پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران :با توجه به اینکه فعالیت تعاونیها، پس از انقلاب از گستردگی و حمایت بیشتری نسبت به پیش از انقلاب برخوردار است اما هنوز تا رسیدن به نقطه آرمانی و همتراز با فعالیتهای تعاونی در دنیا فاصلههای زیادی دارد. محمد سلامتی که در قامت فردی که دورهای وزیر کشاورزی و معاون وزیر تعاون بود، پاسخگوی سوالات ما در خصوص اهمیت بخش تعاون در دیدگاه حضرت امام، ماهیت این بخش، تاثیر آن در اقتصاد کشور و تولید ناخالص ملی و میزان محقق شدن اندیشهها و خواستههای حضرت امام(ره) در این زمینه بود. وی مهمترین عامل ایجاد تعاونیها را ایجاد فرصتهای شغلی برای قشر محروم و بیکار جامعه میداند و معتقد است اگر از بخش تعاون که از نگاه حضرت امام(ره) اهمیت خاصی در اقتصاد کشور دارد به درستی حمایت صورت گیرد، اقتصاد کشور به رشد، تعالی و پیشرفت قابل توجهی خواهد رسید.
با توجه به اینکه اصول اقتصادی قانون اساسی برگرفته از اندیشههای حضرت امام(ره) است، بخش تعاون از دیدگاه ایشان چه اهمیتی داشت؟شعار اصلی حضرت امام پیرامون مسائل اقتصادی، حمایت از محرومان و مستضعفان بود. به این معنا که انقلاب باید در جهت خدمت به این قشر از جامعه تمام تلاش خود را انجام دهد زیرا این انقلاب عمدتاً توسط این قشر به ثمر رسید و به گفته حضرت امام اینها ولینعمتان ما هستند. بنابراین امام تاکید خاصی بر رسیدگی به این قشر از جامعه داشتند و این مساله در بسیاری از سخنرانیها و پیامهایشان انعکاس یافته است. زمانی که صحبت از رسیدگی به حال مستضعفان میشود، به آن معناست که رسیدگی اساسی و اصولی صورت گیرد، یعنی ساختار اقتصاد به سمتی سوق یابد که این ساختار تضمینکننده منافع این قشر باشد، در این صورت باید سیستمی طراحی شود که بتواند برای محرومین و مستضعفین فرصتهای شغلی و کاری مناسب ایجاد کند. کسانی که درک درستی از مضمون و مفهوم نظرات حضرت امام(ره) داشتند، این مساله را در قالب ایجاد تعاونیها میسر دیدند. به همین علت آیتالله شهید بهشتی درخصوص تشکیل تعاونیها اصرار خاصی داشتند و کسانی که با ایشان همنظر بودند و منظور امام را بهتر درک میکردند، مساله تعاونیها را مطرح کردند و موضوع تعاونیها در قانون اساسی به شکل شفاف و در قالب اصل 43 مطرح شده است. در این اصل با صراحت اعلام شده، برای کسانی که شغل ندارند از طریق ارائه امکانات، در قالب تعاونیها شغل ایجاد شود. البته تعاونیها، تشکلهایی هستند که میتوانند برای اقشار متوسط و پایین جامعه بسیار موثر بوده و بالطبع برای کل جامعه مفید باشند زیرا تعاونیها از یک سو، سرمایههای اندک را جمع کرده و از آنها سرمایههای کلان میسازد و این سرمایهها در جهت تولید و سازندگی به کار گرفته میشود و از سوی دیگر فرصتهای شغلی زیادی را فراهم کرده و در نهایت در تولید ناخالص ملی نقش بزرگی را ایفا میکند، ضمناً تعاونیها قالبی است برای متشغل کردن بدنه جامعه که نه تنها از ظرفیت اقتصادی این پتانسیل، بلکه از استعدادها و ظرفیتهای معنوی آنها نیز استفاده میکند که این مساله بسیار مهمی است. تعاونیها همیشه از ناحیه دو بلوک سیاسی_اقتصادی مورد حمله قرار میگرفتند. بلوک سرمایهداری، همیشه تعاونیها را یک پدیده کمونیستی و اجتماعی قلمداد میکرد و سعی در تضعیف آنها داشت.
