• کدخبر: 821701
  • منبع: روزنامه اطلاعات
  • نسخه چاپی

یادداشت پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در میان اظهارات جنجالی چندی پیش رئیس جمهوری آمریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، تعبیری عجیب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، تقریبا از دید تحلیلگران و کارشناسان پنهان ماند و آن استفاده از تعبیر «ملت تروریست» برای مردم ایران بود. شاید دلیل این غفلت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، به‌کارگیری نام جعلی‌ای برای خلیج فارس بود که جنجالی بزرگ آفرید و البته پاسخ های دندان‌شکنی گرفت.
آنها که اخبار را پیگیری می‌کنند دیده‌اند که حتی دشمن‌ترین دشمنان ایران هم پیش از طرح نظرات خود درباره‌ سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران - ولو در ظاهر - چند جمله‌ای در ستایش از تاریخ و فرهنگ و گذشته‌ درخشان ایران و خدمات ایرانیان به بشریت می‌گویند تا میان جمهوری اسلامی و مردم ایران تفکیک قائل شوند. در واقع می‌دانند مردم ایران به گذشته‌ خود بسیار حساس اند. این که این بار رئیس دولت آمریکا پا را فراتر گذاشت و به ملت ایران صریحا توهین کرد، در نوع خود امر نادری است و البته که این رئیس جمهوری خود از نوادر کم ندارد. قصدْ پاسخگویی به او نیست، اما استفاده‌ او از کلمه‌ «ملت» جای توجیه و انکار را می‌گیرد و به قول معروف پیام واضح است.
ملت ایران خود را در انتخابات، در نوروز، در عاشورا و مناسبت‌های معمول دیگر نشان داده است و این روزها باید سراغ ملت ایران را در عرصه‌ی کمک به زلزله زدگان کرمانشاه و سرپل ذهاب گرفت. «ملت» را باید آنجا شناخت و فهمید. حرکتی کاملا خودجوش، مدنی و فراگیر. شاید خاطره‌ تختی و کار ماندگار او در زلزله‌ بویین‌زهرا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، به عنوان نماد پهلوانی و روح ایرانی جلوه‌ای محدود از رفتار آن روزگار است، اما در این روزگار طبقات و اقشار گوناگون از ورزشکار، روحانی، روشنفکر، روزنامه‌نگار، هنرمند، ناشر، نویسنده و کاسب نه فقط در ایران بلکه از سرتاسر جهان به میدان آمدند تا به سهم خود از آلام هموطنان زلزله‌زده‌شان بکاهند. این مدنیت در سرزمین ما سابقه‌ای طولانی دارد و ملت ایران همواره در طول تاریخ نشان داده که یک «ملت» است.
به واقع ایرانیان قرن هاست که از واحد اجتماع به جامعه گذار کرده و سنگ بنای یک ملت را که همان سرمایه اجتماعی است،
پی ریزی کرده‌اند. نمونه بارز آن را در پایتخت شاهدیم که بنا به
قدیمی ترین آمارگیری ها ، اهالی شهرها و مناطق گوناگون ایران در تهران سکنی داشته و محله ها و تکیه ها و انجمن ها و اصناف و مشاغل مخصوص به خود را داشتند، اما در عین حال ویژگی مشترک آنها مسئولیت پذیری اجتماعی نسبت به همه مسائل جامعه به ویژه در شرایط بحرانی و سخت بود. بخشی از تاریخ هر شهری در گرو وقف و موقوفات آن قرار دارد. قدیمی‌ترین وقفنامه تهران تاریخ سال 1060 قمری یعنی قدمتی حدود 400 ساله دارد و مربوط به مولانا محمد مقیما رازی است. در آن سند ، از کسی به نام عاشورکرمانشاهانی نام می برد و از صداقت و دیانت او یاد می کند و ادامه می دهد که این وقفنامه در آن خاندان ساری و جاری خواهد بود.عاشورا کرمانشاهانی امام جماعت یکی از «مسجدین » است. این که مقصود از این دو مسجد چیست، چندان جای بحث و گفتگو ندارد، زیرا در آن زمان از مسجدی جز آنچه به نام «شبستان عتیق» و «شبستان شاه آبادی» می دانیم، خبری نیست و از ورثه مرحوم عاشور کرمانشاهانی بعدها «شیخ رضا» را می شناسیم که امام جماعت «شبستان زیر گنبد» بوده و فرزندان او که امروزه با لقب شیخ رضایی شناخته می شوند متولیان موقوفاتی هستند که پایه گذار آن مولانا محمد مقیما رازی بوده است. گفته می شود در آن زمان این منطقه دارای شش باب مغازه و یک مسجد بوده است که به همت وی شش باب مغازه جدید هم به آن اضافه می شود، هر باب وقف کاری می گردد و به گفته وی از برای «صمغ» و «موذن» مغازه هایی نیز وقف شده است، یعنی یک باب مغازه به موذن شهر اختصاص یافت تا نوای اذان در شهر کوچک آن روزگار طنین انداز گردد.
