به گزارش جماران؛ محمد رضا معینی در حال حاضر در مرکز فقهی امام محمد باقر(ع) در بخش تصحیح آثار مرحوم آیت الله حاج سید احمد شبیری زنجانی فعالیت می کند. وی در گفت وگو با نشریه «حریم امام» ویژگی های آثار نوشتاری و مکتوب مرحوم آیت الله سید احمد زنجانی را برشمرد.
در ابتدا برای ما بفرمایید که چه نسبتی با مرحوم آیتالله سید احمد زنجانی دارید و در حال حاضر در مؤسسه امام محمدباقر علیهالسلام مشغول چه کاری هستید؟
مرحوم آیتالله سید احمد زنجانی سه پسر و سه دختر داشت. البته گویا دو فرزند دیگر هم داشت که در کودکی از دنیا رفتند. فرزندان پسر ایشان به ترتیب آیتالله سید موسی شبیری زنجانی، حاج آقا سید جعفر شبیری زنجانی و حاج آقا سید ابراهیم شبیری زنجانی هستند. دختر بزرگ ایشان همسر مرحوم ابوالفضل فاضلی بود و دختر دوم همسر آقای مصطفوی و دختر آخر همسر آقای میرمحمدی میباشد که در حال حاضر عضو مجلس خبرگان رهبری است. بنده نوه حاج آقا سید ابراهیم شبیری زنجانی هستم؛ یعنی نوه آخرین فرزند مرحوم آیتالله سید احمد زنجانی هستم. مرحوم پدربزرگم اگرچه آخرین فرزند ایشان بودند، اما بیش از بیست سال است که رحلت کردند.
در حال حاضر در مؤسسه در بخش تصحیح آثار مرحوم آیتالله سید احمد زنجانی مشغول فعالیت هستم.
در مؤسسه چه اهدافی را دنبال میکنید و انگیزه شما از فعالیت در این موُسسه چیست و تاکنون چقدر به نتایج مدنظرتان دست یافتهاید؟
انگیزه اول ما همانطور که خود حضرت آیتالله شبیری زنجانی فرمودند تصحیح و اهتمام به آثار فقهای گذشته است که جنبه عبادی هم دارد و از مصداق خدمت به دین است. احیای آثار فقهای گذشته، انشاءالله به احیای هر چه بهتر دین کمک میکند. انگیزه دوم شخصی است. به هر حال آیتالله سید احمد زنجانی جد ما میباشد و ما هم علاقهمندیم تا آثار ایشان را تصحیح و احیا نماییم. مرحوم آیتالله سید احمد زنجانی از نظر فقهی بسیار برجسته بود؛ یعنی در میان همعصران خودش از فقهای تراز اول به شمار میآمد؛ البته جایگاه مرجعیت نداشت. با این حال جنبة فقه ایشان بر اصولشان میچربید. حضرت آیتالله موسی شبیری زنجانی میفرماید: «مرحوم والد ما اصول، زیاد نخوانده، اما همان مقدار که خوانده را خیلی خوب فهم کرده بود.» مرحوم آیتالله اراکی میگفت: «شش جلد فقه جواهر در دستان آیتالله سید احمد زنجانی مانند انگشتر است.» یعنی به هر جهت میخواست میتوانست آن را بچرخاند. تسلط ایشان بر روایات و مسائل فقهی از آثارشان کاملاً هویدا است.
متأسفانه غالب آثار مرحوم آیتالله زنجانی هنوز چاپ نشده است. به نظر میرسد که روند چاپ آثار بر روند پژوهشهای فقهی در حوزة علمیه میتواند کمک ارزندهای داشته باشد.