از سوی دیگر کمونیستها آن را به عنوان حرکتی که مخل سوسیالیستی کردن اقتصاد است، مورد حمله قرار داده و عنوان میکردند تعاونیها مانع رسیدن هرچه سریعتر به مرحله سوسیالیسم و کمونیسم است. اما تعاونیها به دلیل اینکه توانستند کار مفیدی را در جامعه انجام دهند، به تدریج در تمامی جوامع شکل گرفته و رواج یافتند. حتی در جوامع سرمایهداری نیز جای خود را باز کرده و پیشرفت کردند، به گونهای که اکنون شاهد هستیم 90 درصد اقتصاد روستاها و شهرکهای کوچک در کشورهای اروپایی، تحت کنترل و نظم تعاونیها قرار دارند. به عنوان مثال محصولات کشاورزی و دامی عملاً به وسیله شبکههای تعاونی اداره میشوند و تولید و عرضه این محصولات نیز تحت کنترل تعاونیهاست. در کشورهای سوسیالیستی نیز بهرغم مخالفتی که با آنها صورت میگرفت تعاونی ها جای خود را باز کردند. مثلاً اکنون در چین تعاونیها جایگاه خوب و قدرتمندی دارند. از جمله تعاونیهای کشاورزی و دامداری که قوی عمل کرده و در اقتصاد چین نقش فعالی را عهدهدار هستند. در ایران نیز قبل از انقلاب، تعاونیها تا حدودی حرکتهایی را انجام دادند اما به دلیل اینکه حمایت جدی از آنها صورت نمیگرفت، موفق نبودند. بعد از انقلاب تعاونیها مورد توجه قرار گرفت، اما این توجه تاکنون درخور شأن انقلاب نبوده است. ما الآن تعاونیهایی داریم که ضعیف هستند و چندان توجهی نسبت به آنها صورت نمیگیرد . اکنون از کل تولید ناخالص ملی حدود پنج تا شش درصد سهم بخش تعاون است. البته گرچه در برخی از زیربخشها، تعاونیها رشد خوبی داشته و خدمات مطلوبی هم ارائه دادهاند مثل حمل و نقل که حدود 90 درصد حمل و نقل کشور، تحت پوشش تعاونیهاست، اما اقدامات دیگری که باید تحت پوشش تعاونیها قرار گیرد و از طریق تعاونیها تقویت شود، وجود ندارد. مثلاً ما، در روستاها شاهد این نیستیم که دامداریهای کوچک و بزرگ تحت پوشش تعاونیها باشند تا بتوانند به صورت قدرتمندانه کار خود را پیش برند. در صنعت نیز توجه چندانی به بخش تعاون نمیشود. همه این موارد در حالی است که در قانون اساسی با توجه به فرمایشات و نظرات حضرت امام و درکی که از این نظرات استنباط میشود بخش تعاونی باید بسیار قدرتمندتر از این باشد، در قانون اساسی ، ساختار اقتصادی کشور به سه بخش تقسیم میشود؛ بخش دولتی، بخش تعاونی و بخش خصوصی. بخش دولتی را در آن دوران قدرتمندترین بخش در نظر داشتند و بخش تعاونی در درجه دوم اهمیت قرار داشت و بعد بخش خصوصی که ضعیفتر از دو بخش دیگر مطرح بود. این درحالی است که در آن دوران هنوز بخش تعاون قدرت چندانی نداشت اما به این دلیل به عنوان دومین بخش مهم اقتصاد کشور در نظر گرفته شد تا این بخش ارتقا یافته و حداقل 30، 40 درصد از اقتصاد ملی به آن اختصاص یابد، اما بهرغم این بینش و دیدگاه حضرت امام که قانون اساسی نیز نشاتگرفته از آن است، این بخش به اندازه کافی توسعه نیافت و بدلیل عدم حمایت کافی ، تعداد زیادی از شرکت های تعاونی ورشکسته شده و از چرخه تولید خارج شدند.
