ائتلاف بروکراسی ناکارآمد شهری و سرمایهداری رانتی که درآمد شهر را از محل توسعه نامتوازن تامین ساخته است، شهر را به گروگان گرفته، مصلحت شهروندان را از اولویت خارج نموده است. سهم بالای درآمدهای ناسالم در بودجه اداره شهر که از محل فروش فضای زندگی شهری عموم شهروندان تامین میشود، در کنار بوروکراسی فربه، این ائتلاف را مستحکم ساخته، به رشد فساد در ساختار غیرشفاف اداره شهر کمک نموده است.
جمعی از شخصیت ها و فعالان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، هنری و ادبی در نامه ای با عنوان « سند مطالبات شهروندان » به تبیین شرایط و نیازهای کنونی پایتخت پرداخته و خواهان توجه داوطلبان حضور در شورا اسلامی شهر تهران به این موارد شده اند.
به گزارش جماران، در این نامه آمده است:
شهر ما نزدیک به هزار کیلومتر مربع وسعت دارد؛تهران از 127 کشور جهان پرجمعیت تر است، از جمله سوئیس، اتریش، دانمارک، هنگ کنگ و قطر و کویت. بودجه عمرانی شهرداری شهر ما به تنهایی معادل 18درصد بودجه عمرانی کشور است. نزدیک به 1.5 میلیون فارغالتحصیل دانشگاهی، صدهاهزار نیروی کار ماهر، اغلب چهرههای سرشناس فرهنگی، ورزشی، هنری و سیاسی، تجار، تولیدکنندگان و کارآفرینان معتبر و مدیران موفق کشور در شهر ما زندگی میکنند. شهری با این همه ظرفیت و امکانات، قاعدتا باید شهری ایدهآل برای زندگی و فعالیت مولد و توسعه بخش باشد و ما شهروندان، شاد، امیدوار، راضی و مفتخر به زندگی در این شهر، اما نتایج یک پیمایش اجتماعی نشان میدهد 42 درصد از ما از محله خود راضی نیستیم. 23 درصد از ما اگر راهی باشد، از تهران خواهیم کوچید و 39 درصد از ما اگر بخت یاری کند، جلای وطن خواهیم کرد. چرا که شهر ما، علیرغم امکانات و ظرفیتهای بسیار، با مشکلات و بحرانهای درهمتنیدهای روبرو است:
- شهر ما ایمن نیست.عدم توجه به بافتهای فرسوده، توسعه تهران را برونزا نموده، به مرور، شهر قدیم را از زندگی تهی میکند. همین چندماه قبل، ریزش ساختمان پلاسکو، زنگ خطر عدم ایمنی بناها و سازههای شهری را در کنار عدم آمادگی شهر، برای مقابله مؤثر با حوادث به صدا درآورد. متاسفانه از نظر کارشناسان، مشکل ایمنی محدود به بافت فرسوده نیست و بسیاری از ساختمانهای نوساز را هم تهدید میکند. خطر زلزله جدی است و نه تنها ساختمانهای عادی، که سولههای مدیریت بحران هم آماده مقابله با آن نیستند و این یعنی، شوربختانه، زلزله تهران بزرگترین فاجعه طبیعی تاریخ بشر را رقم خواهدزد.
- شهر ماآلوده است. هوایی آلوده دارد که تنفس را دشوار و حتی دید را محدود میکند. انواع آلودگی صوتی، سلامت روانمان را تهدید میکنند، پارازیت بر جسممان تاثیر سوء میگذارد و منظره بیقواره و زشت شهر، روح و جانمان را میآزارد و اینهمه، آسیب به سلامت جسم و روان شهروندان را گسترش دادهاست و در کنار عواملی چون ترافیک، فساد، بیبرنامگی و ... شهروندان را مضطرب، مستاصل و خشمگین کردهاست.
