ماجرا از اقدام یک زن جوان شروع شد؛ فردی به نام «ویدا موحد» با بالا رفتن از پست تقسیم مخابرات در خیابان انقلاب تهران، کشف حجاب کرد و بنا بر آنچه گفته شد اعتراض خود را به قانون حجاب نشان داد
به گزارش جماران، پس چند هفته از اقدام این زن جوان، هفته گذشته دختر دیگری با ایستادن در همان مکان که ویدا موحد از آن بالا رفته بود باعث بروز واکنش های وسیعی در سطح جامعه شد. البته ماجرا به اینجا ختم نشد و پس از وی تعداد دیگری نیز با کشف حجاب تصاویر خود را منتشر کردند.
اگرچه در روزهای بعد برخی مردان نیز در حرکت سهیم شدند اما عمده ی فعالان اینگونه اقدامات دختران جوان بودند.
برخی از این واکنش ها که از سوی فعالان سیاسی، مقامات رسمی کشور و کارشناسان مطرح شده را در ادامه می خوانید:
29 نفر بازداشت شدند
خبرگزاری تسنیم به نقل از پلیس تهران نوشته است:
«به دنبال فراخوان شبکههای ماهوارهای تحت عنوان چهارشنبه سفید، ۲۹ نفر از فریبخوردگانی که در قالب این کمپین کشف حجاب کرده بودند توسط پلیس دستگیر شدند.»
در این اطلاعیه به صراحت عنوان نشده است که آیا این 29 نفر همان هایی هستند که روسری خود را بر سرچوب قرار داده بوند یا افرادی که تحت تاثیر کمپین چهارشنبه های سفید روسری سفید می پوشند؛ چراکه تعدادی ار دختران موسوم به «دختران خیابان انقلاب» در روزهای غیر از چهارشنبه و با روسری هایی غیر از روسری سفید که از نمادهای کمپین نامبرده شده می باشد، استفاده کردند .
این حرکات بچگانه است/ اعتقاد داریم که با تذکر باید فرد متنبه شود
محمد جعفر منتظری دادستان کل کشور به این ماجرا واکنش نشان داد و گفت: این امر جزئی است و در مجموعه 80میلیون نفری کشور ما شاهدیم که بانوان محجبه، با چادر یا حجاب تعریف شده و دارای پاکدامنی و عفاف لازم هستند و به خودشان اجازه این حرکات را نمی دهند.
منتظری تاکیدکرد: خانم ها توجه داشته باشند که در کشور ما، حجاب لازم است و کسانی که اعتقاد به اسلام دارند آن را رعایت می کنند و به آن ملتزم هستند و افراد دیگر هم باید بدانند که حفظ حجاب، رعایت قانون کشور ما است.
وی ادامه داد: کسی حق ورود به زندگی خصوصی افراد را ندارد اما باید توجه کرد در جامعه باید ملتزم به قوانین باشیم.
دادستان کل کشور گفت: به نظر من کسانی که این کارها را می کنند از روی نادانی و تحریک احساسات و القائاتی است که از خارج کشور، انجام می شود و این حرکات بچگانه است؛ باید توجه داشته باشند که این حرکات تاثیری بر جامعه ما ندارد.
منتظری اضافه کرد: اگر کسی بی حجاب باشد، جرم است و از نظر قانونی باید تحت تعقیب قرار گیرد اما اعتقاد داریم که با تذکر باید فرد متنبه شود.
دولت آبادی: یک نفر بازداشت شده است
عباس جعفری دولتآبادی نیز در گفتوگو با ایلنا، در پاسخ به این سوال که آیا درباره آنچه که به عنوان"دختران خیابان انقلاب"معروف شده پروندهای تاکنون تشکیل شده است، گفت: حسب گزارش پلیس یک نفر دستگیر و به دادسرای ارشاد ارجاع شده است.
وی در ادامه گفت: این اقدام خلاف شرع و خلاف قوانین است و جرم تلقی میشود. تجاهر به گناه جرم است.
وی در پاسخ به این پرسش که در صورت ادامه یافتن این مساله، دادگستری چه برخوردی خواهد کرد: دادستان به وظایف خود عمل خواهد کرد.
اگرچه این مصاحبه دادستان تهران مربوط به قبل از صدور اطلاعیه پلیس بود
بسیاری از بانوان تقریبا بی حجاب هستند، کجای این اجبار است؟
علی مطهری با اشاره به اعتراض به حجاب اجباری و تکرار آن، اظهار داشت: پیگیری نمی خواهد، اولا اجباری در حجاب نداریم، بسیاری از بانوان تقریبا بی حجاب هستند، کجای این اجبار است؟
مطهری همچنین تاکید کرد: اینکه 4 نفر روسری شان را هوا کنند اتفاق مهمی نیست، اساسا اگر انتقادی باشد این است که چرا دولت در رعایت حجاب نظارت کافی را ندارد، از آن طرف انتقادی نیست، الان بانوان هر طور دوست دارند بیرون می آیند، مشکل کشور ما حجاب نیست و در مجموع خانم ها کم و بیش رعایت می کنند و ما هم قائل به سخت گیری نیستیم.
