گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در گفت و گو با جماران؛

خاکساری: مدیریت شهری به تذکرات متخصصان شهری توجه نکرد

"برخلاف تصور عمومی یا متاسفانه تصور بعضی از سیاستمداران که تعداد ماشین­ ها در شهر زیاد است، در واقعیت امر آمارها می­گویند در تهران خودرو به نسبت جمعیت کم است اما ترافیک زیاد است."

دکتر علی خاکساری مدیر گروه برنامه ریزی اجتماعی دانشگاه علامه است از آنجا که تهران به عنوان بزرگترین شهر ایران با مسائل و مشکلات فراوانی مواجه است که گاه قدمت برخی از  این مشکلات مانند ترافیک به 50 سال می رسد، در این گفت و گو درباره مشکلات شهر تهران و راهکارهای حل آن به گفت و گو نشسته ایم با این تذکر که این مصاحبه متعلق به قبل از تغییر شهردار فعلی تهران است.

 

علی خاکساری در گفت و گو با جماران درباره مدیریت شهری گفت: اداره کردن و مدیریت شهر بزرگی مانند تهران طبیعتا کار بسیار دشواری است و باید با تکیه بر روش­های علمی و تخصصی به دنبال راه­حل برای مسائل شهر تهران باشیم. البته وجود این دیدگاه که شاید چون تهران شهر بزرگی است، قابل کنترل نیست اشتباه است. براساس تعاریف علمی ما نمی توانیم شهر تهران را کلان شهر -که ترجمه­ ی واژه­ ی مگاسیتی است- بنامیم زیرا اولین ویژگی یک کلان شهر این است که حداقل ده میلیون نفر جمعیت داشته باشد و تهران حدود هشت میلیون نفر جمعیت دارد؛ پس در نتیجه نه تنها تهران کلان شهر نیست بلکه کلا در ایران کلان شهری وجود ندارد. اما متاسفانه به دلایل مختلف ما حتی شهرهایی که پانصد هزار نفر جمعیت دارند را نیز کلان شهر نامیدیم که این یک نگرش غلط است. حالا این که این نوع شهرها را مادر شهر، کلان شهر یا شهر بزرگ بخوانیم خیلی اهمیت ندارد؛ مهم این است که چنین شهری مسائل خاص خودش را دارد و طبیعتا مدیریت خودش را می­طلبد.

 

وی افزود: نگاه سیاسی به مدیریت شهری باعث می­شود که نتوانیم ارزیابی درستی از عملکرد مدیران شهری داشته باشیم. چرا که مدیران شهری در حاشیه­ های سیاسی خود پنهان می­شوند و حمایت­ های سیاسی از آن­ها باعث می­ شود به جای این که ارزیابی­ های ما مبنی بر جنبه­ های تخصصی و مدیریت شهری باشد به سمت نگرش­های سیاسی برود و حامیان سیاسی این افراد بدون توجه به کارنامه­ آن­ها از عملکردشان دفاع می­کنند و این باعث می­شود که اگر ما گاها مشکلاتی داریم مشکلاتمان تشدید بشود.

 

این استاد دانشگاه با بیان این که «مشکلات شهر تهران را هر شهر دیگری می ­تواند داشته­ باشد اما مسئله این است که این مشکلات چگونه باید توسط مدیریت شهری حل شود.» خاطرنشان کرد: یکی از مسائل عمده در این زمینه بحث منابع مالی شهر تهران است. طبیعتا برای مدیریت کردن یک شهر منابع مالی نیاز است و معمولا منابع مالی شهر را متناسب با عملکردهای شهر در نظر می­ گیرند. شهر بزرگی مثل تهران منابع مالی فراوانی دارد که مدیریت شهری می­تواند از آن در جهت مدیریت شهر و پرداختن به مسائل شهری استفاده کند. ما در برنامه ریزی و مدیریت شهری معمولا اعتقاد داریم که منابع مالی باید پایدار باشند زیرا منابع مالی غیر پایدار ممکن است در کوتاه مدت برای مدیریت شهری مفید باشد و از آن منابع مالی در جهت حل مشکلات استفاده شود اما این اتفاق در میان مدت و یا درحداقل بلند مدت شهر را دچار مشکل می­کند. چرا که منابع مالی امروز برداشت می­شود و صرف اقداماتی می­شود در حالی که ممکن است این منابع چند سال دیگر وجود نداشته باشند اما مشکلات می­ توانند در آینده نیز تشدید شوند. پس یعنی ما اگر منابع خود را به صورت غیر پایدار استفاده کنیم در آینده قطعا با مشکلات بیشتری مواجهیم.

 

خاکساری تصریح کرد: از جمله منابع مالی غیر پایدار که گرفتارش هستیم بحث فروش تراکم است. فروش تراکم منابع مالی خیلی خوبی را برای شهرداری تامین می­کند و شهرداری از این منابع مالی غنی در جهت انجام اموری استفاده می­کند. نکته­ مهمی که در این موضوع برای من قابل توجه است، این که این روند حیف و میل های زیادی دارد. زیرا منابع مالی کلانی که از طریق فروش تراکم به دست می­آید صرف تامین هزینه­ هایی می­شود که به نظر من نباید بشود و چون منابع مالی فعلا در دست مدیریت شهری است به راحتی این پول ها را خرج می­کند.

