امروز که این یادداشت نوشته می شود هنوز بخشی از حق التدریس های سال گذشته و شش ماه حق التدریس امسال پرداخت نشده است و همچنان فرهنگیان در روزهای پر هزینه سال، چشم براه دریافت آن ها هستند. آیا آموزش و پرورش قصد دارد به این خواسته به حق، حقوقی و اخلاقی پاسخ دهد؟ یا باز باید شاهد دلسردی بیشتر فرهنگیان و بی انگیزگی و عصبانیت شان باشیم؟

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران: بودجه آموزش و پرورش در سال 97، از مسائلی است که بسیاری از کارشناسان آموزش و پرورش را به واکنش وا داشته است. عدم پیش بینی اعتبار رتبه بندی و نیز ابهام در سرنوشت پاداش پایان خدمت بازنشستگان و نیز کاهش شدید اعتبارات نوسازی مدارس، به رغم وجود مدارس نامستحکم در کشور، از موضوعاتی است که درباره آن بحث و گفت و گو شده است. یادداشت زیر توسط محمد رضا نیک نژاد، کارشناس آموزش و پرورش به نگارش در آمده است و از منظر خود، به برسی بودجه سال آینده آموزش و پرورش پرداخته است. متن کامل این یادداشت در ادامه می آید. 

 

بودجه چگونه افزایش یافت؟

الهیار ترکمن معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزیر آموزش و پرورش درباره بودجه وزارت آموزش و پرورش در سال 97 گفت: "بودجه آموزش و پرورش از 43 هزار میلیارد تومانی که در لایحه داشتیم، به 49 هزار و 500 میلیارد تومان افزایش پیدا کرده است، اما این میزان افزایش را در قسمت‌هایی مثل حقوق قرار نداده‌اند، بلکه در برنامه و فعالیت‌ها متمرکز کرده‌اند."

این که بودجه 36 هزار میلیاردی در لایحه اولیه دولت برای آموزش و پرورش چگونه به 43 هزار میلیارد رسید و از آن جا به بیش از 49 هزار میلیارد، چندان مشخص نیست! البته ایشان وارد این ابهام در تغییر بودجه نشده اند اما گویا قرار است این بودجه نه به شکل پرداخت مستقیم، بلکه از محل درآمدهای دولت در سال 97 تامین شود! این شکل از تامین اعتبار بی گمان می تواند برای آموزش و پرورش به عنوان نهادی سرمایه ای خطر خیز باشد. زیرا اگر این منابع به هر دلیلی در دولت تامین نشود، می تواند آموزش و پرورش را دچار بحران های جدی در انجام وظایف اصلی اش کند. برای نمونه اگر کشور وارد رویارویی دیگری با غرب شود و تحریم ها مانند گذشته بر قرار شوند، بی گمان درآمده های دولت کاهش یافته و این افت درآمد سر راست بر وضعیت آموزشی کشور تاثیر ناگواری خواهد گذاشت.  