چه تعداد از آثار آیتالله سید احمد زنجانی را کاملاً تنظیم و تدوین و منتشر کردهاید و چه تعداد از آنها هنوز آماده نشدهاند؟
در حال حاضر حدوداً چهل اثر چاپ نشده از ایشان را در دست تحقیق و تنظیم داریم. البته بعضی از رسالهها به خاطر حجم کوتاهشان در یک جلد چاپ میشوند. از میان این چهل اثر، دو جلد آمادة چاپ و انتشار است و فقط صدور مجوز آنها مانده تا برای چاپ و انتشار به چاپخانه ارسال بشوند. باقی آثار علمی ایشان در حال آمادهسازیاند و عمدتاً در مرحلة نهایی هستند. ایشان یکسری آثار عمومی دارند. مشهورترین آنها الکلام یجر الکلام است که ظاهراً کتاب محبوب و دم خواب حضرت امام هم بود. سبک آیتالله سید احمد زنجانی در این کتاب به صورت جُنگ است و داستانها عموماً با همدیگر ارتباط دارند و هر داستان، داستان دیگری را با خود به همراه میآورد. این کتاب چهار جلدی است که دو جلد آن سالهاست انتشار یافته، اما دو جلد دیگر هنوز در مراحل تنظیم و آمادهسازی است. در پی کسانی هستیم که در این زمینه خوشذوق باشند تا بتوانند این اثر را به نحو احسن تنظیم کنند. متأسفانه هنوز نتوانستهایم افرادی را برای این کار پیدا کنیم.
از ویژگیهای مرحوم جدتان برای ما بگویید و مهمترین ویژگی ایشان را چه میدانید؟
از جمله ویژگیهای ایشان اعتدال است. از قضا در همین زمینه اثری به نام خیرالامور دارد که وقتی هنوز در زنجان و جوان بود، یعنی در سال 1343 قمری این کتاب را تألیف کرده است. در آن دوره مسئلة تقابل سنت و مدرنیته مطرح بود و میان سنتیها و تجددخواهان یا مشروطهها و مشروعهها اختلاف جدی در میان بود. اینکه با مسئلة تکنولوژی چگونه تعامل کنند؛ اینکه بچههای خود را به مدارس جدید بفرستند یا نفرستند و... . در همان دوره و در گیرودار این مباحث و مجادلات، مرحوم آیتالله سید احمد زنجانی رسالهای با نام خیرالامور به رشتة تحریر درآورد. بیان ایشان این بود که نه آن طریق تجدد درست است که بخواهد تمام سنت را یکجا رها کند و نه آن طریق سنت که بخواهد هر تجددی را یکجا نفی کند. بهترین راه میانه است. به همین خاطر اسم اثر خود را خیرالامور گذاشته است.
یکی از آقایان نقل میکرد که در دورهای چتر بارانی به تازگی وارد قم شد و بعضی از آقایان به هنگام بارش باران ابا داشتند که چتر بالا سر خود بگیرند. حاضر بودند که خیس بشوند، اما چنین کاری نکنند. آیتالله سید احمد زنجانی از جمله اولین کسانی بود که در هوای بارانی چتر به دست گرفت و آن را سودمند میدید. یکی از آقایان دیگر نقل میکرد: «کیف دستی برای کتاب به تازگی وارد بازار شده بود. تا قبل از آن همگی از کیسه استفاده میکردند. یکبار آیتالله سید احمد زنجانی کیف مرا دید و از آن خوشش آمد. به من گفت این وسیلة خوبی است؛ اما بهتر است که فعلاً آن را زیر عبا بگیری و فقط گاهی آن را از زیر عبا دربیاوری. تا رفته رفته برای دیگران هم عادی بشود.» همین امر نشان میدهد که ایشان راه مبارزه با سنتهای بد را برای دیگران روشن میساخت. البته ایشان را نمیتوان تجددگرا به معنای امروزی قلمداد کرد. اگر به مسئلة جدیدی روی خوش نشان میداد با حفظ تمام جوانب آن بود. در همان کتاب خیرالامور، بحثی دربارة مدارس جدید دارد و آن را فی نفسه فاقد اشکال میداند. در واقع نه مکتبخانه را نفی میکرد و نه مدارس جدید. اگر هدف گسترش علوم باشد، مکان و کیفیت آن ملاک نیست، به شرط اینکه فعل حرام راه انحراف در آن صورت نگیرد.