 

وی گفت: به عبارتی می ­توانیم بگوییم استفاده کردن این منابع یعنی بدهکار کردن شهر در آینده. ما داریم شهرمان را در آینده بدهکار می­ کنیم شهری که ممکن است در آینده مدیران شهری فعلی در آن وجود نداشته باشند و مدیران جدیدی که می­آیند که مواجه می­شوند با هزینه­ ها و اقداماتی که قبلا انجام شده، ولی آن منابع مالی دیگر وجود ندارد زیرا فروش تراکم تا یک زمانی امکان پذیر است. ضمن اینکه فروش تراکم به این شیوه خود مشکل­ات جدیدی را برای شهر تهران به ایجاد می­کند مثلا وقتی ما فضای شهر تهران را بدون برنامه و بدون کار دقیق علمی و حساب شده می­فروشیم قطعا در آینده با مشکلات زیادی مواجه خواهیم شد. علاوه بر این که ما پول را پیشاپیش گرفته­ ایم و در جاهایی که احیانا نباید، خرج کرده ایم و شهر را در آینده بدهکار کرده­ ایم این تراکم­ ها گاهی در مواردی به کار گرفته می­شود که به لحاظ علمی و تخصصی نباید در آن­جا اتفاق بیافتد، مثلا تراکم برای ساختن آپارتمان چندین واحدی در یک کوچه­ باریک درست نیست چرا که طبیعتا این کوچه مناسب تعداد افرادی که قرار است در آنجا زندگی کنند نیست و قطعا در آینده مشکل ایجاد خواهد کرد. در خیلی از نقاط شهر این اتفاق می­تواند بیافتد و در نتیجه معتقدم که ما در بحث مدیریت شهری باید به سمت منابع پایدار برویم

 

وی یادآور شد: مالی­اتی که از طریق عوارض ساختمان، عوارض نوسازی یا هزینه هایی که برای جمع کردن زباله ها گرفته می شود به طور مشخص و روش­هایی که در کشور های دیگر مورد استفاده قرار می­گیرد و به­ خوبی هم جواب داده است؛ یعنی شهر را بدهکار نکرده­ اند. درآمد پایداری را از مردمی که در آنجا زندگی می­کنند می­ گیرند و صرف مواردی می­کنند که براساس آن شهر بایستی تمیز نگه داشته شود، ترافیک روانی داشته باشد، هوا و فضای سبز مناسبی داشته باشد. پس در واقع اگر بخواهیم این­ها را مقایسه کنیم شهرها در کشورهای توسعه یافته در واقع همانند فردی با درآمد مناسب هستند که آن درآمد را با هزینه­ هایش انطباق می­دهد و پیشاپیش خرج نمی­کند و مدیریت مالی دارد. از طرفی در کشورهای درحال توسعه و از جمله در کشور ما آن چیزی که امروزه شاهدش هستیم مثل آن فردی است که فعلا دارد از طریقی پول به دست می آورد و بدون برنامه ­ریزی این پول را صرف مواردی می­کند که نباید و اصطلاحا حیف و میل می­کند. اما این فرد و خانواده­ ی او در آینده باید پاسخ­گوی هزینه­ هایی باشد که پیشاپیش انجام داده است و قطعا نمی­شود آینده­ ی درخشانی را برای چنین خانواده یا چنین شهری متصور شد.

 

وی با بیان این که یکی دیگر از بحث ها اولویت بندی کردن هزینه­ کردهاست. تصریح کرد: به فرض ما درآمدهایی داریم، این موضوع که این درآمدها باید در کدام بخش مسائل شهری هزینه شود مسئله ی بسیار جدی است. تهران با مشکلات متفاوتی از جمله ترافیک، آلودگی هوا، مسکن، دفع زباله ها، جمع آوری آب های سطحی و مسائل این چنینی مواجه است که هر شهر دیگری هم میتواند همین مسائل را داشته باشد این­که ما اولویت­بندی­ مان بر چه اساسی باشد خیلی مهم است؛ که ما براساس نیازهای واقعی خودمان اولویت بندی کنیم و از جایی که هزینه ایجاد می شود، از همان طریق درآمد کسب کنیم و صرف کنیم.