همانطور که اشاره کردید از سوی حضرت امام تعاونیها دومین بخش مهم اقتصاد کشور تلقی میشد و ایشان اهمیت خاصی به این بخش میدادند. حمایت ایشان از این بخش چه دلایلی داشت؟
همانطور که اشاره کردم حمایت ایشان از تعاونیها به دلیل ایجاد فرصتهای شغلی توسط دولت برای قشر محروم و ضعیف جامعه بود. در واقع حضرت امام اعتقاد به حمایت از طبقه محروم جامعه داشتند که راهکار علمی، منطقی و اصولی آن تشکیل تعاونیها بود، به همین دلیل کسانی که میخواستند به نظرات حضرت امام(ره) جامهعمل بپوشانند، قالب تعاونیها را برای این امر در نظر گرفتند.
آیا حضرت امام(ره) به عنوان رهبری سیاسی، به تنظیم اقتصاد از سوی دولت اهمیت میدادند؟
بله، در واقع این دولت است که میتواند با سیاستهای اقتصادی، مالی، ارائه امکانات و آموزشهای لازم، نقش بسیار مهمی را در جهت دادن به اقتصاد کشور به سوی رشد و تعالی و محرومیت زدایی ایفا کند.
برای این امر کدام تعبیر را میتوان به کار برد؟ دخالت دولت در اقتصاد یا حضور دولت در اقتصاد؟
اگر منظور از دخالت دولت در امور اقتصادی آن باشد که دولت همه کارها را قبضه کند به نظر من در شرایط فعلی چنین دخالتی به حال اقتصاد مضر است. اما اگر این است که اقتصاد کشور را هدایت کند و تنها در موارد ضروری در اجرا دخالت کند ، امری درست و منطقی و سازنده است. به عبارت دیگر دولت باید در اقتصاد دخالت کند اما نه اینکه همه کارها را خودش انجام دهد، زیرا زمانی که تمامی کارهای اقتصادی و تولیدی را خودش انجام میدهد یعنی دولتی کردن اقتصادو کنار گذاشتن استعداد و ظرفیت مردمی. اما اگر اصل را مردمی کردن اقتصاد قرار داده و خود خلأ ها را پر کند، می توان انتظار توسعه را داشت و شاید بتوان آن را حضور دولت در اقتصاد نامید.
دیدگاه حضرت امام(ره) در خصوص دخالت دولت در اقتصاد از کدام منظر مورد اشاره شما بود؟
از منظر دوم بود، یعنی امام تاکید داشتند دولت امکانات خود را به سمت محرومین و مستضعفین سوق دهد و اگر اعتباراتی دارد، آن را در اختیار این قشر قرار دهد تا آنها خود بتوانند برای خویش شغلی فراهم کنند. ضمناً دولت با آموزش وارایه راهکارهای مناسب و در صورت لزوم، با خرید محصولات یا کمک به ارائه به بازار مصرف می تواند از تولیدکنندگان حمایت کند.
حمایت حضرت امام(ره) از دخالت مناسب دولت در اقتصاد دلایل سیاسی داشت یا نگاهی اعتقادی با توجه به اقتضائات آن دوران برای تنظیم بازار بود؟
امام به این مساله نگاه اعتقادی داشتند، یعنی از همان ابتدا، نگاه ایشان به مردم نگاه مسوولانه و در جهت رفع احتیاجات کلیه اقشار جامعه به خصوص اقشار پاییندست جامعه بود و بر اساس همین اعتقاد، دولت و سایر ارکان کشور را موظف میکردند که در جهت منافع مردم و خواسته قشر محروم برنامهریزی کرده و کار کنند. به همین علت برنامه اول توسعه کاملاً در این جهت تهیه و تنظیم شد.