از مادربزرگم شنیدم که ایشان با مسئله وسواس خیلی مبارزه میکرد؛ حتی در کتاب الکلام یجر الکلام به این مسئله اشاره کرده است.
این جنبة اعتدال ایشان در همه امور برای من بسیار جالب و نکته آموز بوده است.
نکته بعدی ذوق و شوخ طبیعی میباشد که در آثار ایشان و در کلام دیگران مشهود است.
خود حضرتعالی کدام کتاب ایشان را بیشتر می پسندید؟
به نظرم کتاب خیرالامور از جمله مهمترین آثار ایشان است که در مباحث اجتماعی امروز هم میتواند سودمند باشد. این کتاب هنوز هم میتواند برای جامعة امروزی ما حرفهایی برای گفتن داشته باشد.
حضرت آیتالله شبیری زنجانی نقل میکند: «در مشهد مشهور بود که دو نفر نماز جماعت میخوانند؛ یکی از آنان بسیار زاهد و سادهزیست بود و دیگر چندان اعتنایی به این مسائل سادهزیستی نداشت. اغلب مردم و طلبهها به آن شخص سادهزیست اقتدا میکردند. مرحوم والد ما التزام داشت که نماز جماعت آن فرد غیر زاهد را شرکت کند و میگفت رفتارهایی که آن شخص دارد، دینی نیست. اینکه کسی کاملاً از جامعه جدا باشد، مطلوب شرع نیست. شرع همین زندگی عادی را از ما خواسته است.» شبیه این قضیه را از افراد دیگری هم شنیدهام که آیتالله سید احمد زنجانی با این قبیل دنیا گریزی افراطی مقابله میکرد.
گاهی بعضی از احتیاطهای فردی در حوزه معضلی را برای جامعه ایجاد میکند. ایشان با این قبیل احتیاطها مخالفت میکرد. برای مثال در مسئله طلاق بعضی از فقیهان به این نتیجه رسیدند که زن میتواند در شرایط خاص خودش را مطلقه کند؛ با این حال حاضر نبودند که در مقام اجرا آن را اعلام کنند. مرحوم آیتالله سید احمد زنجانی در آن شرایط خیلی راحت نظر فقهی خود را در این باره اعلام میکرد و میفرمود که در شرایط خاص، زن میتواند خودش را مطلقه کند. این فتوا در بسیاری از شرایط میتواند خانمی را نجات بدهد. تا الان هم بعضی از فقها احتیاط میکنند و میگویند ما این کار را نمیکنیم. با اینکه مرحوم آیتالله زنجانی از نظر زهد، به عنوان یکی از زاهدترین افراد قلمداد میشد، اما بیجهت احتیاط نمیکرد و دیدگاه فقهی خود را به صراحت بیان میکرد.
حضرت آیتالله شبیری زنجانی میفرماید: «یک شخصی فوت کرده بود و به خاطر قساوت قلبی که داشت، هیچ کس حاضر نبود بر او نماز بخواند. مرحوم والد شخصاً میرفت و نماز میت را بر او میخواند و میفرمود او مسلمان است و اجرای احکام اسلامی بر او لازم میباشد.»
ایشان مقبول همه علما و مراجع تقلید زمان خودش بود. در دوره مبارزات انقلابی، انقلابیون هر کسی را همراهی صریحی با انقلاب نمیکرد، نفی میکردند. با این حال همه انقلابیون و شخصیتهای مطرح نهضت، مانند شهید مطهری، شهید بهشتی و... در نماز جماعت آیتالله سید احمد زنجانی شرکت میکردند. ایشان اگر رفتار سیاسی متفاوت داشت، این شخصیتها پشت سرش نماز نمیخواندند.