در مدرسه سپهسالار قدیم درکنار مدرسه خان مروی، حکیم و مدرس بزرگی چون آقا میرزاحسن کرمانشاهی تدریس می کرد که شاگردان وی چون مرحوم میرزا احمد آشتیانی( فرزند میرزا حسن و پدر میرزا محمد باقر ) متولی های مدرسه مروی و آقا سید ابوالحسن رفیعی قزوینی مدرس و امام جماعت مسجد جامع بازار تهران و آقا ضیاء الدین دری اصفهانی از بنیانگذاران مکتب حکمت تهران بودند.
این علقه های مشترک بین تهران و کرمانشاه تا به امروز هم ادامه پیدا کرده است. در نقشه های نخستین شهر تهران ، نام محمدحسین خان زنگنه کرمانشاهانی از فارغ التحصیلان دار الفنون را می توان دید که مطلبی درباره او در مجله یادگار (مرحوم عباس اقبال آشتیانی ) آمده است.خاندان زنگنه از دوره صفویه تا امروز پیوستگی با دولت مرکزی داشته‌اند . چنانکه شیخ علی خان زنگنه صدر اعظم شاه سلیمان صفوی بود. آنها نسل بعد از نسل در دوران افشاریه ، زندیه ، قاجاریه ، پهلوی و جمهوری اسلامی دارای جایگاه در مقامات بالای کشوری و لشکری بوده اند.
مثل معروف فارسی که «شاه می بخشد و شیخ علی خان
نمی بخشد»، درباره همین وزیر لایق کرمانشاهی است. او حواله هایی را که شاه در مستی می نوشت و به این و آن می داد، از دست گیرندگان
می گرفت و به آن اعتنایی نمی کرد. به گواهی تاریخ چنانچه وزرایی مانند او ساروتقی و حاتم اردوبادی نبودند دولت صفوی زودتر به سراشیب سقوط می افتاد.
طائفه زنگنه جدای از آنکه در کنار عباس میرزا ولیعهد نامدار ایران در جنگ های ایران و روس شرکت موثری داشتند ، میرزا محمد خان زنگنه وزیر و مشاوری امین و کاردان و دلسوز برای ولیعهد بود و در دیدارهای خارجی نیز به عنوان سفیر نقش ایفا می کرد.
میرزا تقی خان امیرکبیر نیز به جهت وابستگی به عباس میرزا در زمان ورود به تهران ، عزیز خان امیر تومان مکری را که سردار کل لقب داشت ، به عنوان فرمانده کل قوا انتخاب و طوایف کرمانشاه و کردستان را به عنوان نیروهای حفاظت از پایتخت تا استقرار کامل دولت ناصری در تهران به کار گماشت.