چنانچه شرکتهای دولتی به تعاونیها واگذار شوند آیا اقدام مثبتی خواهد بود؟
قطعاً اقدام مثبتی خواهد بود زیرا افراد بیشتری از آن نفع خواهند برد و لذا عدالت بهتر اجرا خواهد شد . ضمناً موجب می شود استعدادهای بیشتری در سطوح مختلف مردمی شکوفا شود. د رعین حال باعث تمرکز و تداول ثروت د ردست عده معدودی نخواهد شد.
از طریق فعالیتهای تعاونی سطح زندگی مردم بهتر و سریعتر از بخش خصوصی ارتقا مییابد. آیا این مساله را تایید میکنید؟
بله، زمانی که تعاونیها تقویت میشوند و توسعه مییابند، قشرهای وسیعتری از جامعه در چرخه تولید قرار میگیرند، بنابراین هم وضع زندگی خودشان بهتر میشود و هم اقتصاد کشور ارتقا مییابد. در نتیجه قدرت رقابت اقتصاد ملی نیز افزایش پیدا میکند اما اگر صرفاً به بخش خصوصی توجه کنیم، شاهد خواهیم بود که قشر وسیعی از جامعه هم بیکار هستند و هم سرمایه اندکشان وارد چرخه تولید نمیشود. زمانی که تعاونی تشکیل میشود در واقع با این هدف شروع به کار میکند که افراد بیکار مشغول کار شوند. در این صورت این افراد با سرمایه اندکی که دارند، یک شرکت یا واحدی تولیدی را راهاندازی میکنند که این امر برای اقتصاد کشور بسیار مفید است. چنانچه این افراد وارد کار تولیدی نشوند، سرمایههای اندکشان هم بلااستفاده میماند و وارد چرخه تولید نمیشود، اما زمانی که در قالب تعاونی سرمایه خود را به کار میگیرند تولید به جریان میافتد. بنابراین هم کمبود سرمایه را تامین میکند و هم از استعدادهایشان در قالب تعاونیها شکوفا میشود.
یکی از اهداف بنیاد توسعه و کارآفرینی تعاون توسط وزیر تعاون، ایجاد اشتغال عنوان شده. آیا این امر تاکنون محقق شده و سهم تعاونیها از اشتغالزایی چه میزان بوده است؟
وزارت تعاون ظرف چند سال گذشته آمار دقیقی از میزان اشتغالزایی توسط تعاونیها ارائه نداده است. دولت نیز برخلاف سابق، اطلاعات دقیقی را از فعالیتهای اقتصادی ارائه نمیدهد. البته ممکن است جسته گریخته آمارهایی از سوی برخی مسئولین ارائه شود اما مسوول دیگری مدتی بعد آن آمار را رد میکند. این مساله تا به حال بارها اتفاق افتاده. بنابراین یک موسسه رسمی مثل مرکز آمار ظرف چند سال اطلاعات لازم را ارائه نکرده است. بدیهی است میزان موفقیت یا عدم موفقیت تعاونی ها را در این خصوص نمی توان به طور قاطع مشخص کرد.
میتوانید بگویید که سهم بخش تعاون از تولیدات کشور چه میزان بوده؟
رقمی که بتواند دقیقتر از این گویای وضع تولید در بخش تعاون باشد در دست نیست.