- شهر ما انسان را رعایت نمی کند.تعداد حاشیهنشینان رو به فزونی نهاده و عدم رسیدگی به آنان، انواع بحرانهای اجتماعی را بر شهر بار کرده است. پدیدههای دردناک کودکان کار، کارتنخوابی و اعتیاد، زشتی فقر و پلشتی شکاف طبقاتی را در چشممان میآورد و ما را نگران آینده شهر و کشور میسازد.
- شهر ما دلنشین و خاطره ساز نیست.از تاریخ و طبیعت شهر، تنها اندکی برجای مانده است و همانها هم در معرض انهدام هستند. شهری که خاطره نداشته باشد، گذشته نداشته باشد، آینده هم ندارد و شهری که طبیعت نداشته باشد، شایسته زیست انسان نخواهدبود.
- شهر ما مهربان نیست.محیط شهری و البته فرهنگ شهرنشینی برای گروههای مختلف شهری مناسب نیست. حرکت و زندگی در شهر برای کودکان، سالمندان و معلولان شدنی وایمن نیست. در خیابانهای شهر، حرکت با کالسکه کودکان دشوار و حرکت با ویلچر معلولان محال است. تهران شهری شده است کودکستیز، معلولستیز و سالمندستیز که معلولان، سالمندان، کودکان و مادران جوان را از فضای فعال شهری خود حذف و طرد کرده است.
- شهر ما شلوغ است.مشکل حمل و نقل تهران، چنان مینمایاند که هرگز حلشدنی نباشد. گویی تصویر ابرشهری پر از خودرو، تونل، پل و بزرگراه، چنان دلفریب و هوشربا بوده است -یا چنان منافع جمع اندکی را تامین کرده است.- که راه را بر توسعه انسان محور، مبتنی بر حمل و نقل عمومی بسته است.
- مدیریت شهری ما فاسد وناکارآمد است و علیرغم بوروکراسی گسترده و زحمات کارکنان شهرداری، توان حل معضلات و بحرانهای عمیق و در هم پیچیده شهر تهران را ندارد. ادامه رویکرد مدیریتی موجود ممکن نیست و در آینده شهر ما را با فجایع اجتماعی و زیستمحیطی روبرو خواهد کرد.
تهران، آن روستای آرمیده در دامنههای جنوبی البرز و شمال ری، دارای رودهای خروشان و قناتهای پرآب و باغات سرسبز، با مردمی مهربان و سختکوش، ناامن و نامهربان و شلوغ و دلآزار و انسانستیز نبودهاست. آنچه گفته شد و مشکلات بسیار دیگر، در این سالهای غیبت شهروندان در اداره شهر، بر آن بار شدهاند، و حل آن ها بدون نگاهی انسانمحور و جلب مشارکت شهروندان و حضور مؤثر سازمانهای مردم نهاد و متخصصو انجمن های صنفی ناشدنی است.
از منظر ما، ائتلاف بروکراسی ناکارآمد شهری و سرمایهداری رانتی که درآمد شهر را از محل توسعه نامتوازن تامین ساخته است، شهر را به گروگان گرفته، مصلحت شهروندان را از اولویت خارج نموده است. سهم بالای درآمدهای ناسالم در بودجه اداره شهر که از محل فروش فضای زندگی شهری عموم شهروندان تامین میشود، در کنار بوروکراسی فربه، این ائتلاف را مستحکم ساخته، به رشد فساد در ساختار غیرشفاف اداره شهر کمک نموده است.
ما، به عنوان جمعی از شهروندان، کمپین دیدبانان تهران را برای سازماندهی و پیگیری مطالبات شهروندان از منتخبان خود در شورای شهر، تشکیل دادهایم و از سازمانهای مردمنهاد و یکایک شهروندان دعوت میکنیم با پیوستن به این کمپین، ما را در مطالبه برنامههای قابل ارزیابی و نظارت بر اجرای آنها همراهی نمایند.
ما میخواهیم شورای شهر، قبل از اینکه شورای شهرداری باشد، شورای منتخب شهروندان برای ساماندهی شهر باشد و در چارچوب قانون، همه خدمات مورد نیاز شهروندان را، در همه دستگاه های خدمترسان، از آموزش و پرورش و بهزیستی گرفته با برق و آب و از پلیس تا مخابرات، هماهنگ و همراستا کند.