نظر متفاوت یک کارشناس رسانه ای
شهاب اسفندیاری رئیس دانشگاه صدا و سیما در واکنش به این جریان طی رشته توئیت هایی نوشت:
فیلمساز جوانی فیلمی ساخته بود در نقد یکی از قوانین در مورد زنان. تمام شخصیتهای مذهبی فیلم، خبیث، روانی، ریاکار و یا دروغگو بودند. به او گفتم هدف تو اصلاح این قانون است؟ گفت بله. گفتم بدون همراهی بخش مذهبی جامعه ممکن است؟ گفت نه. گفتم پس چرا آنها را تحقیر کردهای؟
تجربه صد سال اخیر نشان داده هیچ تحول و اصلاح مهمی در جامعه ایران بدون همراهی و حمایت بخش مذهبی جامعه، که ریشههای عمیق و ساختارهای نیرومند اجتماعی دارد، امکان پذیر نبوده است. هر جنبش و حرکت اجتماعی که کارش به تقابل و تضاد با جریان مذهبی کشیده شده، شکست خورده است.
در مقابل اما بسیاری از قوانین در مورد زنان در دهههای اخیر در گفتوگو و تعامل فعالان امور زنان و روحانیون و کارشناسان مذهبی تغییر کرد. سالها قبل نوشتم که در برخی حوزهها شاهد 'خدمات متقابل اسلام و فمینیسم' بودهایم.
در مورد سیاست حجاب ۷ سال قبل با مقاله بحثبرانگیز 'فرهنگ علمایی و سیاست حجاب در ایران' تلاش کردم بحث نظری و گفتوگوی بینارشتهای در این موضوع گسترش یابد. ابعاد این مسئله پیچیده بسیار فراتر از آن است که صرفا از منظر یک علم بدان پرداخته شود.
برخی تصور میکنند قانون حجاب موضوعی است که صرفا مردان مذهبی عامل و باعث وضع و تثبیت آن بودهاند. بسیاری از نظرسنجیهایی که در این موضوع انجام شده نشان میدهد بخش قابل توجهی از زنان هم مدافع این قانون هستند.
این افسانه که لغو قانون حجاب مساوی است با آزادی و عدالت و پیشرفت برای زنان هم نیازمند وارسی و شالودهشکنی است. افشاگریهای اخیر درباره آزار جنسی زنان و شواهد گوناگون تبعیض و استثمار که فمینیستها در غرب معترض آن هستند نشان میدهد مسئله اصلی باید 'توانمندسازی' زنان باشد.
در واقع آنچه در هیاهو و جنجال قانون حجاب عمدا یا ناخودآگاه پنهان میشود، این است که در چهار دهه اخیر علیرغم این قانون - و چه بسا به دلیل وجود آن - زنان در ایران چقدر 'توانمندتر' شدهاند. بسیاری از سرمایهگذاریهای کلان حکومتی در حوزه زنان بدون قانون حجاب هرگز ممکن نبود.
اگر قانون حجاب نبود، دانشگاه از نظر بسیاری از اقشار مذهبی جامعه 'دانشگاه' تصور نمیشد. 'مرکز فسق و فجور' تلقی میشد. همانطور که در زمان پهلوی چنین نگاهی وجود داشت. قطعا دانشگاهها اینقدر در جمهوری اسلامی توسعه پیدا نمیکرد. این همه دختران تشویق به ادامه تحصیل نمیشدند.
اگر قانون حجاب نبود سینما و تلویزیون بعد از انقلاب تعطیل یا بسیار محدود میشد. بازیگری زنان ممنوع میشد. نسبت تعداد کارگردان زن به مرد در سینمای ایران امروز از هالیوود بیشتر نمیشد. هزاران زن فعال در رادیو و تلویزیون و سینما نداشتیم.
نمایش اعتراض به قانون حجاب از طریق 'چوب دست گرفتن' و 'آویزان کردن' شال و روسری به آن یعنی تحقیر آن نشانه و نمادی که برای بخش بزرگی از جامعه مذهبی واجد معنایی والا و ارزشمند است. اینکه بگویند برای ما این 'تکه پارچه' معنای دیگری دارد، توجیه خوبی نیست. مخاطب این نمایش کیست؟
این کنش نمادین، صرفا تنشآفرین و تقابلزا است. بر خشم، نفرت و احساس تهدید بخشی از جامعه میافزاید. آتش افراط، توهین و تحقیر متقابل را شعلهور میکند. امکان تفاهم و همکاری در سایر اهداف مشترک را سلب میکند. قدرت تغییری هم ندارد. نتیجهاش فقط سرخوردگی بیشتر است.
و اینها دقیقا همان چیزی است که امثال مسیح علینژاد و سایر مستخدمان دولتهای بیگانه، بابت تحقق آن حقوق میگیرند. و گرنه کیست که نداند برای اربابان آنها قانون حجاب در ایران کوچکترین اهمیتی ندارد. همانطور که در عربستان برایشان اهمیتی ندارد.