آیا کمیته امداد امام خمینی(ره) نیز جزء فعالیتهای بخش تعاون محسوب میشود؟
خیر. کمیته امداد امام خمینی همانطور که اسمش نشان می دهد یک موسسه امداد رسانی است . به همین دلیل به کسانی کمک می کند که قدرت کار ندارند. اگر کمیته امداد برخلاف فلسفه وجودی خود اقدام کند و به کسانی کمک کند که قدرت کار کردن دارند، اقدام درستی نیست و اگر چنین امری اتفاق بیفتد، گداپروری است و جامعه را به سمتی سوق میدهد که عدهای هیچ کاری نکنند و منتظر کمک دولت باشند اما اگر قرار است اقتصاد متحول شود و مردم خودشان زندگی خود را بچرخانند، باید آنها را به سمت کار کردن در قالب تعاونیها سوق داد. یعنی دولت باید به آنها طرح و پیشنهاد دهد. در واقع راهحلهای خدماتی، آموزشی و تولیدی اعم از صنعتی یا کشاورزی که سودده باشند برای آنها ایجاد کرده و به آنها آموزش داده، اعتبار لازم را در اختیار آنها قرار داده و آنها را راهنمایی میکند که از چه تکنولوژیای استفاده کنند تا آنها بتوانند با تکیه بر توانایی خود، روی پای خود بایستند و در چرخه اقتصاد کشور عنصری مفید تلقی شوند. این مساله اقدام ارزندهای برای کشور خواهد بود این کار مربوط به وزارت تعاون است و در چارچوب وظایف ان می باشد. البته شنیده شده که کمیته امداد بخشی از امکانات خود را در جهت خود اشتغالی به کار می گیرد.
وضعیت تولید در کشور و نحوه فعالیت تعاونیها را چگونه ارزیابی میکنید؟
اکثر تعاونیها امروز وضعیت خوبی ندارند، به چند دلیل؛ یکی اینکه سیاستهای اقتصادی دولت، سیاستهایی تضعیفکننده نه فقط برای بخش تعاونی بلکه برای بخش خصوصی نیز تلقی می شود. سیاستهای دولت در خصوص واردات، سیاست غلطی است و واردات کالاها به کشور به شکل بی رویه انجام می گیرد. و میزان آن بهشدت بالاست و این واردات ضربه مهلکی به تولیدات داخلی وارد کرده، به گونهای که گاهی حتی صدا و سیما هم این آثار نامطلوب را منعکس می کند. کالاهای زیادی از کشورهای مختلف به خصوص چین وارد کشور میشوند و با کالاهای داخلی رقابت میکنند، کالاهای داخلی قدرت رقابت با آنها را ندارند، تولید داخلی متوقف و تولیدکننده و کارگرانش بیکار میشوند و تخصصشان نیز به تدریج از بین میرود که این مساله ضربه بسیار بزرگی هم به وضع فعلی و هم به آینده کشور وارد خواهد کرد. اکنون بسیاری از تعاونیهای ما با این مشکل مواجهند. واحدهای تولیدی کوچک و متوسط در بخش خصوصی هم از این ضربه د رامان نبوده و واردات بی رویه باعث تعطیلی بسیاری از آنها شده است. سیستم بانکی نیز قادر به کمک به موقع به تولیدکنندگان نیست. لذا آنها که به وام نیاز دارند به موقع به دستشان نمیرسد و این خود یکی از دلایل عدم امکان تحرک در تولید و رقابت است. سیستم بانکی کمک تولید نیست به همین علت فعالیت تولیدکنندگان روزبهروز تحلیل میرود. عده ای هم به هر شکلی این مراحل را طی میکنند دولت برای صادرات یا ارائه این تولیدات به بازار، از آنها حمایتی نمیکند. معمولاً برخی از کشورها برای اینکه اقتصاد را رونق دهند و تولید را تشویق کنند،علاوه بر تسهیلات بانکی و کمک های آموزشی، میزانِی از یارانه ها را به بخشهایی از اقتصاد، صنایع و کشاورزی اختصاص میدهند و با اختصاص این یارانهها قسمتهای ضعیف را تقویت میکنند. اما در ایران برعکس است؛ نهتنها یارانهای برای تولیدات در نظر گرفته نمیشود بلکه با واردات بیرویه و بیتوجهی به تولیدات و تعلل در ارائه خدمات، وام و تسهیلات لازم، روزبهروز هم بنیه اقتصادی کشور بیشتر ضعیف می شود.