کرمانشاه نخستین استانی است که در تهران دارای خانه ای به همین نام است. عمارت تاریخی دیگری در سنندج وجود دارد که به نام «عمارت آصف» یا «خانه کرد» مشهور است و نمادی از هویت فرهنگی اقوام کرد و گنجینه ارزشمند مردم شناسی کردستان است. سابقه احداث آن به عصر قاجاریه باز می گردد . این خانه مربوط به آصف دیوان ، مستوفی اردلان والی کردستان است. اردلان خاندان حکام کردستان از دوره صفویه تا آغاز مشروطیت بوده اند و آثاری ارزشمند در حوزه فرهنگ و ادب و تاریخ به جای گذاشته اند. طی چهار دوره تاریخی در عمارت آصف تغییرات و مرمت ها و احداث صورت پذیرفته است. در دوره چهارم آن که به سال‌های 1378 تا 1382 و دوره اصلاحات بر می گردد تمام قسمت های عمارت، سنگفرش و ساخت دوباره حیات مستخدمان به شکل امروزی مرمت و تعویض می شود و غرفه های مختلفی در آن شکل می گیرد. این بنا که اولین و آخرین خانه کرد در ایران بوده است به رغم آسیب هایی که به برخی آثار تاریخی و فرهنگی وارد شد ، از گزند این تهاجمات مصون ماند، زیرا که مردمان خطه کردستان به زیبایی از این خانه و نام و نشان افراد حامی و حاضر در بازسازی و احیای این بنای تاریخی حفاظت و پاسداری کرده اند و
می توان رد یکایک آنان را در سازه های مختلف این بنا همچنان مشاهده کرد.در مراسم افتتاح خانه ، هنرمندان ، مردم کردستان و مقامات ملی و محلی ، شیخ المشایخ مرمت و بازسازی آثار تاریخی مرحوم دکتر سید باقرآیت الله زاده شیرازی هم حضور داشت.
به علایق تهران و کرمانشاه و افتخارات کرمانشاه باز گردیم.این شهر در جنگ جهانی اول مدتی محل تشکیل دولت موقت نظام السلطنه مافی بود و کسانی چون میرزا طاهر تنکابنی ، عارف عشقی و مرحوم مدرس (یکی از وزرای کابینه موقت بود) با آن همراهی می کردند. کرمانشاه در وقوع انقلاب اسلامی هم تاثیر زیادی داشت و به عنوان یکی از مراکز مقاومت در برابر حکومت پهلوی به شمار می آمد. این منطقه در جنگ تحمیلی هم خسارات زیادی دید و مقاومت ها و رشادت های بسیاری نشان داد. به عنوان نمونه کرمانشاه رتبه اول شهید زن در کشور را دارد. بسیاری از مشاهیر تهران که در ارتقای فرهنگ ملی سهم بسزایی داشته اند ، اصالت و ریشه کرمانشاهی دارند. کمتر حوزه ای در فرهنگ را می توان نام برد که شخصیت کرمانشاهی در آن نباشد؛ چه درعرصه ادبیات، چه در عرصه شعر ، موسیقی و آواز ، چه در عرصه هنر و سینما و چه درعرصه روحانیت و چه در عرصه خوشنویسی که میرزا محمدرضای کلهر در آن سرآمد بودو نشان قبر وی در تهران- میدان حسن آباد - هنوز باقی است.
اتفاقا ذکر این نکته خالی از لطف نیست که تنها خوشنویس زن در جهان که هم قرآن و هم شاهنامه را به خط نستعلیق نوشته و انتشار هم پیدا کرده بانو فریبا مقصودی است که اصلا اهل کرمانشاه است. غرض از ذکر این مطالب آن بود که مشاهیر کرمانشاهی خدمات شایسته ای به فرهنگ این مرز و بوم کرده اند و ملت ایران هم نشان داد می داند این دین را چه طور باید ادا کرد.آن سابقه واین رفتار مدنی دو نمود از بسیاری نمودهای ملت این است که یاوه بودن آن حرف ناصواب رئیس جمهوری آمریکا را خوب نشان می دهد . ملتی این چنین را تروریست نامیدن،گواهی دادن به ساده لوحی خود است نه چیز دیگر.مردم ایران مردمی هستند که جان خود را آزادانه و از سر محبت با پیامبر رحمت گره زده اند و پناه خاندان و دوستداران او بوده اند.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

  • کدخبر: 821701
  • منبع: روزنامه اطلاعات
  • نسخه چاپی
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.