اگر قرار باشد اتحاد علیه حمله خارجی، علیه تحریم، علیه تجزیه ایران و اتحاد برای عزت، پیشرفت و آبادانی ایران - که امروز شامل افراد باحجاب و بیحجاب میشود - را بشکنند، چه باید بکنند؟ تبدیل قانون حجاب به مهمترین مسئله و معضل و فاجعه و بحران اجتماعی راهکار بسیار خوبی است.
این که صدای آمریکا و بیبیسی برای چند نفر خانم چوب به دست چنین معرکهای گرفتهاند بیدلیل نیست. آش آنقدر شور شده که حتی اعتراض حرفهای برخی کارکنان شرافتمندتر آنها را برانگیخته که آخر این موضوع چقدر 'ارزش خبری' دارد؟ غافل از آنکه آنها 'دستورکار' دیگری دارند.
پاسخ یک جامعه شناس به اسفندیاری: مگر انقلاب تمام آموزش های فرهنگی و داشتههای این مدتش را بر حجاب زنان بنا کرده است؟
سمیه توحیدلو، جامعه شناس در پاسخ به شهاب اسفندیاری نوشت:
من منطق این توییتها را نمیفهمم. فرهنگ جوامع دستخوش تغییر است. باسوادی هست. حجاب اجباری اگر نبود لزوما بی حجابی مطلق یا حتی فسق و فجور هم نبود. مگر انقلاب تمام آموزش های فرهنگی و داشتههای این مدتش را بر حجاب زنان بنا کرده که نبودش میانمایگی ایرانی باشد و بقا در سنت گذشته؟
اسفندیاری به وی پاسخ داد: ممنون از توجه شما. بله مشخص است که سوءتفاهم شده. چون من هم این توییت شما و ارتباطش با آن توییتها را نفهمیدم!
توحیدلو مجددا نوشت: من بناکردن هر امر توسعه مدارانه در علم یا هنر روی حجاب زنان چندان دقیق نمیبینم. شما تغییرات بزرگ جهانی، تکنولوژیک، رسانهای و حتی توسعه فضاهای فرهنگی را نادیده گرفتید و رشد جایگاه زنان درجامعه را تقلیل به حجاب اجباری دادهاید.گویا انقلاب اسلامی جز این امرتوان فرهنگی دیگر نداشته .
اسفندیاری نیز در پاسخ به وی نوشت: مشکل نگاه تطبیقی این است که بافت و زمینه اجتماعی را مطلقا نادیده میگیرد. بحث 'بنا کردن' خیلی انتزاعی است. یک واقعیتی به نام انقلاب اسلامی رخ داده با ابعاد گسترده و پیامدهای وسیع و عمیق. چطور میتوان تاثیر این پدیده عظیم را نادیده گرفت و وضعیت را مقایسه کرد؟
توحیدلو مجددا نوشت: خب واقع اینجاست که تا مدتها اتفاقا در بافت و زمینه تاریخی خود ما تغییری در حجاب زنان در روستاها و مناطق دورافتاده نیفتاد. حجاب و وجهه اجباری بودن آن اتفاقا از ساختارهای رسمی و از بین کارمندان زن شروع شد؛ خدمات اولیه انقلاب با حجاب در حاشیه ها شروع نشد.
دختران خیابان انقلاب سالهاست پشت دروازههای تبعیض جنسیتی ماندهاند
نماینده مردم اصفهان در مجلس با اشاره به اعتراضات اخیر موسوم به دختران خیابان انقلاب گفت که این معترضین سالهاست پشت دروازههای تبعیض جنسیتی ماندهاند.
ناهید تاجالدین در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: دختران خیابان انقلاب، همان دخترانی هستند که سالهاست برای سهمیه قبولی کنکور، برای اشتغال، برای مشارکت سیاسی، برای تصدی پستهای مدیریتی، برای حضور در ورزشگاهها، برای اجرای موسیقی زنده بر روی سن و… پشت دروازههای تبعیض جنسیتی ماندهاند.
از ماست که برماست…
ماجرا مشکوک است!
«فاطمه راکعی» دبیرکل حزب اصلاح طلب «جمعیت زنان مسلمان نواندیش» دربارهی حرکات اعتراضی چند زن نسبت به حجاب در خیابانهای تهران که در شبکههای اجتماعی به «زنان خیابان انقلاب» معروف شده است، با بیان این که «این برخوردها در شأن زنان فرهیختهی ما که عموماً برای آزادیهای مدنی و حقوق انسانی و اجتماعی تلاش میکنند، نیست»، گفت: بنظر میرسد که اینها کارهای سازمانیافتهی مشکوکی باشد که اعتراضات اخیر را جرقه زد و این بار به سراغ زنان آمده، میخواهند با این ترفند دوباره آنها را درون خانهها کنند.
این استاد دانشگاه دربارهی شنیدهها مبنی بر بازداشت برخی از این افراد نیز گفت: من فکر میکنم این کار، جرم سیاسی یا اجتماعی یا جرمی نیست که بخواهند آنها را بازداشت کنند و اگر جامعه بیاعتنایی کند و زنان و دختران فرهیخته، موضوع را جدی نگیرند و کسانی تصور نکنند احیانا کار بزرگی در حال وقوع است، خودبهخود چنین تحرکاتی خنثی میشود.
