پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران - اصغر میرشکاری: از سلسله توطئه های طراحی و عملیاتی شده بر علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی یکی هم قضیه جنگ تحمیلی و تحولات آن دوران است که در تاریخ افتخارات این ملت سر فصلی خاص و تعیین کننده دارد. از یک طرف نهایت نابکاری و ستمکاری و زیر پا گذاشتن همه معیارهای انسانی در جبهه کفر و نفاق استکبار و در طرف دیگر عزت و شرف و آزادگی ملتی مظلوم در دفاع از ارزشهای والای انسانی و ستیز توام بانشاط و انگیزه در مقابل آن همه نابکاری.
شور و نشاط مردم و به ویژه جوانان سلحشور این مرز و بوم که حق طبیعی و فطری دفاع برای پاسداشت عزت و حیثیت انسانی و آزادگی خود را در وجهی افتخار آفرین در صحنه های نبرد به زیبا ترین شکل به صحنه آورده بودند، در پرتو رهبری الهی امام خمینی(س)، صورتی ارزشی به خود گرفته و با ماندگار ترین و والاترین ارزشهای تاریخ بشری گره خورده بود که وجه برتر از آن را جز در مقطعی ازتاریخ صدر اسلام و نیز واقعه عاشورا کمتر می توان سراغ گرفت.
تاریخ خواهد گفت که با همه همکاریهای به اصطلاح مجامع بین المللی به لحاظ تبلیغی و نیز همه استکبار جهانی و تجهیز تسلیحاتی و اطلاعاتی رژیم عفلقی بعث عراق، در نهایت امر در جنگ تحمیلی دست برتر و موضع محکمتر از آن سپاه اسلام و مدافعان انقلاب اسلامی بود ولی آنگاه که به فجایع ضد انسانی و به کارگیری روشهای سبعانه غیر انسانی بر علیه مردم بی دفاع چه در ایران و چه حتی در خاک عراق دست یازیدند، بنا به این مصلحت و مصالح دیگر، حضرت امام در تاریخ 29 تیرماه 1367نظر کارشناسان مبنی بر پذیرش قطعنامه 598 که به میزان زیادی بر اثبات حقانیت ایران در دفاع 8ساله صحه می گذاشت، را پذیرفتند و در این باب پیامی صادر کردند. (اینجا)
این پیام که در نوع خود یکی از شاهکاریهای مدیریتی حضرت امام به شمار می رود، بیانگر نکات کلیدی چندی است که می تواند درس آموزیهای راهگشائی را به ارمغان داشته باشد:
توجه به نظر کارشناسان حتی بر خلاف نظر و عقیده شخصی در یک موضوع اجتماعی، واقع بینی و در نظر داشتن مصالح و منافع ملی با موقعیت سنجی و در نظر گرفتن شرایط، نشان دادن انعطاف هوشیارانه با در نظر گرفتن تکلیف گرائی واقع بینانه، در نظر نگرفتن شأن و اعتبار ظاهری و معامله آبرو و اعتبار خود با خواست و رضایت الهی در جهت حفظ اعتبار و آبروی اسلام و ماندگاری نظام مبتنی بر دستورات این دین مبین، پذیرش همه جانبه مسئولیت امر و دفاع صادقانه از مسئولین و دست اندر کاران؛ این ها و خیلی خوبیهای دیگر که از این پیام قابل برداشت است، نشان می دهد که این اندیشه دفاعی هم وجهی از مجموعه اندیشه امام خمینی(س) در کنار وجوه دیگر اتدیشه ایشان است که خود ریشه در همه جانبه نگری آن عزیز نسبت به جامعیت اسلام و باور عملی این جامعیت دارد.
این پیام که کارنامه جنگ تحمیلی و ابعاد مختلف آن و خطوط آینده خط مشی نظام در همه زمینه ها و از جمله مواجهه با ابر قدرتها و پایداری بر سر آرمانها و اهداف انقلاب و موضوعات متعددی را به ترسیم می کشد، در سالروز کشتار خونین زائران خانه خدا در مکه و به مناسبت پذیرش قطعنامه 598 صادر شده است، در صحیفه امام، جلد 21، صفحات 74- 100 قابل مشاهده است. در فرازی از این پیام چنین می خوانیم:
«من باز مى گویم که قبول این مسأله براى من از زهر کشنده تر است؛ ولى راضى به رضاى خدایم و براى رضایت او این جرعه را نوشیدم. و نکته اى که تذکر آن لازم است این است که در قبول این قطعنامه فقط مسئولین کشور ایران به اتکاى خود تصمیم گرفته اند. و کسى و کشورى در این امر مداخله نداشته است.
مردم عزیز و شریف ایران، من فرد فرد شما را چون فرزندان خویش مى دانم. و شما مى دانید که من به شما عشق مى ورزم؛ و شما را مى شناسم؛ شما هم مرا مى شناسید. در شرایط کنونى آنچه موجب امر شد تکلیف الهى ام بود. شما مى دانید که من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگم؛ اما تصمیم امروز فقط براى تشخیص مصلحت بود؛ و تنها به امید رحمت و رضاى او از هر آنچه گفتم گذشتم؛ و اگر آبرویى داشته ام با خدا معامله کرده ام. عزیزانم، شما مى دانید که تلاش کرده ام که راحتى خود را بر رضایت حق و راحتى شما مقدّم ندارم. خداوندا، تو مى دانى که ما سر سازش با کفر را نداریم.
خداوندا، تو مى دانى که استکبار و امریکاى جهانخوار گلهاى باغ رسالت تو را پرپر نمودند. خداوندا، در جهان ظلم و ستم و بیداد، همه تکیه گاه ما تویى، و ما تنهاى تنهاییم و غیر از تو کسى را نمى شناسیم و غیر از تو نخواسته ایم که کسى را بشناسیم. ما را یارى کن، که تو بهترین یارى کنندگانى. خداوندا، تلخى این روزها را به شیرینى فرج حضرت بقیة اللَّه- ارواحنا لتراب مقدمه الفداء- و رسیدن به خودت جبران فرما.
فرزندان انقلابى ام، اى کسانى که لحظه اى حاضر نیستید که از غرور مقدستان دست بردارید، شما بدانید که لحظه لحظه عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما مى گذرد.
مى دانم که به شما سخت مى گذرد؛ ولى مگر به پدر پیر شما سخت نمى گذرد؟ مى دانم که شهادت شیرینتر از عسل در پیش شماست؛ مگر براى این خادمتان این گونه نیست؟ ولى تحمل کنید که خدا با صابران است. بغض و کینه انقلابى تان را در سینه ها نگه دارید؛ با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگرید؛ و بدانید که پیروزى از آن شماست. و تأکید مى کنم که گمان نکنید که من در جریان کار جنگ و مسئولان آن نیستم. مسئولین مورد اعتماد من مى باشند. آنها را از این تصمیمى که گرفته اند شماتت نکنید، که براى آنان نیز چنین پیشنهادى سخت و ناگوار بوده است. که ان شاء اللَّه خداوند همه ما را موفق به خدمت و رضایت خود فرماید. » (صحیفه امام، ج21، ص:95و96). والسلام.