سرنوشت ابهام آمیز پاداش پایان خدمت بازنشستگان 

در بودجه تصویب شده ی مجلس، تامین یک بودجه ی 5 هزار میلیارد تومانی" از اعتبار یک درصد برداشت از هزینه‌های شرکت‌های دولتی، بانک‌ها و مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت " برای پرداخت پاداش پایان خدمت 40 هزار بازنشسته فرهنگی سال 96- 97 در نظر گرفته شده است. گرچه چندان روشن نیست که این بودجه چیست و روش تامین اش از سوی دولت چگونه خواهد بود! اما نهادِ آموزش از این گونه بودجه ها خاطره ی خوشی ندارد! نمونه آن تصویب بودجه 2500 میلیارد تومانی از محل مالیات نهادهای زیر نظر رهبری و از آن میان آستان قدس رضوی  برای توسعه عدالت آموزشی در مناطق نابرخوردار. یا حتی قدیمی تر از آن،  در نظر گرفتن  2 درصد از درآمدِ شهرداری های کشور. اجرای اولی حتی با تصویب شورای نگهبان گرفتارِ سنگ اندازی های سیاسی شد و همچنان پرداخت نمی شود  و دومی نیز هیچگاه به شکل سازمان یافته  پرداخت نشده و تنها، گاه گاهی برخی شهرداری ها با کمک هایی مانند دادن امکانات ورزشی- بهداشتی، آسفالت حیاط مدرسه ها، ایزوگام بام آن ها و ... درصدِ اندکی از  آن را هزینه می کرده و می کنند. این تجربه ها نشان می دهد که نمی توان چندان روی  چنین مصوبه هایی حساب کرد و این قول ها به وعده های سر خرمن می مانند!  با این شرایط انتظار می رود وزارت آموزش و پرورش - که از تغییر محل تامین این بودجه ناخرسند بود- دست کم تضمین های لازم و محکم را از دولت و مجلس برای تامین اعتبار این بخش از بودجه را بگیرد. اعضای دولت و مجلس نیک می دانند که در بیش از یک دهه گذشته بازنشستگان فرهنگی از ناراضی ترین گروه های اجتماعی بوده و در دو- سه سال گذشته روزهای بسیاری در سرما و گرما به امید گشایشی در وضعیت حقوقی و معیشتی خویش، پیاده روهای پیرامون مجلس را بارها و بارها زیر پا گذاشته و از گفت و گو و دیدار با دست اندرکاران گرفته تا اعتراض های پر شمار و پیوسته  و ... از هیچ راهی برای پیشبرد خواسته های شان چشم پوشی نکرده اند.

افزایش بودجه ای که حقوق معلمان را در بر نمی گیرد!

در گفت و گوی معاون پشتیبانی وزیر آموزش و پرورش آمده است که افزایش بودجه تا 49 هزار و 500 میلیارد تومان شامل افزایش حقوق معلمان نمی شود و صرف بخش های دیگری خواهد شد! پرسش این است که چرا چنین تصمیمی گرفته شده است؟ مگر معلمان به عنوان یکی از محورهای آموزش نباید همپای دیگر محورها در بهسازی آموزش شرکت داده شوند؟ آیا معلم ناراضی و یا بی انگیزه و یا درگیر با گرفتارهای مالی و اقتصادی و شغل دوم و سوم و ... می تواند سیاست های آموزشی - به فرض خوب بودن- را پیش ببرد؟ چرا باید به دلنگرانی های چند دهه ای فرهنگیان بی توجه بود و فریادهای سالیان شان درباره افزایش بودجه آموزشی را نشنید؟ اکنون نیز که گویا افزایش نسبتا خوبی در راه است! آیا درست است که کلاه معلمان همچنان از نمد این افزایش بی بهره بماند؟ آیا می دانید بی توجهی به خواست های به حق معلمان تاکنون چه هزینه هایی به کشور وارد کرده است؟ معلمی که انگیزه و رضایت شغلی نداشته باشد آیا با دست اندرکاران برای بهسازی در راستای اهداف سند تحول همراه خواهد شد؟ پاسخ نگارنده به عنوان معلمی با بیش از 20 سال تدریس و در همنشینی های هر روزه با همکاران بی گمان منفی است!

ده ماه تاخیر در پرداخت حق التدریس ها

امروز که این یادداشت نوشته می شود هنوز بخشی از حق التدریس های سال گذشته و شش ماه حق التدریس امسال پرداخت نشده است و همچنان فرهنگیان در روزهای پر هزینه سال، چشم براه دریافت آن ها هستند. آیا آموزش و پرورش قصد دارد به این خواسته به حق، حقوقی و اخلاقی پاسخ دهد؟ یا باز باید شاهد دلسردی بیشتر فرهنگیان و بی انگیزگی و عصبانیت شان باشیم؟ 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.