کبری خزعلی: فریب خورده اند/ این جوانان نه مخالف اخلاق و ارزشها هستند و نه حاضرند از عفاف و وقار دست بردارند/ شاید اگر فلسفهی واقعی حجاب و آثار و برکاتش را بدانند، انتخابی متفاوت داشته باشند
«کبری خزعلی»، استاد دانشگاه و عضو شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان و خانواده در یادداشتی با عنوان «بررسی پدیدهی نخنمای خیابان انقلاب» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده، دربارهی اعتراضاتی نسبت به حجاب در روزهای اخیر که به «دختران خیابان انقلاب» معروف شده است، نوشت:
«بار دیگر پس از شکستهای پی در پی استکبار در منطقه و پیروزیهای مکرر خط مقاومت با مدیریت نظام اسلامی (این نقطهی ثبات و امنیت منطقه، بلکه کل جهان)، ایادی استکبار و برنامهریزان نفوذی آنها با اقدامی کاملاً منتظره دست به اجرای طرحی زدند که سناریوی آن توسط «پیترکوهانلو» در سال ۹۴ در آمریکا ریخته شده و در وال استریت ژورنال چاپ شده بود. این فرد که مدیر مرکز ایرانیهای ساکن آمریکاست (البته جای تأسف و تعجب دارد که مدیر ایرانیان، یک غیرایرانی است) و رییس شبکهی به اصطلاح براندازی اسلام و انقلاب در ایران است، بر اساس روش سلف ناصالح خود – از این بازیها با فکر خام خود، مقابله با اسلام را دنبال میکنند- این روش از اول انقلاب تکرار شده و گاه سلطنتطلبان و گاه منافقین مزدور برای مقابله و براندازی دست به تهیهی طرحهایی میزدند که از آب گلآلود موجود، ماهی مراد بگیرند؛ برای نمونه به مردم پیام میدادند که در نوروز (روز ۱۳ بدر) به خارج از شهر بروند یا در محرم سیاه بپوشند و آن را نشانهی اعتراض به نظام بنامند و با این بازیها که توسط عروسکهای خیمهشببازی نفوذیشان عِرض خود بردهاند و الحمدلله هرگز زحمت برای ما را هم نداشتهاند!!!
در طرح مطروحه که در وال استریت ژورنال که در سال ۹۴ چاپ شده، این روزنامهی آمریکایی با پیشنهاد ایجاد ادعای نابرابری زن و مرد در ایران به دولت امریکا برای خلق روشهایی جهت تشویق بیحجابی با عنوان «آزادی یواشکی» از زنان ایرانی میخواهد برای مقابله با حجاب از طریق ارسال عکسهای بیحجاب در ملاءعام اعلام حضور کنند.
درست مطابق الگوی سالها قبل انگلیس که توسط جاسوسی، برنامهی مستر همفر اجرا شد و آنها ایادی خود را وارد ایران کردند با این هدف که وقتی آن زنان در سر چهارراهها بیحجاب جلوه کنند، دختران مسلمان شیعه هم از آنها تقلید خواهند کرد و به این ترتیب زن و شراب و مواد مخدر وسیلهی براندازی اسلام میدانستند و امروز «ژانت آفاری» – استراتژیست انگلیسی – به همین روش برنامهی انقلاب جنسی امید بسته است.
مشابه همین اعمال را «نزار زاکا»ی جاسوس با مأموریت مستقیم از کاخ سفید به عهده داشت و آمده بود تا جنبش زنان را رقم بزند که در حال حاضر با در بستهی زندان روبهروست و گذشت آنچه بر او و همدستان نفوذیاش در داخل و خارج گذشت و امروز نیز با فریب برخی دختران و زنان مظلوم که از پشت پردهها و سازماندهی طراحان آن بیخبرند و میپندارند صرفاً با تمایل و ارادهی خود وارد عرصهی حضور نمایشی و شخصیت جنجالی و جلب توجه شدهاند، طرحی دیگر را آغاز کردهاند، در حالی که اگر مادرانه در کنار این عزیزان فریب خورده و بازیچهی سناریوی نخنمای دشمن بشویم و به نیازها و نظرات آنها توجه کنیم، عقدههای نهفته و خشمهای فروخورده و لطمات ناشی از کمکاری مسوولان رخ مینماید و ریشهی این بروز و ظهور نمایشی در غفلت مسوولان و زخمهایی است که ایجاد کردهاند تا مرکزی برای حضور مگسسانان ایجاد کنند.
اگر عمیق پای درد دل این جوانان بنشینند، نه مخالف اخلاق و ارزشها هستند و نه حاضرند از عفاف و وقار دست بردارند و بیعفتی را توهین به خود میدانند و آن را بر نمیتابند و شاید اگر فلسفهی واقعی حجاب و آثار و برکاتش را بدانند، انتخابی متفاوت داشته باشند.
اما در آستانهی چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی هستیم. جوانان عزیز تجربهای را که در این مدت ما کسب کردیم را در خاطر ندارند که از روز پیروزی انقلاب اسلامی دشمن در هر برهه چه اقداماتی را برای براندازی انجام داده و چگونه مردم عزیز ما در مقابل نقشه دشمنان سربلند بیرون آمدند؛ یک روزی در همین چهارراهها دخترانی را به اسم مجاهد گول زده بودند و به دست آنها نشریهی مجاهد را میدادند و دم از سرنگونی نظام میزدند؛ کجایند آنها؟!