 

خاکساری در ادامه افزود: مثلا ترافیک یکی از بزرگترین مسائل شهر تهران است. برخلاف تصور عمومی یا متاسفانه تصور بعضی از سیاستمداران که تعداد ماشین­ ها در شهر زیاد است، در واقعیت امر آمارها می­گویند در تهران خودرو به نسبت جمعیت کم است اما ترافیک زیاد است. از طرف دیگر  معابر شهری و شبکه های شهری در تهران بسیار زیاد است یعنی طول اتوبان­ ها و خیابان­ های تهران به نسبت یک شهر هشت میلیونی خیلی بیشتر از آن چیزی هست که می­نویسند. پس ما مواجه هستیم با شبکه­ های زیاد و خودروهای کم؛ اما ترافیک. متاسفانه شهرداری تهران به محض این­که با چنین مشکلی مواجه می­ شود، به دلیل عدم توجه به راهکارهای تخصصی، به سراغ گسترش شبکه می­رود آن هم برای خودروهای شخصی. نمونه­ ی این دست اقدامات پل صدر است. یکی از بزرگ­ترین اشتباهات تاریخ مدیریت شهری در تهران؛ و البته در کنار آن می­ توان به تونل توحید هم اشاره کرد که از جمله اشتباهات بزرگ بوده و اشتباهات بزرگ این­چنینی در حال تکرار شدن است. ساخت چنین تونل­ ها و پل هایی میلیاردها تومان هزینه دارد و نه تنها اثر مثبتی در شهر ندارد بلکه اثرات منفی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی هم در شهر خواهد داشت؛ که طبیعتا مدیران آینده­ ی شهری با مشکلات جدی مواجه خواهند شد. چرا که دیدگاه  تخصصی وجود ندارد.

 

این استاد دانشگاه یادآور شد: مثلا در بحث برنامه­ ریزی حمل و نقل شهری و ترافیک امروزه در دنیا کسی به دنبال توسعه­ ی شبکه نیست حتی در شهرهایی که شبکه­ هایش به مراتب از تهران کم­تر است به دنبال روش­هایی چون مدیریت تقاضای سفر یا توسعه ی حمل و نقل همگانی هستند که در واقع با فرایند پرهزینه کردن استفاده از خودروی شخصی در مقابل تسهیل استفاده از حمل ونقل عمومی انجام می­شود اما در تهران عملا این اتفاقات نمی­افتد.

 

خاکساری با انتقاد از مدیریت شهری در دوره قبل تصریح کرد: در تهران بخش عمده­ای از بودجه ی شهری صرف اشتباهاتی شده است که مدیریت شهری اهمیتی به آن­ها نداده است. هر چند شاید برخی از متخصصین که البته تعدادشان کم است نیز گوشزد می­کنند که مثلا این کارها مشکل ترافیک تهران را حل نمی­کند. ولی متاسفانه مدیریت شهری این کار را انجام می­دهد. در کنار این موضوع می­ توانم به واگذاری پروژه­ ها به پیمانکاران خاص نیز اشاره کنم. نکته­ای که می­توانم در این مورد بگویم و بسیار در مدیریت شهری ما مشاهده می­شود این است که بخش عمده­ ای از پروژه­ های شهری در تهران به جای اینکه تقاضا محور باشد عرضه محور است. به این مفهوم که در شهر پیمانکارانی با ظرفیت­ هایی مختلف وجود دارند که به دنبال پروژه هستند و تا این­جا روند انجام برنامه­ های شهری مشکلی ندارد اما زمانی که این پیمانکاران چه بخش دولتی و چه بخش غیردولتی از نفوذشان استفاده می­کنند و برای خودشان پروژه هایی را تعریف می­کنند که توان انجام آن را دارند و این پروژه­ ها را به شهرداری پیشنهاد می­دهند که ما این کار را می­توانیم بکنیم و توجیه هم می­کنند که ساخت این پل،ساخت این تونل یا ادامه ی این آزاد راه می­تواند خیلی خوب باشد برای شهر و در نهایت مدیریت شهری دانسته و یا ندانسته تابع عرضه می­شود. یعنی آن پیمانکاری که توان تخصصی را دارد و دوست دارد در شهر تهران کار بکند و می­داند که شهرداری تهران هزینه­ اش را می­پردازد، این پروژه­ها را به نوعی به شهرداری تهران تحمیل می­کند و این از آن دست اشتباهاتی است که غیر قابل جبران خواهد بود. هنگامی که شرکتی ظرفیت خوبی دارد، باید ظرفیتش را در جایی که تقاضا برای آن وجود دارد صرف کند نه اینکه از نفوذش استفاده کند و منجر به عرضه محوری شود.

 

وی در پایان گفت: من توان ساخت پل را دارم پس باید برایتان پل بسازم این می­شود عرضه محوری. در یک جایی ممکن است مدیریت شهری تشخیص بدهد که ما واقعا با برنامه ریزی و بررسی­ های کارشناسی نیاز به ساخت پلی داریم و با برگزاری مناقصه، پروژه را به شرکتی دهند که با کیفیت و قیمت بهتر و در زمان مناسب تر آن را انجام می­دهد؛ ولی ما عملا این را نداریم و با وضعیتی مواجه هستیم که در آن بسیاری از ساخت و سازها و اتفاقاتی که در تهران می افتد و بسیار هم گران قیمت هست عرضه محورند و عملا می­ شود گفت کسی فکر نمی­ کند که این­ها چه کاربرد و چه ضرورتی دارند چون آن فرد و یا آن شرکت توانسته آن را پیش ببرد بدون این که به اثراتش بیاندیشد و این ضعف بزرگی برای مدیریت شهری است چرا که مدیریت شهری باید پاسخ گوی این اتفاقات باشد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.