«باشگاه مخاطبان» پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران آماده دریافت خبر، عکس، فیلم و سوژه های مخاطبان گرامی است. تمامی مخاطبان می توانند از طریق پست الکترونیکی News@jamaran.ir با جماران در ارتباط باشند. «جماران» آمادگی دارد تا نظرات مسئولان را در این مورد منعکس کند.
- پخش سریال نوروزی پایتخت۵ زیر ذرهبین منتقدان رسانه ملی ادامه دارد و مفاهیم مدنی اعتراضها به این سریال مفرح و پربیننده، رفتهرفته موضوع جدال جناحهای سیاسی هم شده است؛ این که چرا محصول تلویزیونی موسسه اوج با همه ویژگیها و رویکردهای سیاسیاش قادر است بخشی از واقعیات جامعه ایران را چون ازدواج کودکان، جذابیت بندرهای زیبای ترکیه و فرهنگ ترکی از آوازها گرفته تا غذا و ... برای گردشگر ایرانی، و یا نفوذ و حضور داعش در عرصه عمومی را بازتاب دهد و چنین مجالی برای دیگر موسسههای هنری با رویکردهای متفاوت فراهم نیست. منتقدان این سریال هم البته بیشکیبتر از آن هستند که تا پایان سریال سکوت کنند و در نهایت برساخت مفهومی واقعیات اجتماعی در این سریال که با حمایت موسسه اصولگرای اوج ساخته شده است را به انتظار بنشینند.
- در جهان رسانهای شده امروز، تصویر جامعه و جهان "تصویری رسانهای شده" است.تصویر ما از خود، جامعه و جهانمان همان تصویری است که رسانههای مرجعمان میسازند و پخش و منتشرش میکنند؛ به گونهای که رسانه آیینه خویشتن فردی و جمعی ماست.
اما سیمای ملی و به دیگر سخن رسانههای رسمی ایران تا کنون کمتر موفق به این تصویرسازی شدهاند و با گسترش شبکههای ماهوارهای و اجتماعی نیز مرجعیت رسانهای را واگذار کردهاند و تنها در مجالهایی چون نوروز رو سوی مردم دارند و یا مردم رو به سوی رسانه ایرانی میآورند.
- رقابت رسانهای برای برتری گفتمانی و تولید تصویر برتر و جلب مخاطب در عصر رسانهها، رقابتی دشوار و پیچیده است. میدان این رقابت، اکنون میدان جهانی و در سلطه کمپانیهای بزرگ چندرسانهای و شرکای سیاسی- تجاری آنهاست. در این رقابت جهانی هر محصول رسانهای که حرفهایتری باشد، تأثیر بیشتر و پایدارتری بر ذهن مخاطب دارد.
- نوروز اما برای صدا و سیمای ایران فرصت رقابت مناسبی است. سیمای ملی که با صرف بودجه هنگفت به دلایل متعدد (از جمله فاصله گرفتن از عرصه عمومی و جریان زندگی روزمره ایرانی)، تا کنون نتوانسته است، گفتمانساز باشد؛ تنها در نوروز است که مقام پایتختی رسانه را باز پس میگیرد.
- نوروز فرصتی ناب است تا سیمای ملی به یمن تولید و پخش سریالهای پرطرفداری چون پایتخت و کلاهقرمزی، مخاطب ایرانی را از تماشای شبکههای ماهوارهای بازدارد و مرجعیت از دسترفتهاش در حوزه سرگرمی و نشر فرهنگی را برای یک ماه هم که شده فراچنگ آورد و البته این تولیدات را در فضای کنشهای سیاسی و مدنی و فرهنگی هم محک بزند و به نقد بگذارد. تنها در وضعیت نوروزی، مخاطب ایرانی به تماشای تصویری از خود و جهان ترغیب میشود که رسانه مرجع سیمای ملی آن را باز مینمایاند.
- تصویرسازیها و موضوعات مختلفی در سریال پایتخت مورد نقد و اعتراض است. از جمله طرح ازدواج کودکان، ترویج فرهنگ و تبلیغ صنعت گردشگری ترکیه، تخریب وجهه مازندرانیها، دگردیسی شخصیت مدنی بازیگر نقش اصلی زن، وارونگی مسائل و بحرانهای اخلاقی چون ناموسپرستی و ارتباط با جنس مخالف و...این موارد از دید منتقد، سازندگان سریال پایتخت را به برساخت خشونت و ستیز علیه اقوام، زنان و کودکان، ترویج کالا و فرهنگ بیگانه و عدول از ارزشهای انقلابی و اخلاقی به صور مختلف و در اشکال پنهانی آن در رسانه ملی، متهم میکند.
- شرح همه رویکردهای آسیبزا و کاستیهای این سریال اگرچه مفید است اما باید توجه داشت که ضرورتهای کسب و کار در محیط رسانهای؛ سازندگان اصولگرا را هم گاه به تغییر رویکرد وامیدارد به گونهای که رسانه را تنها بنگاهی برای کسب سود و محصولشان را پرمخاطب بخواهند. موسسه اوج از فرصت رقابتی که حاشیه امن سیاسی برایش رقم زده است بخوبی بهره تجاری میبرد و چرا که نبرد وقتی جهان رسانه، جهان رقابت بر سر پول است نه بر سر ارزش و منفعت ملی!
- وقتی محصول هنری رسانه ملی با در نظر نگرفتن مولفههای موثر فرهنگی و اجتماعیِ تولید مورد انتقاد قرار میگیرد، بیکارکردی این رسانه و سوگیری سیاسی آن بیش از پیش آشکار میشود. اما مهمتر این که اکنون هیاهوی منتقدانه باید به چیزی فراتر از رقابت جناحی بدل شود؛ چرا که به باور من سازندگان سریال پایتخت اجازه داشتهاند گوشهای از نابهنجاریها، تبعیضها، نابرابریها و خشونتها را در جامعه ایران به تصویر بکشند و ما را به تفکر و بحث وادار کنند.