نحوه فعالیت تعاونیهای مسکن را چگونه ارزیابی میکنید. آیا اقدامات موثری در بخش تعاون داشتهاند؟
تا آنجا که من اطلاع دارم تعاونیهای مسکن در یکی دو استان به دلیل شرایط ویژهای که برخی از افراد به وجود آوردند، توانستهاند اقدامات خوبی انجام دهند و عملکرد موفقی داشتهاند. اما در بسیاری از استانها موفق نبودند و اغلب وعده ها جنبة تبلیغاتی داشته است.
موسسههای مالی و اعتباری چطور؟ آنها چه مشکلاتی دارند؟
تعدادی از موسسههای مالی و اعتباری که وابسته به برخی ارگانهای دولتی و نظامی و انتظامی بودند، به دلیل حمایت های جدی موفق بوده اند. اما سایر موسسههایی که وابستگی خاصی نداشتند و مستقل هستند چندان موفق نبودند.
با توجه به اینکه در بسیاری از تعاونیهای ما مشکلات عدیدهای وجود دارد، در کل، فعالیت تعاونیها در سالهای پس از انقلاب را مفید و موثر ارزیابی میکنید؟
فعالیت تعاونیها در تمام کشورها مفید است، منتها این سیاستهای دولت است که آن را از حالت مفید بودن خارج میکند یا در جهت مفیدبودن تقویت می کند. اگر سیاستهای دولت در جهت تقویت تعاونیها باشد، نقش بسیار سازندهای در عرصه کشور ایفا خواهند کرد، اما اگر برعکس باشد، هم تعاونیها از بین میروند و هم به اقتصاد کشور لطمه میزنند و بیکاری روزافزونی را به دنبال دارد. هم اکنون متاسفانه با این پدیده مواجه هستیم.
با این اوصاف وضعیت فعالیت امروز تعاونیها تا چه میزان مطابق خواستهها و آرمانهای حضرت امام(ره) پیش رفته است؟
اگر بگوییم درصد محدودی از آن خواستهها محقق شده، پربیراه نگفتهایم زیرا انتظار این بود که تعاونیها روز به روز قدرتمندتر شوند و بتوانند بسیاری از فعالیتهای روستاها و شهرهای کوچک را به خصوص در عرصه تولیدات صنعتی، تحت پوشش قرار دهند که این امر محقق نشده است. یعنی اکنون قدرت تعاونیهای فعلی ما نسبت به قدرت تعاونیهای قبل از انقلاب تفاوت چشمگیری نکرده است.
چرا؟ اکنون که بخش تعاون از حمایتهای بیشتری برخوردار است. حتی وزارتخانه مستقلی نیز برای نحوه فعالیت آنها ایجاد شده. چگونه است که نسبت به تعاونیهای قبل از انقلاب تفاوت چشمگیری نکرده است؟
تشکیل وزارتخانه مستقل برای بخش تعاون نقش خاصی را ایفا نمیکند. البته ابتدای تشکیل وزارت تعاون حرکتهای بسیار خوبی انجام شد و تا مدتها اقدامات خوبی در این زمینه انجام میشد اما کافی نبود. این اقدامات نه تنها باید ادامه پیدا میکرد بلکه باید تقویت میشد. در واقع نه تنها حمایتها تقویت نشد، بلکه تضعیف شد و به همین دلیل زمانی که حمایتها تضعیف میشود، وضع به حالت رکود می انجامد. به دلیل اینکه واردات بیرویه تا حال ادامه پیدا کرده، همان تعاونیهای سابق هم که روی پای خود ایستاده بودند، ورشکسته شدند.
علت این امر چیست؟ آیا بخش تعاون خود، کم و کاستی داشته یا شرایط اقتصادی تاثیرگذار بوده است؟
نقش اصلی در تقویت و توسعه هر بخش اقتصادی را دولت ایفا می کند. اگر قرار است بخش تعاونی رشد کند، این دولت است که باید هم کم و کاستی های آن را تأمین کند و هم سیاست های اقتصادی و مالی ای اتخاذ کند که موجب تقویت آن بخش گردد. در شرایط فعلی نمی توانیم یک بخش را رها کرده و سیاست های ضد آن را اتخاذ کنیم و انتظار داشته باشیم که آن بخش بتواند پیشرفت کند.