روزی صدام قصد داشت ۴۸ ساعته تهران را تسخیر کند، الان صدام کجاست؟ از این نمونهها زیاد وجود دارد، آزادی یواشکی، چهارشنبه سفید و حالا دختران انقلاب ….
اما سخنی با مسوولان که با ایجاد خلاء کمکاری و ضعف بینش و نگرش و روشهای زیکراکی و سلیقهای و متلون، جامعه را به این شرایط رساندهاند، آیا زمان آن نرسیده که به قانونگرایی برگردیم و نسبت به قانون اساسی و سایر قوانین عادی مملکت متعهدانهتر رفتار کنیم؟!
براستی چه کسانی موظف به اجرای قانون و حراست از اجرای دقیق قانون اساسی هستند؟
آیا تمامی دولتها از ۲۶ دستگاهی که بیش از ۲۳۶ برنامه و طرح برای اجرا در راستای عفاف و حجاب خود پیشنهاد دادهاند، سؤال کردهاند که چه کردید تا نوجوان و جوان ما با اقناع فکری و توانمندی فرهنگی از عزیزترین ارزشهای اصیل خود و امنیت بخش به خانواده و حضور اجتماعی زنان دفاع کند؟
چرا به نیازهای فردی خانوادگی و اجتماعی او پاسخ مناسب داده نشده که به شخصیت نمایشی روی آورد؟
چرا بالای ۱۴ میلیون جوان ما باید در انتظار اشتغال و تأمین اقتصادی و حضور فعال اجتماعی (به دور از نیازهای اولیه مانند ازدواج و مسکن) و عدم برخورداری از سرای صفا و صمیمیت خانواده باشند؟
راستی چرا سند مهندسی فرهنگی، قانون حقوق و مسوولیتهای زنان و… اینهمه معطل مانده است؟ پاسخگوی اینهمه محرومیت کیست؟
آیا بررسی شده از برنامه اول تا پنجم چه طرحها و بودجههایی در جهت رشد فرهنگی و تأمین امنیت، سلامت، شادابی و نشاط جوانان و اقناع فکری آنها تخصیص یافته است؟
آیا سؤال شده که چرا برنامه و بودجهی عفاف و حجاب در برنامهی ششم راه ندارد؟
آیا جامعه از نیاز به کار فرهنگی و علمی در این عرصه بینیاز است؟
ما سالهاست در دانشگاه در خدمت عزیزان دانشجو هستیم. آنها اطلاعات دقیق و علمی از فلسفهی عفاف و حجاب در اختیار ندارند. علاوه بر آن که دستگاههایی مانند وزارت ارشاد و صداوسیما که میتوانستند با فیلم و سریال و برنامههای هنری و فرهنگی ارزشها را نهادینه کنند، از قضا بر مشکل افزودهاند و بر این اساس، اجرای دقیق و متقن قانون در تمامی دستگاهها و برخورد جدی با مسوولان خاطی و غافل و کمتوجه از اولین مطالبات مردم است.»
جلودارزاده: نتیجه زیاده روی است
سهیلا جلودارزاده نماینده مردم تهران در مجلس نیز با طرح این پرسش که آیا این امکان وجود دارد که زنان از جامعه حذف شوند و در عین حال شاهد جامعه ای سالم باشیم، گفت: پاسخ منفی است، چرا که هر بخش از جامعه حذف شود، امکان رسیدن به جامعه ای پایدار وجود ندارد. آیا می شود در جامعه ای حق و حقوق کارگران را نداد و به اقتصادی پایدار رسید؟ قطعا این امکان وجود نخواهد داشت. در هستی هم که نگاه کنیم این امر امکان پذیر نیست که در مقابل آنچه باید وجود داشته باشد سد و مانع گذاشته شود. بالاخره روزی این محدودیت ها می شکند. در مورد زنان نیز زمانی که فشار، ندیدن و عدم ارائه حقوق مطرح می شود، از سوی دیگر طغیان هایی شکل می گیرد.
وی ادامه داد: شما فکر می کنید زیاده روی هایی که امروز در جامعه اسلامی بعد از 40 سال به وجود آمده است ناشی از چیست؟ ناشی از این است که حد و و حدود رعایت نشده و زیاده روی شده است. این محدودیت ها تا جایی پیش رفته است که امروز دختر خیابان انقلاب روسری خود را بر یک چوب می چرخاند. هرجایی که از حقوق الهی که برای زن، مرد و حتی یک حیوان جلوگیری شود، مسیر خلقت به گونه ای است که طغیان شکل می گیرد.
دبیر ائتلاف اسلامی زنان: کسی که روسریاش را برمیدارد؛ قانونشکن است
توران ولیمراد درباره آنچه که به «دختران خیابان انقلاب» معروف شده است به ایلنا گفت: دختر خیابان انقلاب خانم دباغ و زنانی هستند که همیشه در صحنه انقلاب حضور دارند نه این دخترانی که کسی به آنها کاری هم ندارد.
