.
بدین ترتیب برای زنده شدن وبهره مندی از حیات تعقلی ولذت بردن از زندگی باید عاشق شد و برای عاشق شدن به همراهی عقل و شناخت مظاهر و لشکریانش در وجود خود نیازمندیم