ما از کلیه کاندیداها، فعالان انتخاباتی و جناحها و احزابی که قصد ارائه لیست و مشارکت در انتخابات شورای شهر تهران را دارند، مصرانه میخواهیم به موارد زیر توجه نمایند:
- تهران شهری وسیع است، با میلیونها نفر جمعیت و مشکلات درهمتنیده؛ شورای شهر و شهرداری تهران اینقدر مهم هست که نباید به عنوان سکوی پرش به مناصب سیاسی تلقی شوند.6 پس از نامزدان منتخب محترم شورا میخواهیم پیشاپیش متعهد شوند مسئولیت شهر را برای کسب کرسیهای وکالت، وزارت و ریاست جمهوری ترک نخواهند کرد و شهردار منتخب آنان نیز، مسند شهرداری پایتخت را فرصتی برای حل معضلات این شهر و نه رزومهای برای کسب مناصب بالاتر سیاسی خواهددانست.
- رفع تهمت فساد و حل معضل کمبود سرمایه اجتماعی مستلزم حداکثر شفافیت است. پس از کاندیداهای عضویت در شورای شهر میخواهیم، ضمن اینکه برنامه خود را برای اصلاح بروکراسی اداره شهر، کوچک و چابکسازی سازمان شهرداری و حسابکشی از آن ارائه میکنند، شفافیت را از خود آغاز کنند؛در صورت انتخاب، دارایی فعلی خود را برای عموم شهروندان اعلام نمایند و این کار را تا پایان دوره مسئولیت، هر سال تکرار کنند. در اتاق شیشهای بنشینند و جلسات شورا و کمیسیونهای تخصصی را با حضور رسانهها (به عنوان ناظر) و سازمانهای مردم نهاد (به عنوان مشاور) برگزار کنند. مصرا میخواهیم مردم را محرم بدانند و از برگزاری جلسات غیرعلنی اجتناب نمایند. ما هیچ تصمیمی را که در جلسه غیرعلنی شورای شهر و یا کمیسیونهای آن اتخاذ شده باشد، نافذ و رسمی نمیدانیم. از دیدگاه ما، شهر مسئله محرمانهای ندارد که محتاج نامه محرمانه باشد. لازم است سامانهای ایجاد شود که نه تنها مصوبات شورا، که تصمیمات شهرداری و مناطق آن و همچنین قراردادهای منعقده آنان را دردسترس همه شهروندان قراردهد.
- ما فکر میکنیم شهروندان تهرانی از سنگینی سیاست در شورای شهرشان آزردهاند و به افرادی رای میدهند که علاوه بر دغدغه نسبت به مسائل شهر، توانایی، تجربه و سلامت اقتصادی اثباتشده، برای شهر، برنامهای مدون و منسجم و قابل ارزیابی داشته باشند و در قبال رسیدن به اهداف کمی آن پاسخگو باشند. لذا از همه کاندیداها و تهیهکنندگان لیستهای انتخاباتی، فارغ از گرایشهای سیاسی و جناحی،میخواهیممشکلات مذکور در صدر این متن را از دیدگاه خود اولویتبندی کرده، تحلیل خود از ایجاد این مشکلات را ارائه نموده، راهکار خود برای حل و فصل آنها را، در قالب برنامههای قابل ارزیابی و اهداف کمی قابل اندازهگیری، ارائه نمایند.
- ما لیست انتخاباتی را یک تیم مدیریت شهری میدانیم و به ملغمهای از سهمبران سیاسی رأی نخواهیم داد؛ بنابراین برایمان مهم است ارائهدهندگان لیست، نقش هر یک از اعضاء آن را در تیم نهایی توضیح دهند تا به این وسیله، ارتباطی معنیدار، بین لیست انتخاباتی و برنامه ارائه شده توسط آنان قابل تشخیص و پیگیری باشد.