مدیرمسئول سایت زنان ایران گفت: اینها بازیهای فضای مجازی و برخی از رسانههایی است که همخط با تولیدکنندگان این بازیها هستند. شما بروید از ملت سوال کنید ببینید اصلا کسی با این حرفها کاری دارد. این رسانه ها هستند که به این موضوعات دامن میزنند.
دبیر ائتلاف اسلامی زنان اضافه کرد: دیروز سایت دولتی آمریکا از 231 هزار دلاری صحبت می کرد که برای انجام 3پروژه برای کار رسانهای به برخی از سایتهای فارسی زبان مستقر در آمریکا پرداخت شد تا از آنجا بر روی این موضوعات در ایران کار کنند.هدفشان نیز کاملا معلوم است.
ولی مراد گفت: کاری که آمریکا میکند قصدش براندازی است و این براندازها برای این نوع کارها بودجه میگذارند یک عدهای هم در ایران بر روی این افکار اسم میگذارند. کسی که روسری اش را برمیدارد مجرم و قانونشکن است.به نظرم این موضوع با نگرش اسلامی کاملا در تضاد است. از آن گذشته ترویج بی حجابی و خشونت جنسیتی علیه زن است. زیرا زن را از جایگاه خودش پایین میآورد و تبدیل به ابزار جنسی میکند.
به گفته مدیر شورای همکاری زنان، حجاب برای این است که زن ابزار جنسی نباشد. نه ابزار جنسی خودش به خودش و نه نگاه دیگران به خودش؛حالا عدهای نام این کار را دختر خیابان انقلاب می گذارند؛ در حالی که دختران انقلاب خانم طاهره دباغ و ملت هستند. اصلا دختران خیابان انقلاب وجود ندارند. کدام دختران خیابان انقلاب؟
ولیمراد گفت: عدهای در خارج از کشور برای این کار پول میگیرند که براندازی انجام دهند. در داخل هم بعضیها به این موضوع دامن میزنند و با آنها همخط می شوند.
وی افزود: بعضیها شاید دوست داشته باشند خیلی کارها انجام دهند اما فقط درفضای شخصیشان نه اینکه در ملاءعام؛ این کار جرم است. یکی از محتوای نظام جمهوری اسلامی حجاب است. اگر قرار باشد کسی این موضوع را حل وفصل کند باید از طریق نمایندگان مجلس باشد. بروند لایحه بدهند و انجام دهند. چه کسی گفته ورزشگاه رفتن زنان و رفع حجاب جزو مطالبات اصلی زنان است اینها را فقط کسانی میگویند که موافق با براندازها هستند. مطالبات اصلی زنان ما این نیست شما یک تحقیق بیاورید و نشان دهید.
ولی مراد ادامه داد: ملت ایران ملت مسلمانی است، ملت مسلمان هم احکامش را از اسلام می گیرد . یکی از موضوعات در اسلام حجاب است. وقتی حجاب نص قرآن است بنابراین همه باید به آن احترام بگذارند. حال اگر کسی آن را نمیپذیرد شهوتش بر عقلش غلبه دارد. اسلام هم دین هدایت است نه اجبار حالا کسی عمل نمیکند به خودش مربوط است.
وی در پایان گفت: اینجا جمهوری اسلامی ایران است.اسلامیت نظام در قانون اساسی است .اگر کسی با قانون مشکل دارد باید تلاش کند قانون را عوض کند. کسی که با قانون مشکل دارد اجازه قانون شکنی ندارد قانون شکن مجرم است. راه بحث و استدلال هم همیشه باز است. جمهوری اسلامی هم وظیفهاش این است که این افراد را هدایت کند. براندازها کف روی آب هستند وگرنه نظام تکلیفش با خودش روشن است.
محمدی: هیچ حمایت اجتماعی واقعی از این پدیده وجود ندارد
«مهدی محمدی» کارشناس اصولگرا، در کانال تلگرامی خود درباره دختر خیابان انقلاب نوشت: آنچه این روزها دختر پدیده خیابان انقلاب خوانده شده مهم است اما نه به دلیل آنچه مدعی آن است، بلکه اتفاقا به دلیل آنچه تلاش می کند پنهان کند. این پدیده مدعی نمایندگی صدای سرکوب شده زن ایرانی است اما از قضا این مهم ترین نقطه ضعف آن است.
هیچ حمایت اجتماعی واقعی از این پدیده وجود ندارد. دختر خیابان انقلاب برخاسته از متن جامعه ایرانی نیست بلکه نوعی از کنش است که تلاش می کنند به آن تحمیل کنند. اینکه در متن جامعه ایرانی دیدگاه های متنوعی درباره پوشش شکل گرفته شاید جداگانه قابل بحث باشد، اما زن ایرانی در کلیت خود هیچ علامتی از اینکه بخواهد مسئله حجاب را به ابزار اعتراض سیاسی بدل کند، نشان نداده است.