بعد از دستگیری حضرت امام در سال 1342 علما و مراجع تقلید در منزل آیتالله سید احمد زنجانی گرد هم جمع شدند؛ چون همگان ایشان را معتمد خود میدانستند. اینها نشان میدهد که در رفتار ایشان از نظر اجتماعی، هم جنبه عقلانیت لحاظ میشد و اینکه میتوانست جامع میان گروههای مختلف باشد. به هر حال در هر نهادی، مانند حوزهها رویکردها متفاوت است و جمع کردن رویکردهای مختلف و متفاوت کار دشواری است؛ اما مرحوم آیتالله زنجانی چنین توانایی را داشت و میتوانست همه دیدگاهها را در جهت هدف واحد جمع کند.
مسئلة دیگر در باب تشخص عدالت در وجود اشخاص است که در میان برخی آقایان اختلاف به وجود میآمد. ایشان میگفت در ابتدا باید عدالت را معنا کرد. عدالت نمیتواند آنقدر نایاب باشد که از میان این همه فقیه و عالم فقط یک یا دو تن ملبس به لباس عدالت باشند. تشخیص عدالت از این ملاکهایی که در نظر گرفته میشود باید راحتتر باشد. لذا خیلی راحت حُسن ظاهر را برای ملاک عدالت قرار میداد. این جنبه که اسلام در محیط اجتماع، دینِ عمل است، برای ایشان مهم و پُررنگ بود.
یکی از ویژگیهای فردی ایشان، استفاده بهینه از وقت بود. این همه آثاری که از ایشان به دست ما رسیده و همچنین آثاری که به دست ما نرسیده، نشان میدهد که کاملاً به وقت خود اهمیت زیادی میداد. در جنبههای مختلف، از جمله فقه، تاریخنگاری، سفرنامه و نوآوری در فقه نهایت دقت را به خرج میداد و کوچکترین وقت خود را برای کارهای بیهوده از دست نمیداد. این ویژگی در نوع خودش اگر نگوییم بینظیر، قطعاً کمنظیر است.
یک بار حضرت آیتالله شبیری زنجانی فرمودند: «رفتارهای مرحوم والد از روی هوای نفس نبود.» به نظرم این نکته بسیار مهمی است. اگر ایشان در باب مسئلهای مخالفت یا موافقت میکرد، از روی هوای نفس و مطرح کردن خود نبود. به همین خاطر همگان اذعان داشتند که آیتالله سید احمد زنجانی از روی اخلاص صحبت میکند.
ایشان در سن 38 سالگی به قم هجرت میکند. تا قبل از آن در حوزهای در زنجان مدیر بود و علیرغم اینکه از جایگاه ویژهای برخوردار بود، به خاطر اختلاف دو تن از علمای آنجا، صلاح را بر آن دید که به قم هجرت کند. در واقع به ایشان خبر میدهند که منشأ بقای اختلافات وجود شما در این حوزه است! وقتی از این موضوع با خبر میشود، جایگاه خود را رها میکند و به قم هجرت میکند.
آیتالله زنجانی از نظر خودشناسی هم بسیار موفق بوده است. کتاب جالبی به نام سرگذشت یک ساله دارد. یک سال از عمر خود را هر کاری که کرده، در آن کتاب آورده است. در واقع خاطرات روزمره خود را بدون هیچ سانسوری قید کرده است. یکی از ثمرات این نوشتهها خودشناسی میباشد. وقتی کسی یک سال کامل حواسش به خودش باشد و تمام کارهای روزمره خود را با جزئیات بنویسد، به نوعی محاسبه نفس کرده است. این رویکرد موجب اصلاح نفس میشود و به نظرم این کار ایشان بسیار جالب و سودمند است.
روحیه شکرگزاری ایشان هم بسیار جالب بود. به خاطر تمام نعمتها خداوند را شکر میکرد. وصیتنامه ایشان هم نکات بسیار جالب و درسآموزی دارد.