- با توجه به حساسیت شهروندان درباره عملکرد سالیان اخیر شورای شهر و شهرداری تهران، قطعا رای مجدد به اعضای فعلی شورا، منوط به ارائه گزارشی کامل و قابلقبول از عملکرد چهارساله یکایک آنان خواهدبود. همچنین شایسته است که شورای شهر آینده نیز، کار خود را با گزارشی جامع از وضعیت مدیریت شهری موجود، آغاز نماید.
- گوناگونی و تنوع قومی، مذهبی، جنسی، سنی و اعتقادی از مزایای زندگی در تهران است.از همینرو از حضور همشهریان مان از ادیان ومذاهب مختلف در شورای شهر استقبال میکنیم. از سوی دیگر، باتوجه به آمار زنان تحصیل کرده ودارای سابقه مدیریت و فعالیت درخشان، حضور کم تعداد زنان درشورای شهر تهران، شایسته شهرمان نیست. از نظر ما، حضور بیشتر زنان، جوانان و اقلیت های توانمند، پاکدست وشایسته، از شاخصهای یک شورای شهر مطلوب است.
این آغاز راه تغییر در شهریست که ما به همراه کودکانمان در آن زندگی می کنیم و بهبود و اصلاح آن را فارغ از باورها و عقاید متفاوتمان، حق خود می دانیم و بر این اساس تمام شهروندان و فعالین انتخابات و کاندیداهای مدیریت شهرمان را با تمام تنوع و گوناگونی باورهایشان به مشارکت فرا می خوانیم و حضورشان را ارج می نهیم. بنای آن داریم که با یاری شهروندان و استفاده از نظر کارشناسان، برنامههای گروهها و لیستهای انتخاباتی را ارزیابی کرده، در 4 سال آینده، بر عملکرد شورای منتخب، نظارت نماییم و گزارش آن را دراختیار عموم شهروندان این شهر قرار دهیم.
- کمال اطهاری (اقتصاد دان و استاد دانشگاه)
- علی باباچاهی (شاعر)
- مرضیه برومند (کارگردان)
- رامین بیرق دار (معمار)
- امیر پوریا (منتقد فیلم)
- مصطفی تاجزاده (فعال سیاسی)
- نغمه ثمینی (نویسنده و کارگردان تئاتر)
- نگار جواهریان (بازیگر)
- سعید حجاریان (فعال سیاسی)
- فردین خلعتبری (آهنگساز)
- سحر دولتشاهی (بازیگر)
- محمد رحمانیان (نویسنده و کارگردان تئاتر)
- محمد رضا رستمی (کارشناس برندینگ شهری)
- عبدالعلی رضایی (جامعه شناس)
- محمد رضایی راد (نویسنده و کارگردان تئاتر)
- ابوالحسن ریاضی (استاد دانشگاه و کارشناس جغرافیای شهری)
- علی زجاجی (روانپزشک)
- حسین سناپور (مترجم)
- ماشاالله شمس الواعظین (روزنامه نگار)
- محمد حسن شهسواری (نویسنده)
- محمد صنعتی (روانپزشک و استاد دانشگاه)
- عباس عبدی (روزنامه نگار و فعال سیاسی)
- ترانه علیدوستی (بازیگر)
- علیرضا علوی تبار (جامعه شناس و استاد دانشگاه)
- محمد جواد غلامرضا کاشی (جامعه شناس و استاد انشگاه)
- حسن فتحی (کارگردان)
- عبدالرضا کاهانی (کارگردان)
- بهرام کلانتری (معمار)
- باران کوثری (بازیگر)
- امیررضا کوهستانی (نویسنده و کارگردان تئاتر)
- حسن کیائیان (ناشر)
- رضا کیانیان (بازیگر)
- لیلی گلستان (نویسنده)
- هوشنگ گلمکانی (منتقد فیلم)
- مهسا محب علی (نویسنده)
- آتوسا مدیری (کارشناس مدیریت شهری)
- داریوش مهرجویی (کارگردان)
- وحیده محمدی (نویسنده)
- کامبیز نوروزی (حقوقدان و روزنامه نگار)
- حسین نظربلند (کارشناس آب و منابع انرژی)