علی علیزاده: باور کردنی نیست
همچنین علی علیزاده که این روز ها به جای بی بی سی فارسی در شبکه افق سخن می گوید، در این باره واکنش نشان داد و نوشت:
تحلیلگر سیاسی مقیم لندن در واکنش به بحث «نه به حجاب اجباری» توسط برخی اشخاص در شبکه های مجازی، در توئیتی نوشت: مخالف حجاب اجباری و حکومتی هستم ولی باور کردنی نیست روسری دست گرفتن 2 نفر در شهر 12 میلیونی تهران در چند ساعت خبر اول کشور و بلا فاصله رسانه های خارجی شود. ایران در چنبره ماشین پروپاگاندای خطرناکی گیر کرده است.
فعال اصلاح طلب: مساله حجاب که یک رفتار دینی و فرهنگی است، تبدیل به یک مقوله سیاسی شده است
عباس عبدی در روزنامه «اعتماد» نوشت:
«اتفاقات روزهای گذشته که چند تن از دختران جوان به نشانه اعتراض در خیابان انقلاب و روی سکویی ایستاده و روسری خود را بر چوبی تکان میدهند، بحث درباره حجاب را ضروری ساخته است؛ موضوعی که برای سالها امکان بحث و گفتوگو درباره آن وجود نداشت و به شکل یک تابو در آمده بود. من در این یادداشت میکوشم تا حدی که ظرفیت یک نوشته اجازه میدهد، مساله را باز کنم.»
«متاسفانه مساله حجاب که یک رفتار دینی و فرهنگی است، تبدیل به یک مقوله سیاسی شده است. این کار از سال ١٣١٤ که رضاشاه حجاب سنتی را ممنوع کرد و دستور کشف حجاب را داد، آغاز شد. شاید برای یک جوان و حتی افراد میانسال امروزی آن اقدام قابل درک نباشد. مادربزرگ من تعریف میکرد که در روستای آنان نیز برداشتن حجاب از سر زنان اجرا شد و یک بار که او برای برداشتن آب از منزل بیرون آمده بود، در همان لحظه یک امنیه (ژاندارم) میرسد و روسری را با خشونت تمام از روی سر او برمیدارد؛ آن هم در روستایی که ٧٠ کیلومتر با اولین شهر فاصله داشت و اصولا جاده شوسه نداشت بلکه در آن زمان جاده آن مالرو بود!
محمدرضا نیز در ادامه سیاستهای پدرش نوعی اشاعه فرهنگ غربی از بالا را سرلوحه سیاستهای خود قرار داد و هنگامی که جو انقلابی شد، این سیاست به ضد خودش تبدیل شد و تعداد زیادی از دختران فاقد حجاب، محجبه شدند. حتی دختران چپ و کمونیست نیز در ضدیت با رژیم گذشته حجاب را محترم میشمردند.
پس از انقلاب نیز حجاب و مساله آن مصون از معنای سیاسی نبود. حتی نوع پوشش حجاب نیز زمانی سیاسی شد و روسری زیتونیرنگ نمادی از تعلق خاطر سیاسی خاصی شد و این وضع همچنان ادامه داشت تا به وضع فعلی رسیدهایم؛ وضعی که متاسفانه حتی بسیاری از زنان محجبه نیز از اینکه گمان کنند حجاب آنان محصول اجبار است، ناراحت هستند. چه بسا ممکن است روند معکوس سالهای ١٣٤٨ تا ١٣٥٧ را اکنون شاهد باشیم و حتی کسانی که معتقد به حجاب باشند، بنا به ملاحظات سیاسی رفتار دیگری را پیشه کنند.
به طور قطع این مساله در مورد خانوادهها نیز صادق است و به دلیل این وضع، پدران و مادران نمیتوانند در مورد حجاب چنانچه که میخواهند یا مناسب میدانند در برابر فرزندانشان از این مساله دفاع کنند.
این مشکل بهتر از همه جا در قانون مربوط آمده است. در تبصره ماده ٦٣٨ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ١٣٧٥ آمده است که «زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از ١٠ روز تا دو ماه یا از پنجاه هزار تا پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.» مشکل این تبصره قانونی چیست؟ اولین مشکل، عدم اجرای آن است. اگرچه در قانون، حجاب شرعی تعریف نشده است و در عمل حدود واقعی حجاب را دچار ابهام کرده است ولی با فرض فهم غالب که پوشیدن بدن به جز صورت و کفِّین است، میتوان گفت که در صورت اجرای این قانون روزانه تعداد بسیار زیادی از زنان را باید محکوم و مجازات کرد. شاید هر روز صدها هزار نفر را باید مطابق این تبصره محکوم و مجازات کرد و طبیعی است که چنین کاری نشدنی است. نکته دیگر اینکه حجاب شرعی به این مفهوم برای مسلمانان معنادار است؛ در حالی که میدانیم غیر مسلمانان و حتی زنان خارجی حتی دیپلماتهایی که به ایران سفر میکنند نیز مشمول این اجبار میشوند که مطابق همین قانون هیچ الزامی به رعایت حجاب شرعی ندارد.
این تبصره به ظاهر بر اساس فلسفه حفظ عفت عمومی نگاشته شده است چون اگر بر اساس فلسفه اجرای شریعت بود، فرقی اصولی میان عدم رعایت حجاب در خانه با معبر عمومی وجود ندارد و در هر دو صورت باید حجاب را رعایت کرد. همچنین میان زنان مسلمان و غیر آن تفاوت بود. پس باید از منظر رعایت و حفظ عفت عمومی نوشته شده باشد.