اکنون چه رویکردها و راهکارهایی نیاز است تا تعاونیها نقش اصلی خود را یافته، افزایش کارایی داشته باشند و در واقع مجدداً احیا و شکوفا شوند؟
برای این امر ابتدا باید به این عقیده رسید که تعاونیها در جامعه مفید هستند و باید تقویت شوند و برای تقویت آنها چند کار لازم است؛ 1- دولت در راستای اعتقاد به مفید بودن تعاونیها به انحای مختلف از آنها حمایت کند. حمایتها نیز شامل کمک های آموزشی، هدایت و حمایتهای مالی است بدین معنی که اعتبار مورد نیاز آنها را به موقع در اختیارشان قرار دهد تا مشکلات آنها در این خصوص رفع شود. 2- شرایط مناسب برای عرضه کالاهای تولیدشده توسط تعاونیها در بازارهای داخل یا صادرات آن ها فراهم کند و در مورد محصولات کشاورزی تضمین خرید مازاد محصول کند. اگر تعاونیها قدرتمند شوند، اقدامی که اکنون دولت در قبال کشاورزان باید انجام دهد. بعدها، توسط تعاونیها انجام خواهد شد.
3- دولت باید سیاست واردات و صادرات خود را به گونهای تنظیم کند تا نه تنها به تولید داخلی به خصوص تولید تعاونیها لطمهای وارد نکند، بلکه تولید آنها را نیز تقویت کند. در صورتی که دولت به حمایت از تعاونیها اعتقاد پیدا کند، این اقدامات را نیز انجام خواهد داد و تعاونیها کارایی بهتری پیدا کرده و توسعه خواهند یافت.
برخیها معتقدند نهضت تعاون همان مالکیت خصوصی در نظام سرمایهداری و بخش خصوصی است. ارزیابی شما از این مساله چیست؟ آیا این مساله درست است؟
تعاون در اقتصاد مفهوم خاص خود را دارد که با بخش خصوصی متفاوت است. مثلاً در یک تعاونی هر عضو هر مقدار سهم که داشته باشد دارای یک رأی می باشد. اما در شرکت های سهامی که جزو بخش خصوصی است، آراء سهامداران متناسب با میزان سرمایه گذاری آنها است. در عرف بین الملل و سازمان های بین المللی تعاونی ، مفهوم تعاونی ها از مفهوم بخش خصوصی جداست. اما عده ای که به بخش تعاونی اعتقادی ندارند آن را بخش خصوصی می دانند. برخی از اقتصاددانان و مسئولین در کشور خود ما هم به دلیل بی اعتقادی به بخش تعاون، برخلاف اصل 44 قانون اساسی که نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران را به سه بخش دولتی،تعاونی و خصوصی تقسیم کرده است آنها به دو بخش دولتی و غیردولتی و یا خصوصی و غیر خصوصی تقسیم می کنند.
تعداد تعاونیهای تشکیلشده در ایران و تعداد اعضای آنها پس از انقلاب چه میزان بوده است؟
بعد از انقلاب و تا سال 1383 حدود 70 هزار تعاونی تشکیل شد. اما از آن به بعد آمار دقیقی در دست نیست.
خاطرهای از دوران تصدیگری خود در وزارت تعاون بازگو کنید.
آنچه که ما در وزارت تعاون دنبالش بودیم، ایجاد شهرک تعاونی بوده که متشکل از تعداد زیادی از تعاونی های تولیدی و خدماتی به هم پیوسته و مرتبط بوده و نیز مجتمع تعاونی که متشکل از چند تعاونی وابسته به هم بود. این حرکت در چندین استان با موفقیت انجام شد. چنانچه حمایت و پیگیری می شد قطعاً می توانست در بخش تعاون تحولی جدی به وجود آورد.