در ایامی که همراه امام (س) در نوفل لوشاتو بودم، یک روز دیدم که خانمی که یک پالتو پوشیده بود و روسری به سر داشت، وارد خانه شد...
مرضیه حدیدچی (دباغ) پس از گذراندن دوره ای بیماری، روز پنجشنبه 27 آبان ماه بدرود حیات گفت و روز گذشته پیکر وی با حضور جمعی از مردم و شخصیت ها در حرم مطهر حضرت امام خمینی(س) تشییع و تدفین شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی جماران، کتاب خاطرات و مبارزات خانم مرضیه حدیدچی (دباغ) با عنوان پرواز با نور - دو روایت از زندگی مرضیه حدیدچی (دباغ) - حدود یک دهه پیش از سوی موسسه عروج منتشر شد.
برای سفارش کتاب اینجا را کلیک کنید.
در اشاره ی کتاب آمده است: مرضیه حدیدچی (دباغ)، نامی است که بر روی تفکرات سنتی دربارۀ زنان خط بطلان کشید. این نام اثبات فرضیه ای است که می گفت: مردانگی، جنسیت بردار نیست. می توان زن بود و مرد و مردانه ایستاد.
امروزه این نام دیگر تنها معرف یک هویت صرفاً شناسنامه ای نیست، بلکه بخشی از تاریخ پویای مبارزات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ماست؛ حتی فراتر از خودِ تاریخ است که در وجود یک شخص تجلی کرده است. گره خوردگی این نام با فرازهای کاملاً برجسته تاریخ، در قالب رویدادهای مختلف تاریخی، امری است که نادیده گرفتن آن، به منزله چشم پوشیدن از بخش مهمی از گذشتۀ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ماست؛ یعنی بی تاریخ شدن. جامعه ای هم که بی تاریخ شد، به سادگی از پا در می آید؛ چرا که به قول شاعری «تاریخ حکم آینه دارد هر آینه!».
مرضیه حدیدچی، خواهر دباغ، خواهر طاهره، مرضیه دباغ و خواهر زینت احمدی نیلی همه و همه عناوین مختلفی از یک حضور بی تردید هستند که به محض شنیده شدن، مخاطب را به فراخور حال و مقام، به فضایی پرتاب می کنند: یکی را به لبنان و سوریه و دیگری را به زمانی که صاحبِ این نام، همدوش اصحاب روحانیت مبارز خارج از کشور، مبارزه و فعالیت می کرد؛ دیگری را به عراق؛ آن دیگری را به عربستان و...؛ و چه بسیاری را به پاریس و روستای حاشیه ای نوفل لوشاتو ـ که خورشیدی را در خود جا داده ـ از حاشیه به در آمده و مرکز توجهات جهانی شده بود.
امام خمینی (س)، نوفل لوشاتو، مرضیه حدیدچی (دباغ)، این از آن دست گره خوردگیهاست که پیشتر گفتیم نادیده گرفتن آن، از محالات است؛ چرا که بی تاریخ شدن، آن هم برای مردم کشوری که قرنهای قرن، تاریخ گران سنگی را پشت سر دارند، غیر ممکن است.
این زن بی تردید یکی از برجسته ترین شخصیتهایی است که تاریخ معاصر ما، در نیم قرن اخیر به خود دیده است.
به گزارش جماران در بخشی از این کتاب با عنوان «خواهر طاهره از دریچه نگاه دیگران» به سخنان بانوی انقلاب، خانم خدیجه ثقفی درباره خانم حدیدچی اشاره شده است.
همسر امام خمینی (س) درباره او گفته است: در ایامی که همراه امام (س) در نوفل لوشاتو بودم، یک روز دیدم که خانمی که یک پالتو پوشیده بود و روسری به سر داشت، وارد خانه شد. من هم با اینکه او را نمی شناختم، به خاطر اینکه افراد زیادی نزد امام (س) رفت و آمد می کردند، با او سلام و احوال پرسی و تعارف کردم. او هم نشست. خانه ای که ما در آنجا داشتیم، چهار اتاق داشت که یکی در اختیار ما بود و سه اتاق دیگر غالباً بسته بودند. حوالی غروب بود که برای امام (س) پیغام فرستادم که زنی با این مشخصات آمده (او از صبح که رسیده دو بار چادر مشکی سر کرده، رفته و برگشته بود.) و گویا قصد دارد شب هم بماند. آیا صلاح می بینید؟ به هر حال در آنجا وضعیت امام (س) و ما، وضعیت خاصی بود و احتمال خطر فراوان بود. امام(س) هم پاسخ دادند که اشکالی ندارد؛ چرا که مورد اطمینان است و اینگونه بود که از آن تاریخ تا چهار ماه دیگر که ما آنجا بودیم، زنی که خیلی زود فهمیدم خواهر دباغ است، پیش ما ماند و حضورش، برای من خیلی مفید واقع شد؛ چرا که حضرت امام (س) به اضافه مرحوم سید احمد و حسین، ناهار را در منزل صرف می کردند و غالباً هم دیدارکننده داشتند و من برای پذیرایی کاملاً دست تنها بودم و از این لحاظ حضور خواهر دباغ، به عنوان کمک، خیلی ضروری بود.
... با شناختی که من از خواهر دباغ پیدا کرده ام، او را انسانی یافته ام که دو خصلت بسیار برجسته دارد. اول اینکه دیانت و دینداری بسیار بادوامی دارد. دومین خصلت و ویژگی بارز و مثال زدنی او تناسب و تطابق عمل او با اسلام و مسائل اخلاقی است؛ یعنی فردی بسیار دیندار و با اخلاق که به رستگاری در دنیا و آخرت می اندیشد؛ در ضمن گذشت بسیار بالایی هم داشتند و این ویژگیها را که برشمردم و چه بسیار خصایل دیگر که همه در وجود اوست، در مدتی که چند ماهی او را از نزدیک دیده ام، یکایک را در وجود او یافته ام. من همیشه برای او آرزوی توفیق می کنم. امام(س) هم به او اعتماد داشت و از او تعریف می کرد.