در این صورت نمیتوان آن را مقید به قید شرعی کرد بلکه باید آن را در چارچوب عرف عموم فهمید و تنها در این صورت است که حدی از پوشش فارغ از اینکه زن مسلمان است یا غیر مسلمان میتواند لازمه حفظ عفت عمومی تلقی شود و این حد نیز به نسبت سیال است. صد سال پیش نوعی از پوشش زنان قبیح دانسته میشد که امروز چنین نیست، در فضای عمومی نوعی از پوشش نادرست و خلاف عفت دانسته میشود که در فضای خصوصی چنین تلقی نمیشود. در روستا و شهر، در اماکن تفریحی و گذران اوقات فراغت یا اماکن دیگر، هر کدام عرف خاص خود را دارند که به طور معمول بیشتر بانوان رعایت میکنند.
اکنون در موقعیتی هستیم که نسل جوان و حتی نسل میانسال جامعه دیگر ضرورتی بر درک سیاسی از حجاب نمیبینند و اکثریت آنان نیز قصدی در ضدیت با حکومت ندارند، فقط نمیدانند که چرا به چنین رفتاری مجبور میشوند؟ شاید گفته شود که این قانون است ولی همه میدانند که انداختن یک شال روی سر از نظر منطق این قانون هیچ تفاوتی با نگذاشتن آن ندارد ولی اگر کسی شال یا روسری نیمبند را نداشته باشد مواخذه میشود و کسی که آن را دارد خیر؛ در حالی که این تبصره قانونی برای هر دوی آنها به یکسان باید اعمال شود.
اکنون میتوان پرسید که چه کار باید کرد؟ بهترین راه این است که قانون به گونهای نوشته شود که مُرِّ آن اجرا شود. در این صورت قانون یا باید از طریق زور و فشار اجرا شود یا از طریق مردم پذیرفته و درونی شود. البته در هر حال اجرای قانون ضمانت اجرا میخواهد. نباید اجازه داد که قانون متروک شود. مثل قانون ماهواره که عملا متروک شده است. هم هست و هم نیست. این خیلی بد است که قانون بیاعتبار شود. بیاعتباری یک قانون، به قوانین دیگر نیز سرایت میکند و همین میشود که میبینیم. بیاعتباری قانون محصول بیتوجهی مردم به قانون نیست، بلکه ناشی از این است که نمیدانند چرا چنین قانونی را باید رعایت کنند. نمونهاش ماهواره که مخالفت با استفاده از آن نتیجهای نداشت. قانونگذاری باید بر اساس واقعیت متن اجتماعی باشد. اجرای نیمبند قانون حجاب کارساز نیست. ظاهرا تغییر آن نیز در حال حاضر مقدور نیست ولی یک راه وجود دارد، همان وجود کلمه شرعی است که شرعی بودن را به خود افراد احاله میدهد. شاید بسیاری از این افراد اصولا این حد از حجاب را ضروری دین ندانند یا از افراد گوناگونی تقلید کنند همچنان که هستند کسانی که چنین نظری را داشته باشند. در این صورت پوششهای عادی و بدون روسری را مصداق این تبصره قانونی ندانسته ولی با پوششهای نامناسب میتوان با استناد به اصل ماده ٦٣٨ که جریحهدار شدن عفت عمومی است برخورد کرد که اتفاقا فلسفه قابل دفاعی برای مجازات است.
منصفانه باید داوری کرد. در حالی که بخش بزرگی از علما، سودهای دریافتی بانکها را مصداق ربا میدانند و طبق حکم صریح قرآن، ربا جنگ با خداست و در عین حال به هر دلیلی ٤٠ سال است که ادامه دارد، چرا باید بر اموری پافشاری کرد که نه چنین صراحتی در قرآن دارد و نه حتی چنین شدتی در زشتی آن به قول یکی از اصولگرایان، اسلام یک بسته تجزیهناپذیر است، نمیتوان «نُومن ببعض و نکفر ببعض» بود. یا بعضی را اجرا کرد و بعضی را اجرا نکرد. این سیاست تجربهای شکست خورده است. پس بهتر است آن را تکرار نکنیم.»
ابطحی: ای کاش نظر سنجی شود
عضو مجمع روحانیون مبارز گفت: من بر این باورم که اکثریت زنان محجبه ای که برحجاب خود استوار خواهند ماند، مخالف حجاب اجباری اند.
کاش یک سیستم نظر سنجی اطمینان آوری در ایران در مورد این ادعا نظر سنجی کند.
جواد امام: کوتاهی تا کی؟
عضو مجمع نیروهای خط امام نیز در واکنش به این اتفاقات نوشت:
مسولین موسسه تنظیم و نشر اثار امام خمینی (ره) کجا هستند؟ وظیفه شان چیست؟ با توجه به اعتراضات جامعه نسبت به حجاب اجباری چرا نسبت به انعکاس نظرات امام دم بر نمی آورند؟ چرا نباید نسل امروز شناخت واقعی از آرا و نظرات ایشان پبدا نماید؟